به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، سازمانی به نام «واحد تحلیل و ارزیابی افغانستان» و "اداره پناهندگان سازمان ملل" به صورت مشترک، تحقیقی انجام داده که بر اساس یافتههای آن، مهاجرت کودکان بدون همراه از افغانستان به کشورهای غربی روند فزایندهای به خود گرفته به طوری که در سال 2013 حدود 44 درصد تمام کودکانی که به غرب پناهنده شدهاند را کودکان افغانستان تشکیل داده بوده و در 6 ماه اول 2014 حدود 19 هزار افغانستانی به کشورهای غربی درخواست پناهندگی دادهاند.
در این گزارش، آینده سیاسی مبهم، فقر و بیکاری از دلایل اصلی این مهاجرتها خوانده شده است؛ اما از دید کارشناسان افغانستانی، دلایل دیگری نیز برای تبیین روند رو به گسترش این نوع مهاجرتها برشمرد.
فرار از قرار گرفتن در معرض تبعیضات قومی
«حسین محمدی» یکی از دانشجویان رشته روزنامهنگاری دانشگاه ابن سینا که خود، خاطرات تلخی از مهاجرت به بیرون از افغانستان دارد، بر این نظر است که در کنار فقر و بیکاری و پیشبینیناپذیری آینده سیاسی افغانستان- که در گزارش یادشده به آن اشاره شد- فکر فرار از تبعیضات قومی در افغانستان نیز عامل عمدهای در شکلگیری و شدتیابی تمایل ترک افغانستان و پناهندهشدن به کشورهای غربی است.
وی ادامه داد: در افغانستان پیش از آنکه به هویت انسانی و اسلامی هر شهروند توجه شود، تعلقات قومی و هویت قومی آن مدنظر قرار داده میشود و به بیان بهتر، سیستم پاداش و تنبیه در افغانستان بر بنیاد نگرشهای قومی شکل گرفته و مشکلاتی را همین مسئله در بر خواهد داشت.
این جوان افغانستانی تصریح کرد: وقتی جوانان و نوجوانان به وضوح میبینند و به درستی درک میکنند که برخی افراد به خاطر برخورداری از برخی «ویژگیهای انتصابی» مانند تعلقات تباری خاص مورد تبعیض قرار گرفته و به «ویژگیهای اکتسابی» آنها مانند توانایی و تخصصی که داشتهاند، احترام و توجهی نمیشود، مأیوس میگردند و به این نتیجه میرسند که وجود رویکرد و روحیه قوممحوری در افغانستان، تجارب مشابهی از تحمل تبعیض و تحقیر را بر سر راه آنان قرار خواهد داد.
وی افزود: وقتی جوان افغانستانی متوجه میشود که ملاکهای قومی، به عنوان مانع مهمی بر سرِ راه بهرهگیری بهینه از اندوختههای علمی و تجارب عملیِ افراد شایسته قرار میگیرد، ولی در عوض بخت دستیابی به مناصب مهم دولتی، شهرت و مکنت به سراغ افرادی میرود که برخورداری از هویت قومی خاصی، هستند، بیشتر از هر زمانی سودای مهاجرت به سر راه میدهد.
وجود شرایط رفاهی ظاهری در کشورهای غربی
طبیعی است که شرایط رفاهی افغانستان به عنوان یکی از کشورهای جهان سومی، با زمینه زیست و شرایط رفاهی در کشورهای غرب، قابل قیاس نیست و در عصری که «عصر انفجار اطلاعات» نامیده میشود و امکان انتقال اطلاعات به شکل بیسابقه و باور نکردنیای گسترش یافته ، درک شرایط زندگی در غرب، مانند گذشته دشوار و دستنیافتنی نیست و از این جهت برخی نوجوانان افغانستانی، با آگاهی از وجود امکانات و تسهیلات زندگی در غرب، به طور طبیعی شیفته شرایط زندگی در غرب میشود و مخاطرات مسافرت به آن کشورها را به جان میخرند.
طی 13 سال گذشته چهرههای زیادی از تکنوکراتهای تحصیلکرده غربی جذب ساختار سیاسی افغانستان شده و در پستهای کلیدی و موقعیتهای مهم دولتی به کار گماشته شدند و گفته میشد آنان به خاطر موفقیت در جلب اعتماد و حمایت کشورهای غربی، چنین توفیقی را بدست آوردهاند.
این مسئله موجب شد که آهسته آهسته این باور به وجود آید که تحصیل درغرب، برخورداری از پشتوانههای پولی و حمایتهای سیاسی کشورهای غربی را نیز در پی میآورد.
بنابراین، در حال حاضر، یکی از ذهنیتهای حاکم در افغانستان این است که تحصیل در غرب یکی از راههای مطمئن برای تامین و تضمین توفیق گشودن افقِ اقبال و ایستادن بر سکوی صعود سیاسی است.
از این جهت، بسیاری از نوجوانان افغانستانی میکوشند تا با رفتن به غرب از یک سو در شرایط مساعد و مطلوبی، تحصیل کرده و بستری برای باوری ذهنی و فربهی فکری خود فراهم کنند و از سوی دیگر از طریق برقراری ارتباط چهره به چهره با مقامات غربی و جلب پشتوانههای پولی و حمایتهای سیاسی آنان، شانس خود برای احراز کرسیهای کلیدی در دولتهای آینده افغانستان را تقویت کند.
/انتهای پیام