بخندیم و بخندانیم تا پیش خدا عزیز شویم

یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان شاد زیستن است. همانگونه که انسان فطرتا از غم و اندوه گریزان و به سرور و نشاط و فرح تمایل دارد.

گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان شاد زیستن است. همانگونه که انسان فطرتا از غم و اندوه گریزان و به سرور و نشاط و فرح تمایل دارد.. همه انسان ها, ضرورت و نیاز به شادى و تفریح را برای حفظ سلامت زندگی و آرامش روح و جسم، به راحتی درك می كنند و  زندگى بدون شادی، استراحت و نشاط، باعث ایجاد استرس، عصبانیت مزمن، گرفتگى دائمى، بداخلاقى و كاهش شوق زندگى می شود و بیماری و افسردگى را در پی دارد. بنابر این، واضح است كه خندیدن و خنداندن، شادى كردن و شادى آفریدن، دلشاد و مسرور بودن، بشاش و خنده رو بودن و لبخند داشتن، به عنوان یك «ضرورت» در زندگى انسان نقش تعیین كننده دارد.

 در این راستا به طور قطع، اسلام که دینی فطری و تأمین کننده نیازها و صلاح دنیا و آخرت انسان است نه تنها مخالف شادی و فرح نیست، بلکه حامی و پشتیبان آن نیز می باشد. شناخت الگوهای رفتاری از منظر اسلام می تواند نقش مهمی را در مهندسی فرهنگی جامعه ایفا كند. یكی از موضوعات مهم در این حوزه، فرهنگ چگونگی تفریح، شادی و لذت بردن از زندگی است.

همچنین اگر هستی دارای دو بعد مجرد و مادی، روحانی و جسمانی است، شادی نیز به مناسبت خا‌ستگاه مادی و معنوی آن به دو قسمت شادی معنوی و مادی تقسیم می شود. در ارتباط با محدودیت و ماندگاری نیز قواعد فلسفی بسیار راهگشا است. همانگونه كه در عالم تكوین هستی محدود، مانند پدیده های مادی و هستی نامحدود، مانند ذات الهی، داریم، شادی نیز به مناسبت خاستگاه آن به شادی محدود و نامحدود تقسیم می شود. همین طور نسبت به ماندگاری، شادی كه انسان در ارتباط با ذات الهی و امور معنوی بدست می آورد، بسی ماندگارتر از شادی هایی است كه در رابطه با امور مادی و دنیوی تحصیل می كند. 

به لحاظ شناخت شناسی نیز، لذت و شادی انسان به عقلی، حسی، خیالی و وهمی تقسیم می شود. ابن سینا در یكی از كتاب های خود در این باره می گوید: لذت و رنج، ذو مراتب بوده كه برخی از آن حسی، بعضی خیالی و وهمی و بعضی دیگر مربوط به مراتب و مراحل برتر از آن است.

شادی و سعادت حقیقی پیوسته و جاودانه است و برای آن كرانه و كناره ای نمی توان تصور كرد، بنابراین مقابل ندارد، یعنی هرگز جایش را به غم و اندوه نمی دهد، حال آنكه شادی های گذرا، حضوری غیر دائم و مقطعی دارد و بعضاً به حالت مقابل خود، یعنی اندوه و غم مبدل می شود.

هر انسان سعادتمندی كه از شادی روحانی و نامحدود كه مقابل ندارد، بهره مند باشد، به دلیل گستردگی و بیكرانی آن، خود نیز بسط و سعه وجودی پیدا می كند و به رشد وشكوفایی می رسد و در همه حالات، نشاط و شادمانی را با وجود و هستی خود احساس و ادراك خواهد كرد و در مقابل، افرادی كه به شادی و خوشبختی زودگذر، محدود و دنیوی دلخوش دارند، از شادی حقیقی محروم اند، محرومیتی كه به محدودیت وجودی و حقارت ایشان منتهی خواهد گشت.

امیرمؤمنان علی(ع) درباره اهمیت لذت و شادی در زندگی روزمره انسان در دنیا می فرماید: مؤمن باید شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم كند: زمانی برای نیایش و عبادت پروردگار؛ زمانی برای تأمین هزینه های زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذت هایی كه حلال و زیباست و خردمند باید در پی سه چیز حركت كند: كسب حلال برای تأمین زندگی؛ یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذتهای حلال (نهج البلاغه حكمت390)

برخی تصور می کنند دین داری و شاد بودن با هم جمع نمی شود. از این رو ناگزیر باید یکی را برگزید. شهید مطهری (ره) در وصف این افراد می گوید: بعضی از مقدس مآبان و مدعیان تبلیغ دین، به نام دین با همه چیز به جنگ برمی خیزند شعارشان این است که اگر می خواهی دین داشته باشی، به همه چیز پشت پا بزن، دنبال مال و ثروت نرو، حیثیت و مقام را ترک کن.

