در باشگاه ضرب‌المثل امروز حکایت کوتاهی را از ضرب‌المثل «بز بیاری» می‌خوانید.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ضرب‌المثل‌ها در هر ملتی اشاره‌ای دارند به فرهنگ و اعتقاد و آداب و رسوم آن مردم. هر اندازه که یک ملت از تمدن و تاریخ حیات بیشتری برخوردار باشد، به همان میزان هم ضرب‌المثل‌ها و کنایه‌ها در آن کشور بیشتر است.

در این میان ایرانیان از دیرباز مردمانی با فرهنگ غنی بوده‌اند. گوشه‌ای از این تمدن و فرهنگ به مقوله ادبیات در کشورمان برمی‌گردد. 

ادبیاتی که نه تنها در عرصه نظم که در عرصه نثر هم حرفی برای گفتن دارد. در میان آثار منظوم و منثور اما جملات و ابیاتی دیده می‌شود، که امروز به مثلی شیرین و فراگیر در میان ما تبدیل شده‌اند. یادگیری این مثل‌ها می‌تواند ما را در بیان هرچه سریع‌تر پیام به دیگران کمک کند. 

با این وصف در باشگاه ضرب‌المثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضرب‌المثل «بز بیاری» می‌پردازیم.

*****************************************

اصطلاح «بز بیاری» را در مواقعی به کار می‌برند که فردی دچار بداقبالی و بدشانسی ناگهانی شده باشد. بدشانسی که همه چیز را بر هم می‌زند.

اما در مورد ریشه این ضرب‌المثل می‌گویند که «بزبیاری» اصطلاحی بوده که در بازی سه قاپ که بازی مربوط به مردمان طبقات پایین بوده، به کار می‌رفته است.

بازی که تشریفات خاصی نمی‌خواسته و بسته به شکلی که در نتیجه انداختن قاپ‌ها (تاس) به دست می‌آمد، مشخص می‌شد که آن بازیکن برنده است یا بازنده.

اشکالی که بازیکن با آن‌ها بازی را یا آن دست را می‌برد، نقش می‌گفتند. اشکالی که خنثی بود نه برد بود و نه باخت و تنها نوبت بازی به نفر بعدی داده می‌شد، بهار می‌نامیدند. اما اشکالی که موجب باخت بازیکن می‌شد و او مجبور به انجام شرط مورد نظر بازی می‌شد، بز می‌نامیدند.

این «بزبیاری» نهایت بدشانسی آن فرد محسوب می‌شد.




گزارش از: مریم محمدی


انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.