تصاویر زیر به بخش‌هایی از برنامه منافقین در شب‌های قدر اشاره دارد که نکته‌های جالبی را در خود گنجانده است.

ظرافت معرفی قرآن کریم در معرفی منافقین ما را بر آن می‌دارد تا پیش از بیان نکات به برخی از آیات قرآن در مورد منافقین اشاره می‌کنیم.

قرآن کریم نقش خدعه را بیان می ‏کند و می‌گوید خدعه با اهل حق چنین است: «و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزؤن» (بقره/14).

به خیال خودشان خیلی زرنگی می‏کنند، به اهل ایمان که می‏رسند می‏گویند بله ما از شما هستیم ولی وقتی با برادران واقعی‌شان، با شیطانهائی مثل‏ خودشان خلوت می‌‏کنند، می‌‏گویند ایمان ما ظاهری و صوری است و ما باطنا با شما هستیم، ما مسخره شان می‏کنیم !

«الله یستهزی بهم و یمدهم فی طغیانهم یعمهون» (بقره/15). این مسخره کردن ها به ضرر خودشان است، خدا آنها را مسخره خواهد کرد، یعنی این جریان و سنت عالم است که آنها را مضحکه قرار خواهد داد و در کوری و حیرت گرفتار خواهد کرد.

بعد بیان عجیبی مطرح می شود: «مثلهم کمثل الذی استوقد نارا فلما اضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلمات لایبصرون» (بقره/17). اینها از نقشه های نکرشان (نکری = شیطنت) استفاده می‏کردند و عقل خود را در خدمت هوای نفس‏ و شیطنت خود قرار داده بودند (بالاخره عقل هم برای انسان یک نوری است، همان طور که حس و غریزه برای انسان نور است و راهنما) کسی که عقل خودش را در خدمت نکری و علیه هدایت دین قرار دهد، مثل کسی‏ است که در تاریکی آتش روشن کند تا در ظلمت بیابان از نور آن استفاده‏ نماید و راه پیدا کند وقتی آتش را روشن می‏کند اول استفاده هم می‏برد و اطرافش روشن می‏شود ولی خدا زود این نور را می‏برد و او را در تاریکی‏ می‏گذارد.

«صم بکم عمی فهم لا یرجعون» (بقره/18)، نه تنها آنها را در تاریکی‏ باقی می‏گذارد بلکه چشم و گوش و زبانشان را هم می‏گیرد، چون اگر چشم باز باشد، اگر چراغی از دور پیدا شود آدم می‏بیند و راه را پیدا می‏کند، یا اگر گوشش باز باشد، در تاریکی صدای زنگ شتری یا بوق ماشینی را می‏شنود و متوجه می‏شود راه از آن طرف است، یا اگر زبان آدم باز باشد فریاد می‏کشد تا اگر کسی آن نزدیکیهاست، بشنود و او را هدایت کند ولی همه‏ اینها از او گرفته می‏شود.

 برخی دیگر از آیات مربوط به منافقین:

ای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، کسانی که خودشان را در میان صحابه جا داده است و منافق هستند، تو هم آنها را نمی شناسی و ما آنها را می شناسیم و آنها را دو مرتبه عذاب می کنیم(سوره توبه/آیه101)

و از میان آنها کسانى‏اند که [در ظاهر] به [سخنان] تو گوش مى‏دهند ولى چون از نزد تو بیرون مى‏روند به دانش یافتگان مى‏گویند هم اکنون چه گفت اینان همان آنند که خدا بر دلهایشان مهر نهاده است و از هوسهاى خود پیروى کرده ‏اند﴿محمد 16﴾

آیا کسانى که در دلهایشان مرضى هست پنداشتند که خدا هرگز کینه آنان را آشکار نخواهد کرد﴿محمد 29﴾

و اگر بخواهیم قطعا آنان را به تو مى‏نمایانیم در نتیجه ایشان را به سیماى [حقیقى]شان مى‏شناسى و از آهنگ سخن به [حال] آنان پى خواهى برد و خداست که کارهاى شما را می ‏داند﴿محمد 30﴾ 

عناصر سازمان همچون برده‌‌های بی‌اختیار در مناسبت‌های مختلف عادت داده شدند که به تملق گویی بپردازند.

عناصر سازمان همچون برده‌‌های بی‌اختیار در مناسبت‌های مختلف عادت داده شدند که به تملق گویی بپردازند.

آخرین تصاویر رجوی از حضور در اشرف، از آن پس اعضای سازمان در مقابل پرده ای که تصویر رجوی در آن بود این کار را تکرار می کردند.

در سازمان منافقین تنها مریم و مسعود رجوی حق در دست گرفتن کتاب و قرآن را داشتند.

هیچ کس در سازمان(منافقین) اجازه مطالعه نداشت و تفکر در کنار مطالعه جرم بحساب می آمد، از این حیث حتی در برنامه های نمایشی همچون شب‌های قدر تنها از برگه هایی که قرآن معرفی می‌شد به اعضای سازمان می دادند که در آنها لغاتی عربی که رجوی خودآنها را تهیه کرده بود نگارش می شد و تفسیر آنها را نیز بصورتی تنظیم می کردند که معناد وارونه جهاد را به ایشان القا کند.