سقف های مقوایی موقت برخی کودکان سرزمینمان، شیشه ای است. آنان در کارتن به دنیا آمدند، در کارتن ماندند و در کمال ناباوری در همان کارتن ها جان دادند.
*کودک کارتن خواب زير چرخهاي نيسان له شد
کودکان كارتن خواب پیش از آن که سرمای زمستان، مغز استخوانشان را بسوزاند، جان سپردند، درست زمانی که بخار شیشه ماشینمان را با گوشه آستین پاک کردیم و بی اعتنا از آنان رد شدیم و تنها با دمپایی پاره پلاستیکیشان، همان جا یخ زدند.
آن چنان بود که میخکوب تیتر درشت روزنامه های فردا شدند.
چندی پیش خبر ناگواری به گوشمان رسید:
راننده يک وانت نيسان وقتي از روي يک کارتن که در گوشه خيابان افتاده بود، عبور کرد. با صداي گريه و فريادهاي کودکي بلافاصله پا روي ترمز گذاشت و خودرواش را متوقف کرد. به سمت صدا دويد و در کمال تعجب با صحنه اي دلخراش رو به رو شد. او دو کودک مصدوم را ديد که زير کارتني خوابيده بودند و به خيال آن که چيزي داخل آن نيست، از روي آن عبور کرده بود. راننده نيسان به سرعت با اورژانس تماس گرفت و حادثه را اطلاع داد. نيروهاي امدادي پس از حضور در محل حادثه واقع در جاده کلات دو کودک را به بيمارستان هاشمي نژاد مشهد منتقل کردند. تلاش کادر درماني براي نجات يکي از کودکان که هفت سال بيشتر نداشت، موثر واقع نشد و مصدوم بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد. کودک ديگر که پسرخاله متوفي بود به شدت مصدوم شد و تحت درمان قرار گرفت.
* کودکان کارتن خواب فرزند جامعه اند
به راستی، چه کسی مقصر است؟
کودکان کارتن خواب بی سر پناه یا راننده وانت نیسانی که از یک کارتنِ افتاده در گوشه خیابان عبور کرد؟
تا کِی تاریخ، این حوادث تلخ را به خود ببیند و جان فرزندان هم وطنمان گرفته شود؟
و تا کِی برخی افراد لب گَزیده فریاد بزنند که کارتن خواب ها سطح شهر را زشت می کنند؟
آیا فقط مشکل به زشتی شهر ختم می شود؟
یا مشکل گرفتن جان کودکانی است که بی گناه گرفته می شود؟
دکتر امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس، در این باره می گوید: نه راننده مقصر است نه کودک کارتن خواب، مقصر برخی مسئولین هستند که جلوی این بی سر و سامانی را در جامعه نمی گیرند. سازمان ها باید کمر همت ببندند. سازمان بهزیستی و شهرداری نیز به تنهایی نمی توانند.
کودکان کارتن خواب می توانند در آینده در نقش دشمنان جامعه رفتار کنند و شعارشان این خواهد بود: جامعه به ما بد کرده و ما باید انتقام بگیریم. پس مسئولین با رسیدگی و پرورش آنان می توانند در آینده، مردان و زنان بزرگی به جامعه تحویل دهند و گرنه جرم هایی که توسط بزهکاران فردا صورت می گیرند، دامن گیر همه ما خواهد بود.
مریم حیدری، کارشناس ارشد حقوق، پیرامون حادثه اخیر می گوید: به نظر می رسد که به استناد ماده 504 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92، می توان این گونه استدلال کرد که راننده با توجه به رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی نسبت به کودکی که داخل کارتن خوابیده، بی خبر بوده و همچنین گوشه خیابان محلی برای خواب، آن هم در کارتن تلقی نمی شود، پس با او بدون ارتکاب تقصیر برخورد می شود. در نتیجه ضمان راننده منتفی است. طفل هم در اثر بی احتیاطی خود موجبات چنین حادثه ای را فراهم آورده که البته به دلیل فقدان مسئولیت کیفری و عدم بلوغ وی، نمی شود برای وی مسئولیتی قائل شد و شاید بتوان به ولی یا قیم یا سرپرست قانونی او برای جبران خسارات وارده مراجعه نمود.
* کودکان کارتن خواب امروز، بزهکاران فردایند
کارتن خوابان کوچک شهرمان، تمام عمر اندکشان را در دلهره و اضطراب می مانند و بی سر پناه چون آهوی گریز پا از دستان بی رحم روزگار فرار می کنند.
دکتر امان الله قرائی مقدم معتقد است: کودکان کارتن خواب فقط فرزند خانواده نیستند، بلکه فرزند جامعه اند و آینده جامعه در گرو آن هاست. پدران و مادران این کودکان رها شده، خود نیز درمانده اند. بهتر است کودکان و خانواده هایشان را به شهرشان برگردانند و در همان شهر مکانی را برایشان در نظر بگیرند و آنان از نظر تغذیه، درمان، آموزش و ... مورد حمایت قرار دهند.
غلامرضا قاضی، کارشناس ارشد مشاوره، از پیامد کارتن خوابی کودکان می گوید: برخی از کودکان کارتن خواب مملوء از احساس حقارت و عقده هستند و اگر نجات داده نشوند، در آینده به فرد خطرناکی تبدیل می شوند که ممکن است معتاد، سارق، متجاوز و ... باشد چرا که این افراد به علت ضربات شدیدی که در دوران کودکی خورده اند، دائماً در حال مقایسه خود با دیگران هستند و مشکلات روانی آنان در کودکی به مشکلات اجتماعی در بزرگسالی می انجامد.
*کودکان کارتن خواب نیروی کار آینده هستند
ازدیاد کودکان کارتن خواب معضلی است که پا را از یک آسیب فراتر نهاده است. کودکانی که به خاطر نداشتن سر پناه جانشان در خطر است و استعدادشان نه در خانه، نه در مدرسه بلکه در کوچه و خیابان شکوفا می شود، آن چنان که ناخواسته انواع جرم و جنایت را فرا می گیرند و بزه های مختلف را هر شب دیکته می کنند و در آینده نیز به جای آن که جزو بهترین نیروهای کار باشند از ذهن و جسمشان در مسیر نادرست استفاده می شود.
مسئولین و همه جامعه باید چاره ای بیندیشند! این کودکان تنها فرزند خانواده خود نیستند، بلکه فرزند جامعه اند.
گزارش : نگین باقری
انتهای پیام /