کتاب " قیدار" نوشته‌ی " رضا امیرخانی" را با مرسدس کوپه‌ی کروک آلبالویی متالیک به خانه خود راه بدهید.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران، " قیدار" که در سال 1391 منتشر شده در گوشه‌ای از فصل اول خود به ارواح حاک آقام می‌خواهم ت... را نقل لوطی گری ندانسته وبه زبان آمده که "نه تاریخ برایم مهم است، نه جغرافی ت؛ نه به پشت و روی سجل ت کاری دارم، نه به زیرو روی حرف مردم؛ نه ... من همین قد و بالات رامی‌خواهم... قیدار هم که خودت به زمن می‌می‌دانی، سنگ را بخواهد، سنگ ، آب می‌شود..." 

بنابراین گزارش آنچه به عنوان مبدا خوانش کتاب " قیدار" توجه را به خود جلب می‌کند این است که به قول نویسنده " نسب نسل اول، به " ایمان" برمیگردد؛ به ابراهیم حنیف که پدر ایمان بود... 
پای نسل دوم، در " خون" است؛ خونی که می‌رسد به سرخی رد تیغ برگلوی اسماعیل ذبیح، فرزند ابراهیم.... 

اما سرسلسله‌ی نسل سوم، قیدار نبی، فرزند اسماعیل نبی، فرزند زاده‌ی ابوالاانبیاء، ابراهیم نبی است؛ که خود، صفت‌ش "مدارا" ی با مردمان بود و پدر پدران سلسله‌ی خاتم انبیاست... 

و این نقشی است از قیدار، عمل بنده‌ی کم ترین، رضای امیرخانی" 

گفتنی است، که بنابر نوشته‌های اول کتاب " قیدار"، آنچه در کتاب " قیدار"، از اطعمه واشربه، از امکنه وازمنه ، آمده است،همه زاییده ذهن نویسنده است. 

خاطرنشان می‌شود که کتاب " قیدار" تحت فصلو 9 گانه‌ای چون " مرسدس کوپه‌ی کروک آلبالویی متالیک"، " تاکسی فیات، کبریتی دویست و دو"،" اسب اینتر نشنال"، " موتور و سپای فاق گلابی"، " هجده چرخ اتاق دار"، " پلیموت کورسی سیب فروش‌ها"، " الف – هشتاد و پنج عینکی شیشه شکسته"، "گاومیش دوازده سیلندر" و " براق ، مرکبی آسمانی، سپیدرنگ، با گوشی لرزان و..." خوانده می‌شود.



انتهای پیام/ اق
برچسب ها: ادبیات ، نوروز ، بهار ، شعر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار