در این سین‌جیم سراغ ابراهیم سحر خیز معاون آموزش متوسطه سابق رفتیم و پیرامون چالشهای قبلی و فعلی این حوزه به گفتگو نشستیم.

به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش گروه علمی،‌ پزشكی باشگاه خبرنگاران، در این سین جیم به سراغ ابراهیم سحر خیز کارشناس ارشد برنامه ریزی آموزشی و معاونت آموزش متوسطه سابق رفتیم و از چند و چون چالشهای کنونی نظام آموزشی و نحوه برخورد با این مشکلات در دوره مدیریت وی پرس و جو کردیم .

 خودتان را معرفی کنید؟
ابراهیم سحرخیز کارشناس ارشد برنامه ریزی آموزشی  و معاون آموزش متوسطه در دوره وزارت آقای حاجی بابایی هستم که به شخصه این دوره فعالیت خود را یکی از بارزترین مقاطع زندگی خود می‌شناسم.

چند فرزند دارید؟
4 فرزند دارم دو دختر و دو پسر که همه از دوره آموزش تحصیلی متوسطه خارج شده‌اند اما دغدغه دانش‌آموزان و معلمین همچنان ملکه ذهنم است.

قبل از معاونت متوسطه در چه پستی فعالیت می‌کردید؟
مدیر کل آموزش و پرورش همدان بودم و در ایجاد عدالت آموزشی این منطقه با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده‌ایم.

مگر آموزش و پرورش چه مشکلاتی دارد که این‌قدر از آن به سختی یاد می‌کنید؟
الفبای توسعه کشور در آموزش و پرورش شکل می‌گیرد، به همین علت است که هزینه‌کرد در آموزش و پرورش نوعی سرمایه گذاری است. البته جای تاسف دارد که اعتباراتی که در اختیار آموزش و پرورش قرار می‌گیرد از تولید ناخالص ملی هم پایین تر است.

 وضعیت فعلی آموزش و پرورش با زمان شما چه تفاوت‌هایی دارد؟
اگرچه بسیاری از طرح‌هایی که اکنون دنبال می‌شود در زمان فعالیت‌ ما پایه گذاری شده اما نحوه پیشبرد آن در شرایط فعلی چندان رضایت بخش نیست.

از دوره فعالیت خود بگویید؟
در حوزه فعالیت بنده شاخص‌های فنی و اثر آن در توسعه آموزش یکی از مهمترین طرح‌ها بود که به توسعه آموزش فنی و حرفه‌ای انجامید.
در آن دوره دبیرستان های کاردانش قریب به 44 درصد دانش‌آموزان متوسطه را شامل می شدند اما متاسفانه این عدد در شرایط فعلی به 38 درصد رسیده است که این کاهش نشان دهنده دور شدن از رویکردهای مهارتی است.

در حالیکه در سیاست‌های ابلاغی به مهارتی شدن علم توجه شده چرا باید آموزش‌های مهارتی نادیده گرفته شود؟
شاید یکی از دلایل دور شدن از نگرش‌های مهارتی نبود اعتبارات عنوان شود اما در زمان ما 30 میلیارد تومان به آموزش های فنی و حرفه‌ای اختصاص می‌دادند که تنها 5 میلیارد آن محقق می‌شد اما اکنون 25 میلیارد تومان به این آموزشها اختصاص داده شده است اما برون سپاری در کار و دانش با جدیت پیگیری نمی‌شود.

فکر می‌کنید مشکل کار کجاست؟
به نظر من حمایت دولت در توسعه آموزش‌های مهارتی چشمگیر نیست، این درحالی است که توجه به آموزشهای مهارتی هم در سیاستهای ابلاغی و هم در سند تحول بنیادین مورد توجه قرار گرفته است.

