به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، «من با خدا معامله کردم» این شاهبیت حرفهای مردی است که یک شب قبل از به دار آویخته شدن قاتل پسرش، او را بخشید.
به گزارش همشهری آنلاین، او كه 8 سال قبل پسرش را در جريان درگيري در شهرستان جاسك از دست داده بود در اين سالها همه فكرش مجازات قاتل بود اما يك شب پيش از اجراي حكم در تصميمي بزرگ اعلام كرد از خون پسرش گذشته است.اين درگيري مرگبار سال 85در محله غريب آباد جاسك رخ داد و در جريان آن جوان 22سالهاي به نام ايوب جوان ديگري به نام علي را با ضربات چاقو به قتل رساند.بهدنبال اين جنايت دستگيري متهم به قتل در دستور كار پليس قرار گرفت و در نهايت مأموران موفق شدند ايوب را دستگير كنند. او در جريان بازجوييها انگيزه ناموسي را بهعنوان دليل ارتكاب قتل مطرح كرد و گفت مقتول به خواهرش نظر بدي داشت به همين دليل او را به قتل رسانده است.در چنين شرايطي پرونده با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به دادگاه كيفري استان هرمزگان فرستاده شد. در جلسه محاكمه پدر و مادر مقتول بهعنوان اوليايدم خواستار قصاص متهم شدند. او نيز بار ديگر انگيزه ناموسي را مطرح كرد اما هيچ دليلي براي اثبات ادعايش نداشت. در چنين شرايطي قضات دادگاه بعد از شور، ايوب را مجرم تشخيص دادند و او را به قصاص محكوم كردند. اين رأي در ديوان عالي كشور نيز تأييد و پرونده براي اجراي حكم به دادسراي جاسك فرستاده شد. شب سرنوشت سازايوب ميدانست با قطعي شدن راي، فاصله چنداني تا طناب دار ندارد. به همين دليل از خانوادهاش خواست براي جلب رضايت اوليايدم دستبهكار شوند. با وجود تلاشهاي اوليه، پدر و مادر مقتول حاضر به گذشت نبودند. به اين ترتيب روز پنجشنبه براي اجراي حكم درنظر گرفته شد. مقدمات اجراي حكم در حال انجام بود. ايوب به سلول انفرادي منتقل شده و قرار بود سحرگاه پنجشنبه، پيش از طلوع خورشيد به دار مجازات آويخته شود. با وجود اينكه پدر علي گفته بود حاضر نيست قاتل پسرش را ببخشد اما شامگاه چهارشنبه، حسين حبيبزاده بيژني، دادستان جاسك همراه با فرماندار و امام جمعه شهر راهي خانه مقتول شدند تا آخرين تلاشهايشان را براي جلب رضايت آنها انجام دهند. صاحب خانه با آغوش باز از آنها استقبال كرد.اما وقتي فهميد آنها براي پادرمياني مهمانش شدهاند به فكر فرو رفت. او به روزي فكر كرد كه پسرش بدون اينكه گناهي مرتكب شده باشد، فقط بهدليل يك سوء ظن با ضربات چاقو به قتل رسيد. مرد وقتي آن روز را در ذهنش مرور كرد ناخودآگاه اشكش جاري شد. دادستان ميدانست پدر علي مرد مهربان و دلرحمي است. به همين دليل سر صحبت را با او بازكرد. او به آيههاي قرآن استناد كرد و از پدر داغديده خواست براي رضاي خدا قاتل را ببخشد. اين جلسه تا پاسي از شب طول كشيد. افراد زيادي پشت در خانه منتظر نتيجه بودند. دل توي دل هيچ كدامشان نبود.اما وقتي صداي صلوات از داخل خانه شنيده شد همه فهميدند پدر علي چه تصميم بزرگي گرفته است. او قاتل پسرش را بخشيده بود. همان شب خبر پايان خوش اين پرونده در شهر كوچك جاسك پر شد و وقتي خبر به زندان شهر رسيد جوان خطاكار بهدليل فرصت دوبارهاي كه براي زندگي به او داده شده بود در سلول انفرادي سجده شكر به جا آورد. حالا ديگر او كابوس هايش به پايان رسيده بود و ميتوانست بار ديگر طلوع خورشيد را ببيند. چرا بخشش؟حسن بهره بر، پدر مقتول بعد از اين تصميم بزرگ، سفره دلش را براي خبرنگار همشهري باز كرد و درباره دليل كاري كه كرده گفت: «من با خدا معامله كردم. همانطور كه خدا حق قصاص را به من داده اين حق را هم به من داده تا قاتل را ببخشم. من هم براي رضاي خدا راه دوم را انتخاب كردم» وي ادامه ميدهد:« قاتل به پسرم تهمت زده بود اما از مسئولان قوه قضاييه تشكر ميكنم كه در اينباره تحقيق كردند و بالاخره معلوم شد كه پسرم بيگناه كشته شده است. اين را ديوان عالي كشور هم تأييد كرد.»وي درباره تلاشهاي مسئولان و اهالي شهر براي جلب رضايت او ميگويد:« همه آنها از روي خيرخواهي به خانهام ميآمدند و ميخواستند بهخاطر جواني قاتل به او رحم شود. من هم وقتي اين رفتوآمدها را ديدم شرمندهشان شدم و تصميم گرفتم او را ببخشم. » بخشش قاتل سببشده اين پدر داغدار حالا خوشحالتر از هميشه باشد. او درباره حس خوب بخشش ميگويد:« من چون با خدا معامله كردم حالا هم حس خوبي دارم. مطمئنم پسرم هم از تصميمي كه گرفتم راضي است.اميدوارم قاتل پسرم از اين به بعد در زندگياش مرتكب خطايي نشود. من او را بخشيدم اما معلوم نيست اگر بازهم مرتكب خطايي شود اين فرصت به او داده شود. »در همين حال حسين حبيبزاده بيژني، دادستان جاسك نيز در اينباره به همشهري گفت:« قاتل از كاري كه كرده پشيمان است و همين پشيماني باعث شد بزرگان شهر و مسئولان قضايي براي بخشش او تلاش كنند. او ميگفت كه تصميم اشتباهي گرفته و ناخواسته مرتكب قتل شده است. اميدوارم او در ادامه اين تصميم اشتباه را جبران كند.»