به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،اینبار فامیل و آشنا دور هم جمع میشوند تا تمام شدن یک زندگی و نه شروع شدنش را جشن بگیرند: جشن طلاق.
تا همین چند وقت پیش حتی کسی اسمش را هم در ایران
نشنیده بود؛ همه عادت کرده بودند. هنوز که هنوز است اگر کسی از نزدیکانشان
از همسرش جدا شد، اجازه ندهند دور و بریها زیاد از این موضوع باخبر شوند و
موضوع، پنهان بماند. طلاق تا همین چندسال پیش قبح بود، کسی مشتاقش نبود،
باید چه میشد تا زن و شوهرها از هم جدا شوند. حالا اما وضع عوض شده؛ طلاق
در ایران آنقدر زیاد شده که هرچند وقت یکبار، از مسئولان گرفته تا
روانشناسان و جامعهشناسان درباره آن هشدار دهند.
شاید برای
همین عادی شدن تعداد طلاقها در ایران است که چند وقتی است یک جشن به
جشنهای دیگر اضافه شده؛ جشنی که برای تمام شدن یک زندگی و بیشتر در مناطق
شمالی تهران برگزار میشود.
تعدادشان زیاد نیست؛ البته فعلا.
آنها بعد از پیچ و خمهایی که برای تمام کردن زندگی مشترکشان در دادگاههای
خانواده میگذرانند، وقتی مُهر طلاقشان در دفترخانه هنوز خشک نشده، یا با
هم، یا تنها به کارتفروشیهای جشنهای عروسی میروند و کارت دعوتی را برای
آشنایانشان سفارش میدهند برای آمدن به جشنی که اسم متفاوتی دارد: جشن
رهایی. روی بعضی از این کارتها نوشته شده: «به جشن رهایی ما بیایید» یا
«در شروع زندگی، با ما سهیم بودید، در پایانش هم باشید». اینها را یکی از
فروشندگان مغازه کارت عروسی در خیابان جمهوری به «شهروند» میگوید. او
میگوید حالا چند وقتی میشود که تعدادی از مردان و زنان به مغازه او
مراجعه میکنند و از او میخواهند تا کارتی را برای جشن طلاق آنها طراحی
کند: «هرچند تعداد این افراد زیاد نیست ولی به هرحال این موضوع جدیدی است
که پیش آمده. همین چند روز پیش مردی به مغازهام آمده بود و میگفت کارتی
را طراحی کنم که روی آن فقط عکس خودش باشد و جای عروس خالی باشد. این
موضوع اولش برای ما تعجبآور بود ولی بعد که دیدم تعداد دیگری از همکارانم
همچنین سفارشهایی را گرفتهاند، فهمیدم که این جشنهای جدید را هم کمکم
باید در لیست کارمان اضافه کنیم.» او میگوید در این کارتها، قطعاتی از
ترانههایی که در آنها برای جدایی زوجها از هم ابزار خوشحالی شده، استفاده
میشود.
همهاش اما فقط کارت دعوت برای جشن طلاق نیست. یک
جستوجوی کوتاه دراینباره در اینترنت، شما را با عکسهایی روبهرو میکند
که یا کیکهایی در آن دیده میشود که عروس و داماد بهطور سمبلیک، پشت به
هم روی آن نقاشی شدهاند یا صندلیهای تکنفرهای که قرار است عروس یا
داماد، تنها روی آنها بنشینند.
جهنمیها جشن طلاق میگیرند
نخستینبار
اردیبهشت گذشته بود که پای جشن طلاق، بین حرفهای مسئولان هم باز شد.
«معصومه آباد»، عضو شورای شهر تهران و «فاطمه دانشور»، رئیس کمیته اجتماعی
شورای شهر تهران یکی از اولین مسئولانی بودند که در نطقش در جلسه علنی
شورای شهر تهران از برگزاری جشنهای طلاق در تهران خبر دادند و البته به آن
انتقاد کردند. دانشور دراینباره گفت: «باید با برنامهریزی به سمتی
حرکت کنیم که قشر تحصیلکرده جامعه را به سمت بچهدار شدن سوق دهیم و این
درحالی است که دیگر مثل سابق ماشین عروس در تهران نمیبینیم. هماکنون شاهد
کارتهای جشن طلاق در تهران هستیم.»