 آیا تقویت آموزش های مهارتی به معنی تغییر رویه از آموزش‌های نظری است؟
بله همینطور است دانش‌آموزان نظری هم باید مهارتی آموزش ببینند، یعنی یک دیپلم ریاضی یا تجربی در یک مهارت خاص توانایی داشته باشد که این موضوع به نظر من در دو سال اخیر به فراموشی رفته است.

از پرونده هدایت تحصیلی برایمان بگویید؟
من خود در اولین دوره نظام هدایت تحصیلی در سال 51 محصل بودم و پس از طی دبیرستان شاهدم هنوز نظام هدایت تحصیلی تغییری نکرده است، در سیاست‌های کشور تاکید شده 51 درصد دانش‌آموزان باید فنی و حرفه‌ای باشند و از ورود بی‌رویه به آموزش‌های نظری جلوگیری شود.

مگر شرایط هدایت تحصیلی چگونه باید تغییر کند؟
الان دانش‌آموزان در کلاس نهم باید هدایت تحصیلی را انجام دهند و انتخاب رشته کنند، این درحالی است که بیشترین گرایش‌ها به رشته ریاضی، سپس تجربی و انسانی و سپس دانش‌آموزان بازمانده ای که نمره نیاورده‌اند باید به سراغ کار و دانش‌ بروند.

این دیدگاه باید به گونه‌ای عوض شود تا دانش‌آموزان مستعد و درسخوان، کار و دانش‌ را در اولویت انتخاب خود قرار دهند و رسیدن به این مهم منوط به اصلاح نظام هدایت تحصیلی است.

 یعنی شما مدعی هستید هدایت تحصیلی کنونی ناقص است؟
جایگاه دانش‌آموزان کار و دانش در هدایت تحصیلی ناقص است، حیطه مهارت دانش‌آموزان به گونه‌ای است که قابل ارزیابی نیست و این شرایط باید تغییر کند.

چه ساز و کاری ر ا در خصوص مدارس غیر دولتی دنبال می‌کردید؟
در زمان ما هم مشکل مدارس غیر دولتی برطرف نشد به عبارت دیگر نظارت بر مدارس  غیردولتی بی در و پیکر است و ساز و کار  نظارتی قوی برای این مدارس وجود ندارد. متاسفانه سال به سال که تورم بالا می‌رود؛ شهریه این مدارس هم با شتاب افزایش می‌یابد.

یعنی معتقدید مدارس غیر دولتی در یکی دو سال اخیر توسعه یافته‌اند؟
بله حتی شعار واگذاری مدارس به بخش خصوصی فضا را برای مدارس غیر دولتی امن‌تر کرده است، گاهی اوقات شاهدیم شهریه‌ی دکتری دانشگاه ازاد از برخی مدارس غیر دولتی کمتر است.

 این شهریه از کجا آب می‌خورد؟
واقعیت امر این است، 25 ساعت درس در یک هفته با تکمیل‌ترین امکانات آموزشی و کادر مجرب معلمین هرگز به قیمت‌های نجومی شهریه برخی از مدارس غیر دولتی نمی‌رسد و شورای مدارس غیر دولتی باید نظارت خود را در خصوص اخذ شهریه به شکل قاطعانه‌تری دنبال کند.

پس چرا در زمان فعالیت خود موفق به تحقق این امر نشدید؟
ما به خیلی از مدارس تذکر شفاهی کتبی و  حتی کاهش ظرفیت پذیرش ‌می‌دادیم اما برخی از این مدارس توسط مسئولینی اداره می‌شد که چندان تذکرات را جدی نگرفتند.

از کارهای کمر شکن خود در دوره فعالیتتان بگویید؟
بنده برای یک نوبتی کردن مدارس خیلی تلاش کردم و فکر می‌کنم در این مسیر تاثیر مثبتی به جای گذاشتم، مشکل مدارس دو نوبته در متوسطه اول و دوم خیلی حاد نیست اما وضعیت در دوره ابتدایی رضایت بخش نیست، ساعات بعد از ظهر به لحاظ آموزش کاملا بی کیفیت است و تنها می‌توان از آن برای فعالیت‌های فوق برنامه بهره برد، در زمان بنده بیش از 85 درصد مدارس به صورت یک نوبته درآمد و این اقدامی بزرگ بود.

