نرگس آبیار گفت: ماهیت و ذات انتظار هم حزن انگیز است و محور فیلم «شیار 143» هم بر محور انتظار قرار دارد اما نمی خواستیم که تماشاگر بعد از تماشای فیلم به لحاظ روحی ویران شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،فیلم سینمایی «شیار 143» سه شنبه 9 اردیبهشت ماه در تالار الغدیر دانشگاه زنجان و با حضور گسترده و استقبال پرشور دانشجویان اکران شد و نرگس آبیار نویسنده و کارگردان، محمدحسین قاسمی تهیه کننده، سامان صفاری بازیگر نقش یونس در فیلم سینمایی «شیار 143» مورد تقدیر قرار گرفتند.

 

در نشست نقد و بررسی این فیلم که بعد از اکران آن برگزار شد، نرگس آبیار درباره شکل گیری طرح این اثر سینمایی توضیح داد: «شیار 143» برداشتی آزاد از رمان های "اختر و روزهای تلواسه" و "چشم سوم" است که خودم آن ها را نوشته بودم. در واقع یکی از شخصیت های رمان چشم سوم را انتخاب کردم و شاخ و برگ هایی به آن اضافه کردم و الفت خلق شد.

 

وی درباره آشنایی قبلی اش با فضای جنگ و جبهه اضافه کرد: من پیش از این 30 جلد کتاب نوشته بودم که حدود 20 عنوان به حوزه جنگ و جبهه مربوط می شود. به همین دلیل با فضای جنگ بیگانه نبودم. لحظه های انتظار کند می گذرد و ما هم سعی کردیم این تعلیق و انتظار در کار برجسته به نظر برسد.

 

آبیار تاکید کرد: ماهیت و ذات انتظار هم حزن انگیز است و محور فیلم «شیار 143» هم بر همین انتظار قرار دارد اما نمی خواستیم که تماشاگر بعد از تماشای فیلم به لحاظ روحی ویران شود. بلکه او اشک می ریزد و سبک می شود و این دقیقا نقطه تمایز «شیار 143» با فیلم هایی است که یک سره سیاه و تاریک اند.

 

محمدحسین قاسمی تهیه کننده فیلم «شیار 143» در ادامه نظر خود را درباره ویژگی های این اثر سینمایی این طور ابراز کرد: عده ای شیار 143 را نه جنگ که ضد ارزش می دانستند اما سوال من این است. ارزش را چه چیزی تعریف می کنیم؟! مگر ارزش غیر از انتظار مادری است که به خاطر انتظار کشیدن و چشم به راهی فرزندش خود هم با این انتظار بزرگ تر و باشکوه تر می شود؟!

 

سامان صفاری نیز در پاسخ به این سوال دانشجویان که برای بازی در نقش یونس از چه منابعی کمک گرفتید، اضافه کرد: در بازیگری چند متد و روش برای نزدیک شدن به نقش وجود دارد. مشاهده کردن، تجربه کردن و...  به دلیل این که شرایط سنی ام به گونه ای است که فضای جنگ و جبهه را تجربه نکرده ام. بنابراین چاره ای نداشتم جز این که بخواهم از آرشیو فیلم های دفاع مقدس کمک بگیرم. فیلم های زیادی در این حوزه دیدم. اما در نهایت تلاش کردم تا نقش یونس را به گونه ای بازی کنم که متفاوت از همه نقش های این چنینی باشد. عده ای معتقد بودند که باید نقش یونس اغراق شده به نظر برسد. در حالی که خودم می گویم یونس باید کاملا ساده و دوست داشتنی و قابل باور می شد.

 

آبیار هم در پاسخ به این سوال که آیا رادیو بستن الفت به کمرش طی 15 سال بر گرفته از واقعیت بوده است یا نه، گفت: بله این ایده در داستان را از مادر شهید جعفر رضایی خانم اختر نیازپور گرفتم. همچنین ایده های دیگری که به تدریج به شخصیت الفت اضافه شد هم برگرفته از ویژگی و حالات و رفتارهای مادران سایر شهدا بود. به همین دلیل هم بسیاری از مادران بزرگوار شهدا که من را می دیدند اشاره می کردند که فیلم شیار 143 گویی زندگی ما را روایت می کرد. مادران رزمندگان همیشه در نوعی برزخ به سر می برند. حالتی میان خوف و رجا دارند و این شرایطی است که سال ها با آن دست و پنجه نرم می کنند. شاید جالب باشد بدانید مادر شهید بهروز صبوری در مراسم تقدیری از این که ما با این فیلم به نوعی زندگی او را هم به تصویر کشیده ایم تشکر کرد. باور کردنی نیست اما ایشان در همان جلسه می گفتند اگر حتی یک بند انگشت از پسرم برگردد برایم تسلی خاطر است و همین هم شد و یک هفته بعد از برگزاری آن مراسم جنازه فرزند او را در بوشهر پیدا کردند.

 

پایان نشست نمایش و تحلیل فیلم سینمایی شیار 143 با تقدیر مسئولان و مدیران دانشگاه سراسری زنجان و مادران شهید مجتبی نعمتی، رجبعلی محمدسعیدی، محسن جوزمزیدی و لیلا سحیبی از نویسنده و کارگردان، تهیه کننده و بازیگر شیار 143 همراه شد و دانشجویان حاضر در سالن بی وقفه به تشویق آنان پرداختند. همچنین عوامل و دست اندرکاران این پروژه سینمایی با حضور در گلزار شهدای پایین زنجان از مزار نام آوران زنجانی و حسین منزوی شاعر برجسته معاصر بازدید کردند. حضور در حسینیه اعظم زنجان و شرکت در نشست پرسش و پاسخ با خبرنگاران بومی هم از دیگر بخش هایی بود که در این سفر به آن پرداخته شد.

برچسب ها: همذات ، مادران ، شهیدان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.