آمریکا تلاشش را می‌کرد تا ساختارها را به نفع خودش ایجاد کند تا سلطه خودش را افزایش دهد، تا استعمار داشته باشد اما ایران در مقابلش ایستاد، بسیاری از کشورها را بیدار کرد و امروز دیگر آمریکا نمی‌تواند آنچه می‌خواهد را به انجام برساند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاراناولین بار در اسفند ماه سال گذشته با او آشنا شدم؛ در یک تجمع دانشجویی در مقابل سفارت اتریش، مردی لاغر و قدبلند، حدودا 60 ساله اما فعال و پویا با یک کوله‌پشتی بزرگ، یک دوربین عکاسی حرفه‌ای و یک دفترچه آبی رنگ کوچک که جزء به جزء وقایع را می‌نوشت، به سراغم آمد تا درباره تجمع بپرسد؛ ابتدا که گفت آمریکایی است جلو نرفتم اما بعد آرام‌آرام صحبت کردیم. این اولین ارتباط ما بود. ایمیلش را گرفتم و ارتباط ایمیلی ما افزایش یافت تا اینکه گفت تیر ماه به تهران می‌آید و من هم خودم را آماده کردم برای مصاحبه با او؛ گفت‌و‌گو با یک خبرنگار مشهور آمریکایی درباره «ایران و آمریکا»؛ اسکات پترسون خبرنگار ارشد روزنامه کریستین ساینس مانیتور.
تلفنم زنگ زد؛ یک صدای غریبه می‌گفت: هِلو، هاو آر یو؟ و من تعجب کرده بودم، بعد از چند ثانیه صدا عوض شد، یک ایرانی گفت: سلام، من پدرام هستم، مترجم اسکات پترسون. می‌گوید تو دوستش هستی و می‌خواهد تو را ببیند. گفتم: برای مصاحبه هم آماده است؟ گفت: آری و من گفتم: تا یک ساعت دیگر خودم را به آنجا می‌رسانم. به روزنامه هم خبر دادم تا یک عکاس برایم بفرستد. در لابی هتل منتظرش بودیم. پایین آمد؛ بعد از سلام و علیک خواستم شروع به مصاحبه کنم اما گفت: ابتدا من چند سؤال دارم. دغدغه‌هایش جالب بود؛ گفت درباره کربلا و عراق می‌خواهم بپرسم. گفت: تازه از عراق آمده است. پرسید: چرا مردم ایران آنقدر به عتبات عالیات بویژه کربلا علاقه دارند؟ شما در یک کشور دیگر هستید اما اکنون که داعشی‌ها به عراق حمله کرده‌اند همه ایرانی‌ها غیرتی شده‌اند و از دفاع از عتبات صحبت می‌کنند. این به چه علت است؟ و من شروع به توضیح دادن کردم و از علاقه ایرانی‌ها به ائمه و مکان‌های مقدسی که آنجا وجود دارند گفتم و او با دقت و جزء به جزء می‌پرسید و می‌نوشت و 30 دقیقه ابتدایی به همین منوال گذشت تا اینکه من شروع به صحبت کردم.
***
  چند سال است خبرنگاری و چه مدت است در خاورمیانه فعال هستی؟
من درباره خاورمیانه از سال 1991 دارم می‌نویسم؛ یعنی 23 سال پیش. اولین بار زمان جنگ یعنی سال 1991 به اینجا آمدم. برای روزنامه کریستین ساینس مانیتور می‌نویسم البته کل زندگی‌ام در خاورمیانه نبودم. چند سالی در آفریقا بودم و یک کتاب درباره آنجا نوشتم و چند سالی در روسیه زندگی کردم و حدود 25 سال است که کار خبرنگاری می‌کنم.