 از دیگر چالش‌هایی که در خصوص آموزش متوسطه با آن سر و کار داشتید بیشتر بگویید؟
کار مهم دیگری که ما انجام دادیم، تغییر پیش دانشگاهی از حالت ترمی واحدی به سالی واحدی بود تا بخشی از مشکلات این دوره رفع شود. براساس قانون پیش دانشگاهی تا سال 98 باید جمع شود یعنی به  همان صورت 6 سال ابتدایی 3 سال متوسطه اول و سه سال متوسطه دوم تغییر یابد این موضوع در قانون متذکر شده است.

خب این اتفاق چه تاثیری دارد، پیش دانشگاهی می‌شود سال دوازدهم؟
فرقش در این است که در پیش دانشگاهی کنونی در شهرهای بزرگ همچون تهران آموزش و پرورش رسالت آموزشی خود را ایفا  نمی‌کند و سیستم آموزشی دانش آموزان سال پیش دانشگاهی را به تعطیلی زود هنگام می‌برد که می‌تواند موجب افت تحصیلی و بسیاری از پیامدهای منفی اخلاقی و اجتماعی شود. آموزش و پرورش نباید فراموش کند دوره پیش دانشگاهی یک دوره حضوری است.

آیا در زمان فعالیت خود با این موضوع برخوردی کردید؟
بله در شهر تهران با بسیار ی از مدارسی که در این زمینه کار شکنی می‌کردند و در تابستان سال سوم متوسطه اقدام به تدریس دروس متوسطه می‌نمودند برخورد کردیم و حتی پروانه فعالیت‌ آن مرکز آموزشی به لغو هم انجامید.

مشکل این کار در چیست؟
آموزش دروس سال بعد در تابستان خلاف قانون است، پایه درسی باید از مهر ماه آغاز شود و نباید هیچ مدرسه‌ای در این زمینه اقدامی خودسرانه کند.

موارد دیگری که حاکی از تخطی از قانون باشد را عنوان کنید؟
اجرای سوابق تحصیلی در کنکور هم از همین موارد است و در این زمینه قانون اجرا نمی‌شود چراکه براساس قانون باید هر سال تاثیر سابقه تحصیلی در کنکور افزایش یابد و اکنون به 35 درصد می‌رسید اما هنوز روی 25 درصدی که از سال پیش بوده مانده است و این مصداق دیگری از تخطی از قانون به حساب می‌آید.

تاخیر در اجرای سوابق تحصیلی در کنکور چه خدشه‌ای به همراه دارد؟
ما ادعا می‌کنیم کنکور حذف می‌شود در حالی که سازمان سنجش نمی‌خواهد کنکور حذف شود و به همین دلیل اعمال سوابق تحصیلی و افزایش سال به سال آن با تاخیر همراه است. این درحالی است که بسیاری از کشورهای در حال توسعه چیزی به نام کنکور برای ورود به دانشگاه ندارد و دانش آموزان خود را با استرس و نگرانی وارد مرحله بعدی تحصیلی خود نمی‌کنند.

به عملکرد خود در دوره فعالیتتان هم انتقادی دارید؟
یکی از اقداماتی که در زمان ما رخ داد و چندان قابل دفاع نیست، ارزشیابی توصیفی است که البته جا و مکان خاص خود را دارد به زبان ساده‌تر ارزشیابی توصیفی تنها در سه سال اول ابتدایی قابل اجرا است. اما تاخیر در اعمال ارزشیابی کمی یا همان نمره دهی موجب شده دانش آموزانی که به دبیرستان می‌آیند حتی چهار عمل اصلی ریاضی را هم بلد نباشند و این یعنی ما رقابت و تلاش را در  دانش آموزان ایجاد نکرده‌ایم البته این نکته موضوعی است که بسیاری از معلمین دبیرستان در خصوص آن گلایه دارند.

