پس از یک سلام جانانه به همه مردم ایران، 25 ثانیه خنده و کلی انرژی مثبت دیگر، شادی این برنامه تقدیم شد به همه کسانی که در هر لباس و شغلی که هستند متعهدانه آنچه را که بر عهدهشان هست را انجام میدهند، بخصوص کسانی که برای تمیزی و پاکیزگی شهر تلاش میکنند.
پس از نشاندادن بخشهایی از برنامه معرفی و قرعهکشی 16 کمدین برتر که قرار است در خندوانه، کمدی ایستاده خود را اجرا کنند، رامبد جوان از اولین گروه کمدینها که ترکیبی بود از امیر کربلاییزاده و علیرضا مسعودی معروف به علی مشهدی دعوت کرد تا خود را برای یک مسابقه هیجانانگیز و رای مردمی آماده کنند.
من همیشه دعوا را شروع می کردم!
پس از اعلام اسامی اولین کمدینها، کربلاییزاده و مسعودی وارد صحنه شدند و مسعودی در اولین کلام گفت: «من باورم نمیشه، من همیشه اول دعوا را شروع میکردم و حالا قراره که مسابقه را شروع کنم.» اما این اول کربلاییزاده بود که کار خودش را در به قول خودش «کمدی سرپایی» آغاز کرد.
خندههای منحصر به فرد
امیر کربلاییزاده کار خودش را با کلی انرژی و سلام به همه خانوادهها و مردم ایران شروع کرد و اول از همه رفت به سراغ موضوع اصلی برنامه. «خنده و خنداندن».
کربلاییزاده گفت: «دقت کردین که هر کس یه جور میخنده، بعضیا وقتی میخندن انگار دارن چیزی را اره میکنن، بعضیا انگار دارن چیزی را الک میکنن، بره بعضی صدا هست و تصویر نیست، خنده بعضی تصویر داره و صدا نداره، بعضیا موقع خنده خودشون را میزنن و ....»
کربلاییزاده همه اینها را به شیوه طنزآمیز خودش اجرا میکرد. اما در نهایت گفت: «مهم نیست هرکس چه طور میخنده، مهم اینه که این فعل «خندیدن» اتفاق میافته و این بهترین اتفاقه.»
کربلاییزاده پس از آن کمدی سرپایی خودش را با این موضوع شروع کرد: «انجام سادهترین کارها با پیچیدهترین حالات ممکن»
او برای اجرای استندآپ کمدی خود ماجراهایی را از نحوه خاص لباسپوشیدن، فرم خاص صورت هنگام انجام کارهای ظریف بین آقایان و خانمها، حالات عصبانیت افراد در موقع خرابی و درست کار نکردن اشیایی که با آن ها سر و کار دارند مثل اتومبیل، موتورسیکلت و ... و همچنین از عادات نادرست استحمام و هدررفتن آب تعریف کرد.
کربلاییزاده در پایان زمان کمدی ایستاده خود از خوشحالیاش برای حضور در جمع کمدینها گفت و این را که میتواند حتی به قدر ذره و لحظهای جمعی را بخنداند، برای خود افتخار و موهبت بزرگ خدایی دانست و البته تاکید کرد که برای او خود این حضور تا این لحظه ارزشمند بوده و حتی اگر به مرحله بعد هم صعود نکند، باز چیزی را از دست نداده.
آبگوشت با طعم جوراب!
مسعودی در این استندآپ کمدی خودش، ماجرا و پرونده سربازی خودش را بست و البته جریان مربوط به تفنگ را برای مرحله بعدی «خنداننده برتر خندوانه» گذاشت!
ماجرایی که علیرضا مسعودی تعریف کرد مربوط میشد به آبگوشت با طعم جوراب. جریان افتادن جورابش در قابلمه آبگوشت در روزهای سربازی. جورابی که به گفته خودش هشت ماه بود نشسته بود. ماجرایی که با وجود تلاش علی برای پنهان کردن آن از سایر دوستانش و پرتکردن جوراب زیر تخت، در نهایت لو رفت.
علی مشهدی در سه دقیقه پایانیِ به قول خودش «وایسا بخند»، ژیان پدرش را هم روشن کرد و گفت: خیلی خوشحالم که پدرم در آخرین لحظات زندگیاش به من گفت: «از تو راضیم. درسته که دکتر نشدی، اما همین که مردم را میخندونی و باعث شادی آنها هستی به نظرم بهترین دکتر دنیایی».
پایانبخش اولین «خنداننده برتر خندوانه»، خوانش دستهجمعی شعر «ایران، ایران، ایران» بود که با همراهی دوباره مسعودی و کربلاییزاده همراه شد.
راستی شما به کدوم یک از کمدینهای دیشب رای میدهید؟ کربلاییزاده یا مسعودی؟
شاد باشید.
گزارش از: مریم محمدی
انتهای پیام/
کار ژوله و علی مسعودی تا حالا عالی بوده و انصافا زحمت کشیدن
من به امیر کربلایی ری می دهم
ببینین جالبه
نمایش خانم عبد الرزاقی واقعا مزحک بود و ایشان صرفا بخاطر اینکه خانم ها را تحریک به رای دادن کردند رایشان بالاتر شد