  نظرت درباره مردم ایران چگونه است و نظر باقی خبرنگارانی که با آنها ارتباط داری چطور است؟
من 35 بار به ایران سفر کرده‌ام؛ از سال 1996 و با ایرانی‌های خیلی زیاد صحبت کردم و به‌عنوان یک خبرنگار همواره ایران را جایی جذاب دیدم و همچنین برای خوانندگان من همیشه جای جذابی بوده و هر چیزی که از ایران می‌نویسم متناقض است با آن چیزی که مردم آمریکا در ذهنشان از ایران دارند. مردم ایران انسان‌هایی کاملا صلح‌طلب هستند و این یکی از چیزهایی است که درک درستی از آن در خارج از ایران وجود ندارد.
  یعنی رسانه‌های آمریکا دارند درباره ایران دروغ می‌نویسند؟
اتفاقات خیلی زیادی در آمریکا می‌افتد. روزانه هزاران مقاله نوشته می‌شود و مردم آنها را می‌خوانند. سیاستمداران زیادی صحبت می‌کنند و هر کدام یک حرف می‌زنند ولی در این 35 سال حرف‌های مختلفی شنیده شده است. نمی‌شود کلی گفت بعضی خبرنگارهای خوبی هستند و بعضی دروغ می‌گویند. این یک ساختار حرفه‌ای است که در کل دنیا وجود دارد.
  اما آنچه داریم مشاهده می‌کنیم این است که ابزارهای رسانه‌ای آمریکا تمام تلاششان را می‌کنند که مردم دنیا را از ایران بترسانند.
این هست. فیلم‌های زیادی هستند که این کارکرد را دارند و از طرفی فیلم‌هایی هم هستند که بعد انسانی ایرانی‌ها را به نمایش می‌گذارند. فیلم‌هایی که برای مردم آمریکا غیر‌قابل انتظار است و با پیشینه ذهنی آنها از ایران متفاوت است. با آن چیزی که سالها از رسانه‌ها شنیده‌اند.
  سیاست‌های کلی این است که آمریکایی‌ها، ایرانی‌ها را بد نشان دهند.
شما گفتید سیاست! خب! سیاست‌های چه کسانی؟
  سیاست‌های دولت آمریکا؛ سیاست‌های کارتل‌های اقتصادی پشت دولت و کنگره آمریکا.
 می‌شود اینگونه گفت که جایی مثل آیپک تاثیر زیادی روی کنگره دارد و طی سال‌های گذشته هر سال تلاش کرده از طریق کنگره بر ایران فشار بیاورد با اعمال تحریم‌ها البته علاوه بر اینها خیلی‌ها هم هستند که می‌خواهند تصویر متفاوتی را از ایران نشان دهند.
  به صداهای مخالف چقدر اجازه بیان می‌دهند؟
خبرنگارانی هستند که تلاش می‌کنند حقایق را بگویند. مثلا در ماجرای ایرباس، خبرنگاران نشان دادند ارتش به کنگره دروغ گفته است. خبرنگاران نشان دادند چه اتفاقی افتاده است. درست است که هیچ موقع آمریکا عذرخواهی نکرد اما خبرنگاران آمریکایی تلاششان را کردند که بگویند هیچ جتی بالای آن کشتی نبود و ما به یک هواپیمای مسافری ایرانی حمله کردیم.
  بحث کردیم درباره صلح‌طلب بودن ایرانی‌ها و گفتی که ایرانی‌ها صلح‌طلب هستند...
قطعا!

   و شما می‌دانید که رهبر ما فتوا دادند که ساختن و استفاده کردن از بمب اتم حرام است؛ چرا آمریکا مدام می‌گوید ما نگرانیم که ایران بمب اتم بسازد؟ و یک سؤال پیشینی در این باره وجود دارد و آن اینکه آیا ما باید نگران باشیم که آمریکا بمب اتم دارد و اولین بار در جهان از آن استفاده هم کرده یا آمریکا درباره ما نگران باشد؟
بازگردیم به سؤال قبلی شما. این را می‌توانیم بگوییم که توسط خیلی از رسانه‌ها ایران به گونه دیگری به جهانیان نشان داده شده، مثلا خشونت‌طلب بودن ایرانی‌ها ولی دلایل زیادی هم وجود دارد برای این اتفاق؛ یکی از آنها پرچم آتش زدن هفتگی ایرانی‌هاست و شما می‌گویید صلح‌طلبید اما هر هفته مرگ بر آمریکا گفته و به ما شیطان بزرگ می‌گویید.