پس به عقیده شما ارزشیابی توصیفی قابل دفاع نیست؟
بنده معتقدم پس از سه سال اول ابتدایی ارزشیابی توصیفی سهم 50 درصدی و ارزشیابی کمی نیز 50 درصد را شامل شود تا شاهد شرایط  کنونی نباشیم.

نظر خود را در مورد تنوع مدارس بگویید؟
به نظر من این همه مدرسه شامل تیزهوشان، نمونه دولتی، شاهد هیئت امنایی و عادی ضرورت ندارد اگر به دنبال تنوع‌ایم باید عدالت‌آموزشی را زیر سوال نبریم یعنی همه مناطق شامل مدرسه نمونه دولتی و سمپاد باشند نه اینکه مدارس خوب در تعداد معدودی از مناطق کشور و به خصوص شهر تهران تمرکز یابد.

یعنی فلسفه این تعداد مدارس قابل دفاع نیست؟
تنوع مدارس زمانی قابل دفاع است که فیلتر ورود به آن علمی و عادلانه باشد، به نظر من اکنون این عدالت علی رغم وجود مدارس متعدد اجرایی نمی‌شود، به همین علت است که نابرابری آموزشی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مورد توجه قرار گرفته است.

از چه جمله‌ای در حیطه‌ کاری خود تنفر دارید؟
بنده از اصطلاح معلم مازاد و زیادی خوشم نمی‌آید، تمام معلم‌ها عزیز هستند و این آموزش و پرورش است که باید ساماندهی معلمین را بر عهده گیرد تا عده‌ای اجازه‌ توهین به معلم را به خود ندهند.

آیا این موضوع اشاره‌ای به وضعیت جذب فرهنگیان ندارد؟
طی دو سه سال اخیر هر سال 25 هزار نفر بازنشسته شده‌اند و امسال نیز خبر از بازنشستگی 38 هزار فرهنگی است، این درحالی است که از سه سال گذشته یک نفر نیرو در آموزش و پرورش جذب نشده و همین موضوع زمینه اعتراض فرهنگیان و توهین به این قشر ارجمند را فراهم کرده است.

آینده آموزش و پرورش را چگونه می‌بینید؟
دولت باید در عمل به آموزش و پرورش بیشتر توجه کند، من مشکلات کنونی را تنها از وزیر نمی‌دانم بلکه شرایط باید در آموزش و پرورش روشن شود و هرکس به وظیفه خود عمل کند، پرداختن به آموزش و پرورش نوعی سرمایه ‌گذاری است و آموزش و پرورش تضمین کننده اعتماد و امنیت کشور است.

توصیه‌ای هم به مسئولین دارید؟
به آموزش و پرورش اجازه دهیم نیروها را در قالب دانشگاه فرهنگیان استخدام کند تا از پذیرش‌های فله‌ای در این حوزه تخصصی جلوگیری شود، دانشگاه فرهنگیان وظیفه نیاز سنجی برای آموزش و پرورش را به عهده دارد و نباید این دانشگاه تضعیف گردد.

نکته قابل دفاعی از فعالیت خود در آموزش و پرورش هم دارید؟
بله بنده برای رفع مشکلات معیشتی فرهنگیان تلاش‌های زیادی کرده ام و تمام قد از رتبه بندی دفاع می‌کنم اما به شرط آنکه قانون مدیریت خدمات کشوری تحت عنوان رتبه بندی اعمال نشود. فراموش نکنیم تا معلم دغدغه معیشت دارد هیچ طرحی به سرانجام نمی‌رسد.



گفتگو از طیبه کارگر





انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۰۲ ۲۷ خرداد ۱۳۹۴
آقای حاجی بابایی و معاونینش حرفهای امروزشان با عملکرد دوران وزارتشان خیلی فرق دارد.