کمی بعد از این سخنان بود که این
بار این موضوع به خطبههای نماز جمعه تهران رسید. «محمد امامیکاشانی»،
خطیب نماز جمعه، در مراسم نماز جمعه دوم خرداد در تهران جشن طلاق را یک
«جشن جهنمی» دانست و گفت کسانی که پس از جدایی جشن طلاق میگیرند «فاقد
ارزش اسلامی» و «جهنمی»اند: «طلاق براساس ضرورت صورت میگیرد و این
ضرورتها هم استثنایی است، اما با ابراز تاسف باید بگویم که اخیرا برای
طلاق جشن میگیرند و کارت برای جشن طلاق پخش میکنند که این بسیار خطرناک و
سمی برای جامعه و تمدن اسلامی است.» او برپا کردن جشن طلاق را کاری جهنمی و
مربوط به کسانی دانست که فاقد ارزشهای اسلامیاند: «دستهایی میخواهد
فرهنگ اسلام و تمدن اسلام را از جامعه بگیرد، آدمهایی که در دنیا غرق و در
عیش هستند چنین کاری میکنند.»
«زهره طبیبزاده»، نماینده
تهران هم چند روز پیش دراینباره گفته است: «برپایی جشن طلاق برگرفته از
فرهنگ غربی بوده است که آن را محکوم میدانیم چرا که این امر تقلیدی بوده و
دولت در راستای برخورد فرهنگی در این زمینه باید اقدام کند؛ جشن طلاق خود
بهعنوان یک ناهنجاری اجتماعی بوده که رسانهها باید در راستای قبح طلاق
اقدامات مؤثری انجام دهند. برپایی جشن طلاق خود باعث شکسته شدن قبح طلاق
میشود بنابراین باید در زمینه کاهش طلاق و از بین بردن فرهنگ غربی در کشور
اقدام مؤثری انجام دهیم.»
جشن طلاق؛ راهکاری دفاعی برای فرار از غم
اما
برگزاری جشنهای طلاق یا همان جشنهای رهایی، در چند وقت گذشته فقط محدود
به سالنهای مخصوص جشن نیست. حالا تعدادی از مشاوران خانواده میگویند در
چندسال اخیر، مراجعانی داشتهاند که نه در تالارهای پذیرایی و با تعداد
زیادی میهمان که در خانه و با دورهمیهای دوستانه، جداشدنشان از همسرانشان
را جشن گرفتهاند. «ناهید دهقان» یکی از آنهاست. او دراینباره به
«شهروند» میگوید: «در بین مراجعانم کسانی بودهاند که بدون اینکه سالن
بگیرند و کارت دعوت و... زمانی که برای جدا شدن از هم به توافق رسیدهاند،
تمام دوستان مشترک و بستگان را دعوت کردهاند و گفتهاند ما از هم جدا
شدهایم، میخواهیم همه بدانند و همانطور که در شروع و شادی همراه ما
بودید، در پایان زندگی هم همراه ما باشید. این اتفاق بهویژه درباره
زوجهایی که بچه دارند، بیشتر میافتد. چون آنها بعد از جدایی با هم
ارتباطشان حفظ میشود و برخوردهایی با هم دارند. برای همین هم در حضور
بچههایشان، جشن جدایی برگزار میکنند تا آنها هم بدانند که قرار نیست بین
پدر و مادرشان از این به بعد دشمنی وجود داشته باشد.»
این
روانشناس که حالا روز به روز تعداد زن و شوهرهایی که قصد دارند بعد از
طلاقشان جشن بگیرند، بیشتر میشود، چند دلیل روانشناختی را در این موضوع
دخیل میداند: «جشن طلاق، ریشه در رمانهایی دارد که در بعضی کشورهای غربی
نوشته شده؛ مثلا درسال ۱۹۸۸ بود که اولین رمان دراینباره نوشته شد و
بعدها موضوع دیگری هم در این زمینه پیش آمد به نام «ازدواج با خودم». در
این جشنها فردی که نتوانسته ازدواج کند یا شخص مورد نظرش را برای ازدواج
پیدا نکرده یا اساسا قصد ازدواج کردن ندارد، جشنی را با عنوان «ازدواج با
خودم» برگزار میکند و زندگی تکنفرهاش را ادامه میدهد. واقعیت این است
که یکی از مهمترین مسائلی که فشارهای روانی ایجاد میکند، طلاق است.