  آمریکایی‌ها بمب هسته‌ای انداختند بر سر مردم هیروشیما؛ آمریکایی که این کار را کرده چطور می‌تواند نگران باشد که باقی این کار را نمی‌کنند؟
این یکی از استدلال‌هایی است که دولتمردان ایران 35 سال است علیه آمریکا می‌گویند.
  کشوری که خودش از این بمب استفاده می‌کند آیا حق دارد باقی کشور‌ها را مواخذه کند؟
 فکر نکنم کسی بتواند ادعا کند دنیا جایی کاملا عدالت محور است!
  خب! چه کسی باعث شده این بی‌عدالتی اتفاق بیفتد؟
در مورد تاریخ جهان صحبت می‌کنید و من تنها یک خبرنگار هستم. در این 60 سال اخیر اتفاقاتی افتاده که امروز ایران و آمریکا این فاصله را با هم دارند.
 یعنی به این اعتقاد نداری که آمریکایی‌ها طوری تلاش می‌کنند که ساختارها را به نفع خودشان طراحی کنند؟ مثل سازمان ملل، شورای امنیت و.... اگرچه امروز جهان سی و پنج سال پیش نیست و آمریکا با تلاش ایران دیگر آن مدیریت مطلبوش را ندارد و هر روز در یک جا شکست می‌خورد.
من فکر می‌کنم آمریکا روی رویدادهای جهانی تاثیرگذار است اما رویداد‌های 10 سال اخیر نشان می‌دهد آمریکا دیگر آن قدرت و کنترل 10 سال پیش را هم ندارد. کنترل آمریکا امروز محدودیت‌هایی دارد و ایران هم تلاشش را کرده که ساختارها را به نفع خودش تغییر دهد؛ این کاری است که کشورها انجام می‌دهند.
  آمریکا تلاشش را می‌کرد تا ساختارها را به نفع خودش ایجاد کند تا سلطه خودش را افزایش دهد، تا استعمار داشته باشد اما ایران در مقابلش ایستاد، بسیاری از کشورها را بیدار کرد و امروز دیگر آمریکا نمی‌تواند آنچه می‌خواهد را به انجام برساند. کشورها در مقابل آمریکا می‌ایستند و قدرت آمریکا را ضعیف می‌کنند... یک سؤال دیگر؛ گفتید 35 سال است در ایران پرچم آمریکا آتش زده می‌شود؛ آیا نشان دیگری برای خشونت ما وجود دارد که 35 سال شما از همه ابزارها برای فشار به ایران استفاده می‌کنید؟ تحریم اقتصادی، تزریق نظامی به دشمنان ایران مثل عراق در جنگ 8 ساله و کشورها را می‌ترسانید از اینکه با ایران معامله کنند؟
من کتاب بزرگی درباره ایران دارم. تنها کتابی که به‌طور‌ مشترک به رهبر عالی ایران و رئیس‌جمهور آمریکا داده شده است؛ کتابی که در آن درباره مردم ایران صحبت کردم، درباره ساختارهای سیاسی ایران. فکر می‌کنید چرا یک آدم خارجی مثل من 35 بار به ایران می‌آید تا با ایران آشنا شود و 3 سال وقت بگذارد و یک کتاب درباره ایران بنویسد و صدای ایرانی‌ها را به آمریکایی‌ها برساند. در این بین خیلی از آمریکایی‌ها هم نمی‌خواهند ایران را خوب نشان دهیم، مخصوصا بعد از انقلاب و بعد از قضیه سفارت.