اسلام تفریحات سالم را مجاز می شمارد و تفریحاتی را نمی پسندد که اثرات ویرانگر بر خود انسان و یا دیگران داشته باشد. مثلاً شوخی را تا جایی که تنها شادی را بر دلها بنشاند توصیه می کند ، ولی اگر تخریب شخصیت خود انسان و یا دیگران را در پی داشته باشد آن را نکوهش می کند. چنانچه رسول اکرم (ص)‌می فرمود: «من شوخی می کنم ولی جز حق نمی گویم» . مفاد این حدیث این است که برای شاد کردن خود و یا دیگران نباید پا را از جاده حق بیرون نهاد. ولی شوخی شادی آفرین در چهارچوب ارزش ها، سنتی از سنن ایشان به شمار می رود.

ملاحظه می کنیم عرصه ای که اسلام برای شادی و شادی آفرینی گشوده است عرصه ای پهناور است و پاسخگوی نیاز طبیعی انسان به شوخی و شادی، و عدم قناعت انسان به این مقدار و پا از آن فراتر نهادن به زیان خود انسان است و شادی کاذبی است که پیامدهای ناخوشایندی خواهد داشت و اسلام برای حفظ انسان از آن پیامدها، وی را از گام نهادن در این محدوده بازداشته است.

رسول اکرم(ص) می فرماید: در بهشت سرایی است به نام دارالفرح (شادی سرا)، تنها کسانی وارد آن می شوند که ایتام مسلمانان را شاد کرده باشند و در روایتی به همین موضوع می فرماید: کسانی وارد آن می شوند که کودکان را شاد کنند. شاد کردن چنین اقشاری در مقطعی از عمر که بسیار تأثیر پذیرند آنها را از عقده دار شدن مصون می دارد و از آنها شخصیت سالمی در آینده می سازد.

تناسب میان نشاط و حزن در سیره پیامبر و ائمه
نقطه مقابل حزن، نشاط نیست بلکه شادی نقطه مقابل حزن است و نشاط معلول شادی یا حزن است . نشاط تنها پدیده شادی نیست، بلکه چه بسیار که حزن و درد و اندوه نشاط آفرین باشد و آنچه مهم است همین نشاط است که انسان و جامعه نشاط داشته باشند خواه منبعث از شادی و خواه از حزن و اندوه. کم نیستند انسان هایی که با نالیدن از داغ فراق و تحمل سختی ها، تلاش برای وصال به آنها نشاط زائد الوصفی می دهد.

امام رضا علیه السلام می فرماید:
اوقات خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی را برای عبادت، بخشی را برای کار و فعالیت و برای تأمین زندگی، بخشی را برای معاشرت و هم صحبتی با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب هایتان آگاه سازند و بخشی را به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از مسرت و نشاط ساعت تفریح و شادی، نیرو و توان انجام وظیفه های خود را تأمین کنید.

اگرچه شادی از نیازهای اولیه انسان است، هر شادمانی و نشاطی مطلوب اسلام نیست. آنچه اسلام آن را شادی می نامد و ضروری می داند، نشاط و شادمانی است که با رعایت آداب و موازین اسلامی و شرعی آن به دست آمده است.

غم و شادی افراد با توجه به عقاید و باورهای آنها متفاوت است. اصولاً میزان رشد فکری و عظمت و کمال روح هر شخصی را از شادی ها و غم های او می توان دریافت، یکی خوشحالی اش به عفو و گذشت است، دیگری به انتقام. یکی غصه می خورد که چرا مردم خلاف می کنند، دیگری غمش برای این است که چرا او را از خلاف بازمی دارند. بنابر نظام تربیتی اسلام، مطلوبیت هر چیز زمانی است که در مسیر کمال و سعادت انسان باشد. پس شادی وقتی مطلوب است که در مسیر کمال و سعادت فرد باشد. یكی از معیارهای شادی مطلوب و واقعی، شادی به احیای حق است. 

شادی و نشاط یک امر مهم و انکار ناپذیر زندگی امروزی است و این شادی باید در یک حدو مرز و قاب خاصی باشد و از منظر اسلام شادی کردن حلال باید به گونه ای صورت پذیرد که مزاحم شخص و یا اطرافیان نشده و مسببات ناراحتی دیگران که نوعی حق الناس است را فراهم نکنیم.


گردآورنده: حمید جنیدی مقدم

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار