به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛مقصر حادثه تروریستی "شارلی ابدو” کیست؟ حادثه تروریستی جدید در فرانسه، به موضوعات کهنه در غرب دامن زده است. گروه های تروریستی در اروپا چه کسانی هستند؟ از سوی چه افراد یا گروه هایی حمایت می شوند و با چه افراد یا گروه هایی خارج از اروپا ارتباط دارند؟ آیا آنها نماینده اسلام و مسلمانان هستند یا این که صرفا تفکرات افراطی و خشونت گرا را نمایندگی می کنند ؟ آیا مسلمان های ساکن کشورهای غربی می توانند با ارزش های غربی و اصول سکولار حاکم بر این کشورها کنار بیایند؟ آیا بروز خشونت های این چنینی برآمده از ماهیت اسلام است یا این که ریشه در واقعیت های دیگری در جهان کنونی دارد؟ این ها همه پرسش هایی هستند که به یک روی سکه می پردازند. اما پرسش های دیگری نیز وجود دارند از جمله این که معمولا چه نشریاتی هدف حملات تروریستی قرار می گیرند؟
به خانه باز می گردیم!کارشناسان امنیتی، از جمله کارشناسان موسسه رند وابسته به نیروی دریایی آمریکا حمله به شارلی ابدو در پاریس را متفاوت از نمونه های اخیر دیگر در استرالیا، کانادا، نیویورک و … ارزیابی کرده اند. آن ها این حمله را یک عملیات کاملا برنامه ریزی شده توسط افراد آموزش دیده شده می دانند. به علاوه این که یک عملیات شهادت طلبانه نبوده است. به نظر می رسد مظنون های اصلی عملیات تروریستی شارلی ابدو، بیش از هر گروه دیگری با القاعده یمن ارتباط داشته اند. جالب این که درست در همان چهارشنبه ای که 12 نفر در پاریس با گلوله کشته شدند، 37 نفر در اثر یک بمب گذاری تروریستی توسط القاعده در یمن به قتل رسیدند. یمن و بسیاری از کشورهای دیگر خاورمیانه – این روزها به ویژه در عراق و سوریه – بزرگترین مصرف کننده های سلاح هایی هستند که توسط کشورهای غربی تولید می شوند. فرانسه در روزهایی که از مشکلات اقتصادی فراوان رنج می برد، به صادرات سلاح به خاورمیانه بسیار متکی است. کسانی که در پاریس به روی روزنامه نگارها آتش گشودند، در دانشگاه های جهان اسلام تربیت نشده اند. روزنامه گاردین روز گذشته آن ها را "جهادی های سلفی” توصیف کرده است. آن ها تربیت شده گروه هایی هستند که در چرخه تجارت اسلحه کشورهای غربی به ویژه کشور فرانسه آموزش می بینند. آن ها هیجان زده از رواج خشونت گرایی در کشورهای اسلامی هستند که توسط کشورهای غربی حمایت می شوند. آنها بومرنگی هستند که به خانه خود بازگشته اند. اولین نمونه نیستند و آخرین نمونه نیز نخواهند بود.
دامنه آزادی بیان تا کجاست؟در آن روی سکه مجله "شارلی ابدو” قرار دارد. نشریه طنزی است که به چاپ کاریکاتور علیه شخصیت ها و نمادهای محترم ادیان معروف است. این نشریه از سال 2006 به دلیل انتشار کاریکاتور روزنامه دانمارکی Jyllands-Posten مورد تهدید بوده است. نشریه شارلی ابدو در سال 2011 هدف بمبگذاری قرار گرفته بوده است. این کاریکاتورها همگی به اسم "آزادی بیان” منتشر می شوند. در ساعات گذشته به رغم تلاش مسلمانان در اروپا و دیگر نقاط جهان برای نفی روایت جعلی سلفی ها از اسلام، مسلمانی و اسلام همچنان متهم است. متهم به این که فاقد خویشتن داری لازم در جهان مدرن کنونی است. با این حال یک مقایسه ساده که روز گذشته سایت "ویکی لیکس” آن را کلید زد و در شبکه های اجتماعی باز نشر شده است، گفتنی های زیادی دارد. نشریه شارلی ابدو در سال 2009 هم خبرساز شد. روزنامه تلگراف انگلیس در تاریخ 27 ژانویه 2009 چنین گزارش می دهد (1) که "موریس سینت” (Maurice Sinet) کاریکاتوریست 80 ساله (اکنون 86 ساله) نشریه "شارلی ابدو” به جرم انتشار مطلبی و نقل لطیفه ای در مورد پسر نیکولا سارکوزی – نخست وزیر وقت فرانسه – که از نظر مجله ‘یهودی ستیزانه’ بوده اخراج می شود. این نویسنده پس از آن به جرم برانگیختن نفرت علیه یهودی ها نیز محاکمه می شود. حدس بزنید توهین این نویسنده به یهودی ها چه بوده است؟ او بعد از ازدواج پسر سارکوزی با دختری از یهودیان ثروتمند فرانسوی، می نویسد: «این پسر به زودی مدارج ترقی را طی خواهد کرد». این جمله موجی از اعتراض سیاستمداران فرانسوی را برمی انگیزد. سردبیر مجله هوادار آزادی بیان، "شارلی ابدو” از او می خواهد عذرخواهی کند. او نمی پذیرد و اخراج می شود. همین مثال به خوبی نشان می دهد که ما با استانداردهای دوگانه درباره "آزادی بیان” روبه رو هستیم. استانداردهایی که لطیفه ای ساده را به یهودی ستیزی تعبیر می کنند و اما از کنار توهین های مکرر به اعتقادات دیگران به سادگی می گذرند. حوادث تروریستی روزهای اخیر در پاریس حاصل 2 افراطی گری همزمان هستند. افراطی گری در بی احترامی به ارزش های دیگر انسان ها و افراطی گری خشونت آمیز که به تروریسم منجر می شود. این روزها در رسانه های غربی در نقد خشونت به اسم اسلام سخن بسیار خواهند گفت، اما نیمه پنهان شب سخن از سیاست هایی است که برخی ثروت اندوزی و برخی بی اعتنا به اخلاق، در عمل به رواج این خشونت گرایی منجر می شود و البته در میانه دو افراطی گرایی آنچه بیشتر در آینده خود را به جهان نشان خواهد داد، اسلام ناب است که انقلاب اسلامی در حال ارائه آن به جهان است اسلامی که به شدت آرمان گراست اما آن را با اعتدال، عقلانیت و واقع گرایی دنبال می کند.
سیدمحمد اسلامی
منبع: رصد