  به نظرت اینها تقصیر آمریکایی‌ها نیست؟ به نظرت خصومت آمریکایی‌ها بیش از اینها نیست؟ اینکه ایران تلاش کرد از زیر بار سلطه و استعمار بیرون بیاید یعنی خطا کرده؟
 البته ایرانی‌ها به‌خاطر اتفاقات افتاده در زمان شاه و کشتارهای آن موقع از آمریکا متنفرند، آنها هواپیمای ایرباس را یادشان هست، کشتار دانشمندان یادشان هست، سال‌ها تحریم یادشان هست و فشاری که روی برنامه هسته‌ای وجود دارد. خیلی از ایرانی‌ها نمی‌خواهند با آمریکا صلحی به‌وجود‌ آید چون آمریکا علیه ایران جنایت‌های زیادی کرده است و آنها از آمریکا بدشان می‌آید و به آمریکا اعتماد ندارند، ایرانی‌ها دلایل زیاد قابل قبولی دارند که از آمریکایی‌ها متنفر باشند. من خبرنگارم و وظیفه‌ام هست که به مردم آمریکا توضیح دهم که ایرانی‌ها چرا به سفارتخانه حمله کردند، توضیح دهم از زمان شاه و کودتای 28 مرداد، توضیح دهم از تحریم‌ها، از کمک نظامی آمریکا به عراق علیه ایران، از هواپیمای ایرباس؛ گفتن اینها خیلی کاربردی است.
  به‌عنوان یک ناظر انسانی که هم آمریکا را دیدی و هم ایران را به نظرت حق با کدام طرف است؟
 من بیشتر از آنچه فکر کنی درباره ایران داستان نوشته‌ام. از ایرباس، از سفارت، از تحریم، از کمک به عراق، هر آنچه فکرش را بکنی من درباره‌اش مقاله نوشته‌ام و حقیقت را گفتم. من به‌خاطر آنچه نوشتم از سوی خیلی‌ها تخطئه شدم. از منافقین و امثال آنها اما من مشکلی ندارم و حقیقت را می‌گویم.
  به نظرت غنی‌سازی هسته‌ای حق مسلم ایران است؟
هیچ کشوری نباید حقوقش را فراموش کند و نباید از حق خودش بگذرد.
  چرا آمریکایی‌ها نمی‌خواهند ایران به حق خودش برسد؟
بحث بر سر نحوه توضیح دادن حقوق است. آمریکایی‌ها حقوق شما را اینگونه توضیح می‌دهند و شما آنگونه.
  غنی‌سازی یک مساله فیزیکی است که همه می‌دانند چگونه اتفاق می‌افتد. هم ما می‌دانیم و هم آمریکایی‌ها می‌دانند که چه فرآیند علمی و فنی اتفاق می‌افتد. وقتی نتیجه متفاوتی وجود ندارد پس تعریف متفاوتی هم وجود ندارد، مگر اینکه یک طرفی نخواهد طرف دیگر به حق خودش برسد.
 «شما انگشتتان را گذاشتید روی اصل ماجرا، شاید آن طرفی‌ها (آمریکایی‌ها) نخواهند به حق خودتان برسید و اگر توانستند شما را از یک برنامه هسته‌ای جا بگذارند شما از حق‌تان جا مانده‌اید. شاید آنها در رویاهاشان علاقه داشته باشند شما هیچ چیز نداشته باشید. آنها در 10 سال اخیر دارند مدام این را می‌گویند اما این را هم می‌دانند که این امکانپذیر نیست.
  تو 35 بار به ایران آمدی؛ در این مدت ایران چقدر پیشرفت کرده؟ با این همه فشارهایی که روی ایران بوده است!
به‌رغم تحریم‌ها اتفاقات زیادی رخ داده است و پیشرفت‌های زیادی اتفاق افتاد، شما از چند سانتریوفیوژ به چند هزارتا رسیده‌اید.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.