آیا پروژه صلح میان دولت ترکیه و حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) به سرانجام خواهد رسید و یا به سرنوشت سایر طرح های ناتمام سابق دچار خواهد شد؟ به نظر می رسد با توجه به وجود تعارضات بسیار در چگونگی روند این مذاکرات، پروسه صلح در ترکیه به آسانی به نتیجه نخواهد رسید.
نباید انتظار داشت که با مذاکرات کوتاه مدت و مقطعی مشکل میان طرفین حل شود. صرف نظر از فراموش کردن اتفاقات جنگی و تلفات دو طرف و اثرات مادی و فیزیکی آن بر مواضع و مذاکرات، جنبه روانی ناشی از اثرات این مبارزه بلند مدت زمینه لازم برای تفاهم بر روی پروژه صلح را دچار چالش کرده است. گرچه در کل به رسمیت شناختن حقوق کردها نقطه مرکزی صلح است اما فرایند رسیدن به چنین شرایطی طولانی خواهد بود.نقض طولانی مدت حق به کوتاهی و فوریت محقق نخواهد شد.
از سال 2008 چرخشی اساسی در سیاست های ترکیه در قبال کردهای داخل و خارج این کشور مشاهده می شود. ترکیه به دلایل بسیاری به خصوص تحمیل هزینه های سخت نظامی، سیاسی، پرستیژی و اقتصادی خواهان حل مسئله کردهای این کشور هستند. از این رو آیا با وجود چنین دیدگاهی روند مذاکرات صلح به نتیجه خواهد رسید؟
دیدگاه حزب عدالت و توسعه نسبت به حل مشکلات ناشی از جنگ با پ.ک.ک منطبق با واقعیت ها و تجارب گذشته این اختلافات است که از نفی وجود کردها در ترکیه و نادیده انگاشتن کلی هویت و حقوق آنان سرچشمه می گرفت. پذیرش فرهنگ و هویت آنان اقدام مهمی بود که زمینه لازم برای ایجاد فرصت صلح را فراهم آورده است. به هرحال این گام مهمی بود.از سوی دیگر کمک کردها به اردوغان در رسیدن به قدرت نقش بزرگی در سودمند بودن این دیدگاه و همکاری های ناشی از آن بازی کرده است.
در حالی که اکنون به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ترکیه نزدیک می شویم، دولت اردوغان نقشه راه ادامه مذاکره با پ.ک.ک را ترسیم می کند یا این مساله به دوران بعد از انتخابات موکول خواهد شد؟
به نظر میرسد ارائه طرح پیشبرد مذاکرات به پارلمان در صورت تصویب نشانه جدی بودن ایشان برای قانونی کردن مذاکرات باشد. امری که پیش از انتخابات موجب افزایش رای و پس از آن حمایت کردها از وی خواهد شد.فراموش نباید کرد که گروهای ذی نفوذی به مانند ارتشیان و ناسیونالیست ها با این رویکرد مخالف هستند و این می تواند راه رسیدن به توافق و سرعت آن را با مشکل روبرو کند.
طی ماه های اخیر سران پ.ک.ک و حزب صلح و دموکراسی و حزب دموکراتیک خلق ها، مداوما بر ضرورت ایجاد خودگردانی دموکراتیک صحبت کرده اند. به نظر شما تا چه اندازه ممکن است که حکومت ترکیه اجازه دهد ساختاری به نام خودگردانی برای کُردها به وجود بیاید؟
گام هایی برای رسیدن به این هدف برداشته شده است. مثل انتخاب شهرداران کرد در مناطقی که آن ها اکثریت دارند. این تجربه خوبی بود.اگر اختیارات آنان گسترش یابد و حدود قانونی آن تعریف شود احتمال اعمال این وضعیت بالا می رود.
ادامه مذاکره و نتیجه رسیدن گفتگوهای صلح ترکیه با پ.ک.ک چه دستاورد منطقه ای برای دو طرف مذاکرات در بر خواهد داشت؟
در اولین گام نشانه توفیق دولت در حل یک مشکل دیرینه ملی است که حسن نیت و توان دولتمردان ترکیه را نشان خواهد داد. این امر به تقویت سیاست خارجی ترکیه منجر خواهد شد. زیرا دولت می تواند ادعای یکپارچگی و ثبات کشور را به اثبات برساند. از سوی دیگر اهداف و هزینه های انسانی و مبارزاتی پ.ک.ک را توجیه خواهد کرد و این سازمان را ناجی حقوق کردها معرفی خواهد نمود.هدف آن ها از مبارزه نیز همین بود. دستیابی به این هدف توفیق بزرگی برای مبارزان نیز هست.
آیا می توان پیامدهای منفی در هر گونه مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک برای اقلیم کردستان متصور شد؟
برقراری صلح در ترکیه به سود همه کشورها و مناطق همسایه است. حتی با وجود اختلاف میان دیدگاه های پ.ک.ک و اقلیم صلح پیامدهای مثبتی برای طرفین خواهد داشت. فراموش نکنیم که در دوره های تشدید اختلاف بارها نیروهای ترکیه وارد اقلیم شده و آرامش آنجا را بر هم زده اند. همزمان اقلیم مجبور بوده است به رزمندگان پ.ک.ک پناه بدهد. صلح به چنین شرایط دشواری در اقلیم پایان خواهد داد.
چرا در شرایطی که کردهای ترکیه سال هاست بر سر حقوق خود در این کشور با دولت مرکزی جدال دارند ، اقلیم کردستان عراق تا این اندازه مورد حمایت ترکیه است؟
شاید تفاوت در این باشد که حضور کردها را در داخل قلمرو خود را تهدید دانسته ولی وجود اقلیم را که خارج از قلمرو است فرصت می داند.البته فراموش نباید کرد که موقعیت اقلیم زمامداران ترکیه را هوشیار کرده است که نباید میان کردهای ساکن در ترکیه با کردهای خارج تفاوت باشد. از این رو ضمن تمایل به حل تدریجی مشکلات داخل به توسعه روابط با کردهای اقلیم به نشانه این که در صورتی که جنگ نباشد دوستی برقرار می شود پرداخته است. اتخاذ چنین سیاستی اعتماد کردهای ترکیه را به دولت اردوغان افزایش می دهد و این نظریه را ثابت می کند که ترکیه با کردها دشمنی ندارد بلکه دغدغه امنیت ملی بوده که موجب بحران داخلی شده است.