نمیتوانیم بگوییم طلاق از دیدگاه روانشناسی چیزی است که حس خوبی را ایجاد
میکند بلکه ریشه خیلی از مسائل روانی، طلاق است. اما به هرحال در چند
سال گذشته تفکر راحتتری نسبت به طلاق در جامعه ما شکل گرفته و بچهها هم
میتوانند راحتتر با طلاق کنار بیایند. از دیدگاه ما روانشناسان، برگزاری
جشن طلاق یک مکانیسم دفاعی است و بهعنوان یک موضوع خوشحالکننده مطرح
نیست.»
او ادامه میدهد: «طلاق یک اتفاق ناخوشایند در زندگی
آدمهاست اما بعضی از آنها از مکانیسمهایی برای روبهرو شدن با این موضوع
استفاده میکنند؛ یکی از این مکانیسمها روکش کشیدن روی این غم است و
اینکه به این موضوع به شکل زیبایی نگاه کنیم. این افراد از کسانی که در
شروع زندگی آنها بودهاند میخواهند در پایان آن هم در کنار آنها باشند.»
این
روانشناس از چگونگی برگزاری جشن طلاق مراجعانش میگوید: «آنها در مراسم
جشن طلاقشان کیکهایی را تهیه میکنند که عروس و داماد روی کیک هستند ولی
پشتشان به هم است. یا چکشی را گل میزنند و در آخر مراسم روی حلقهها
میکوبند و آنها را از بین میبرند چون وجود داشتن بعضی از سمبلها بعد از
طلاق، خودش نشانهای از ایجاد فشار روانی و غم و افسردگی است. مثل اینکه
کسی میمیرد و نزدیکان او عکسها و وسایلش را در معرض دید خود قرار دهند و
این فشار روانی زیادی به آنها وارد میکند. جشن طلاق ریشهاش غمانگیز است
اما ظاهرش فانتزی است برای برخورد با یک موضوع غمانگیز. در ایران فعلا
برگزاری جشن طلاق بین تیپهای جوان و تحصیلکرده و کسانی که شرایط مالی و
اجتماعی بالایی دارند، رواج بیشتری دارد»
برگزاری جشن طلاق در ایران
اما مخالفهای سرسختی هم دارد؛ نه فقط بین مسئولان که بین کارشناسان
اجتماعی. «حسن موسویچلک»، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران یکی از
آنهاست. او برگزاری این جشنها را راهی برای شکستن قبح طلاق در ایران
میداند: «برپایی جشن طلاق این روزها قبح طلاق را شکسته است و این موضوع
تحتتأثیر فرهنگ کشورهای دیگر است که ما شاهد پخش شدن کارت دعوت و میهمانی
از سوی زن و شوهرها در این راستا هستیم، بنابراین باید جلوی این موضوع
گرفته شده و به دنبال کاهش طلاق در کشور باشیم.»
جشن طلاق از کجا میآید
جشن
طلاق در کشورهای اروپایی و آمریکایی مراسمی است که برای اعلام پایان یافتن
یک ازدواج برپا میشود و بیانکننده مجرد شدن دوباره برگزارکننده مراسم
است. این مراسم به شیوههای گوناگون برگزار میشود، یک یا هر دو طرف
میتوانند در مراسم حضور داشته باشند. در این مراسم کیک طلاق، تابوت حلقه
ازدواج، و حلقههای طلاق بریده، یا شکستهشده وجود دارد. اما برگزاری این
جشن فقط محدود به کشورهای غربی نیست. در کشورهایی مانند ژاپن هم برگزاری
جشن طلاق رواج دارد. در این مراسم و در ژاپن زن با پوشیدن لباس ویژه جشن
طلاق به همراه همسرش با شکستن حلقه ازدواج خود، به پیوند زناشویی خاتمه
میدهد و در پایان مراسم هم از میهمانان پذیرایی میشود.
