به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، با وصف آنکه در 13 سال گذشته آمریکا با به کارگیری کلمه و مفهوم "تفنگسالار" در مورد مجاهدین افغانستان به «مجاهدهراسی» اصرار ورزید؛ اما این مسئله سبب تضعیف منزلت مردمی مجاهدین و کاهش محبوبیت آنان در بین مردم نشد و اینک 2 کاندیدای دور دوم انتخابات این کشور استفاده از مجاهدین و تجارب نظامی آنان را راهبردی مطلوب و مؤثر برای بهبود امنیت در این کشور میدانند.
برای توضیح مفهوم ذهنی مورد نظر آمریکاییها از مفهوم تفنگسالار ذکر یک مقدمه، مناسب مینماید.
«تئودور آدرنو» در نقد علم مدرن، گفته بود که علم مدرن، با مفهومسازی، فهم واقعیت را مخدوش میسازد. به باور وی، مفهومسازی دو ایراد اساسی دارد؛ نخست اینکه ریختن واقعیتها در قالب مفاهیم، واقعیتها را تکهتکه میسازد دیگر این که مفاهیم، واقعیت نیست؛ مفاهیم، تصاویر ذهنی از واقعیت است و مفاهیم، منجر به فراموشی واقعیت میشود.
این نقد را شاید بتوان یکی از جدیترین ایرادها بر علوم انسانی نامید که بنیادش را نظم مفهومی تشکیل میدهد. اما آدرنو به این مسئله توجه نکرده بود که گاهی کاربرد غیر مسئولانه و مغرضانه یک مفهوم میتواند تصویری دیگر از یک واقعیت خلق کند؛ به عنوان نمونه کاربرد مفهوم تفنگسالار- در رویکرد ادبی آمریکاییها در چند سال گذشته- در مورد مجاهدین افغانستان، تصویری منفی، مخدوش و متفاوت از ماهیت واقعی آنان(مجاهدین) میتواند خلق کند.
زیرا تصویری که تفنگ سالار ایجاد میکند، این است که مجاهدین گروهها و حلقاتی هستند که قصد دارند با استفاده از تفنگ سروری و آقایی کنند.
چون سیاست سلطهخواهی با استفاده از تفنگ لزوما با خشونت و خونریزی همراه خواهد بود، نخستین تصویری که این مفهوم(تفنگسالار)از مجاهدین در ذهن مخاطب خلق میتواند، بیگانگی و بلکه مخالفت و عناد عیان و عمدی مجاهدین با هرگونه مکانیسم و منطق مسالمتآمیز و مردمی در جهت کسب اقتدار و استمرار آن است.
در صورتی که مجاهدین واقعی در افغانستان هیچگاه سودای سلطهیابی و هوس به دست گیری داشتن با استفاده از تفنگ را نداشته اند.
البته این سخن به این معنا نیست که مجاهدین افغانستان هیچگونه اشتباه و خطایی را مرتکب نشدهاند؛ بلکه آنان چون انسانهای عادی دیگر خواسته و نخواسته برخی اوقات اسیر احساسات و خادم خواستهای شخصی خود میشدند.
مجاهدین افغان، نه برای کسب قدرت بلکه برای رضای خدا و دین دست به جهادی مقدس زدند
اما اکثر مجاهدین افغانستان نه به خاطر رسیدن به قدرت و شهرت؛ بلکه بر بنیاد دغدغههای دینی، آرمانهای اسلامی و احساس و آرزوی استقلالطلبی میجنگیدند.
طبیعی است که در این میان، انسانهای سو استفادهجو نیز بودند که با انگیزههای دنیایی و به خاطر داشتن علاقه و عطش قدرت با مجاهدین همراه و همکاسه شده بودند؛ ولی شمار این گونه اشخاص اندک و انگشت شمار بود و نمیتوانست به انحراف از مسیر اصلی انجامد که مجاهدین در پیش گرفته بودند.
پس کاربرد کلمه و مفهوم تفنگسالار در مورد مجاهدین افغانستان جفای نابخشودنی در حق آنان بود.
اما کاربرد مکرر مفهوم یادشده با هدف بدنام سازی مجاهدین و تغییر ذهنیت مردم نسبت به آنان ره به جایی نبرد و از محبوبیت مجاهدین در بین مردم نکاست.
مجاهدین همچنان مورد اعتماد مردم افغانستان
اگر تلاش آمریکاییها- طی 13 سال گذشته- در جهت تضعیف جایگاه مجاهدین و تغییر منزلت آنان در بین مردم، نتیجه مطلوب برای آنان(آمریکاییها) میداشت، قطعا «عبدالله عبدالله» به عنوان یک چهره جهادی در جایگاه نخست فهرست آرای دور نخست انتخابات سال جاری افغانستان نمیایستاد.
پیشتازی این کاندیدا، اثری آشکار از اقتدار اجتماعی مجاهدین و نشانهای نمایان از حس حمایت مردمی نسبت به آنان است.
از سوی دیگر، رهبران 2 تیم رقیب دور دوم انتخابات افغانستان هریک «عبدالله عبدالله» و «اشرف غنی احمدزی» در این روزها آشکارا از ضرورت استفاده از مجاهدین و تجارب موفق نظامی آنان برای بهبود وضع امنیتی افغانستان سخن میگویند.
اشرف غنی در گردهمایی انتخاباتی خود در مزار شریف به صورت صریح وجود «ژنرال دوستم»- به عنوان یکی از رهبران جهادی- را در ترکیب تیم انتخاباتی خود نقطه قوت این تیم در تحقق وعدههای مربوط به حوزه امنیتی این کشور دانست.
این کاندیدای ریاست جمهوری تأکید کرد: «در صورت برندهشدن با ایجاد اداره «فرماندهی نیروهای مسلح» در تأمین امنیت از تجارب نظامی ژنرال دوستم، استفاده خواهم کرد.»
عبدالله عبدالله نیز بارها و به صورت مشخص در نخستین گردهمایی انتخاباتی خود در دور نخست انتخابات این کشور توجه به مجاهدین افغانستان را مورد توجه و تاکید فراوان قرار داد و گفت: «در راستای تامین امنیت باید سهمی مناسب به بازماندگان دوران جهاد داده شود.»
این ها همه حاکی از آن است که مجاهدین افغانستان همچنان محبوب، مفید و مورد نیاز بوده و میتوانند در راستای تأمین مهمترین نیاز افغانستان که «امنیت» این کشور است، نقش نافعی را بازی کنند.
بنابراین تلاش آمریکا در جهت آفرینش ادبیات نفرت در قبال مجاهدین و خلق تصویر ترسآور از آنان بیاثر و بیثمر بوده است.
/انتهای پیام