افزایش طلاق، کاهش ازدواج در ایران
افزایش
طلاق در ایران و کاهش ازدواج، موضوعی است که دیگر چندان احتیاجی به ارایه
آمار ندارد. دیگر حالا سالهاست که زیاد شدن طلاقها در ایران، نقل مجلس
خیلیها شده؛ از مردم عادی گرفته تا مسئولان.
حالا آن طور که
آمار رسمی سال ۹۲ نشان میدهد در هر ساعت، ۱۸ طلاق در ایران ثبت شده است.
همین چند وقت پیش بود که سرپرست دفتر آمار و اطلاعات سازمان ثبت احوال
ایران گفت: درسال گذشته بیش از ۱۵۵هزار طلاق در این کشور به ثبت رسیده
است. قبل از او «احمد تویسرکانی»، رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک مدتی پیش
گفته بود درسال ۹۲ میزان طلاق به نسبت سال قبل ششدرصد افزایش و شمار
ازدواجها حدود ۴درصد کاهش پیدا کرده است. به گفته او براساس آخرین آمار،
۴۸درصد زنان و ۴۶درصد مردان در سن ازدواج هرگز ازدواج نکردهاند.
براساس
آخرین آمارها در سایت سازمان ثبت احوال کشور هم تعداد ازدواجها تا پايان
ارديبهشت امسال،۱۱۳هزار و ۲۰۶ مورد و تعداد طلاقها در زمان مشابه،
۲۱هزار و ۵۸۴ بوده است.
عوامل دخیل در طلاق اما زیادند؛ از
اعتیاد گرفته تا دخالتهای اطرافیان و ناسازگاری. «حمیدرضا جلاییپور»،
جامعهشناس که اخیرا پژوهشی را درباره خانوادههای ایرانی انجام داده،
درباره علل طلاق در ایران به «شهروند» میگوید: «در ایران یکی از سرمایهها
خانواده است اما موضوعی که ما میبینیم این است که خانواده در ایران با
آسیبهایی روبهرو هستند که باید دلایلش را دید. مثلا قبلا دخترها در
۱۳سالگی ازدواج میکردند و حالا سن ازدواج آنها به ۲۵ رسیده است. این
موضوعی است که در آینده نزدیک به یک آسیب جدی تبدیل خواهد شد چراکه ازدواج
در سن بالا نشان میدهد که پیوند زناشویی دیر شروع میشود.»
او
ادامه میدهد: «آسیب دیگر در خانوادههای ایرانی این است که جدایی بین
زوجها زیاد است. طلاق تا حدی در همه دنیا هست و حد نرمال دارد. ولی در
ایران طلاق زیاد است. اخیرا پژوهشی را میدیدم که نتایجش از پروندههای
مختومه در دادگاههای خانواده استخراج شده و ۳۲ دلیل برای جدایی زن و
شوهرها از هم ذکر شده؛ اعتیاد به مواد مخدر، دخالت اطرافیان، کتککاری،
تنفر و بیعلاقگی، سوءظن، درآمد ناکافی، اختلالات روانی، خشونت روانی و
ازدواجهای تحمیلی به ترتیب، مهمترین علتهای طلاق در ایران هستند. اینها
موضوعاتی است که مهمند و از منظر جامعهشناسی باید بررسی شوند.» به اعتقاد
این جامعهشناس کسانی که در تهران و بعضی شهرهای بزرگ جشن طلاق برگزار
میکنند، جزو طبقه متوسط جدیدند: «به اعتقاد من این افراد برای ابراز وجود و
جلب حمایتهای جانبی این کار را میکنند. بههرحال این افراد و خود این
جشنها را باید آسیبشناسی کرد چون در ایران ابراز هویت همیشه با مشکلاتی
روبهرو بوده و شاید برگزاری این جشنها به این موضوع برمیگردد.»
روزنامه شهروند
الان شش ساله دارم جدا زندگی می کنم تازه پرونده ی طلاقم داره به نتیجه می رسه به نظر شما این رهایی نیست ؟پیروزی نیست؟ معلومه که همچین رهایی ای خوشحالی وجشن داره هرکی باشه از شادی در پوست خودش نمی گنجه مرگ بر مردا وزنای خیانتکار وکثیف !لعنت به مرداو زنایی که به حریم مقدس خانواده ها تجاوز می کنن وخودشونو حق به جانب هم می دونن