منوچهر هادی، کارگردان سینما و تئاتر در گفتگو با خبرنگار
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص تولید فیلمهای به ظاهر طنز و با کیفیت پایین که طی چند سال اخیر تولید شده و توانسته در جذب و تغییر ذائقه مخاطب و گیشه موفق باشد، گفت: اتفاقی که الآن افتاده این است که در کل، حال مردم ما خوب نیست و اصولاً حوصله دیدن فیلمی را که نیاز به تأمل بیش از حد دارد و درون آن تفکر حاکم است، ندارند.
وی افزود: آنقدر مردم در این اواخر درگیر گرفتاری شدند و تحریمها و مشکلات و مسائل اقتصادی مزید بر علت شده که واقعاً به دنبال دیدن اثری کمدی هستند. اثری که فقط آنها را سرگرم کند و وقت آنها را پر کند. مشکل دیگر غیرقابل دیدن بودن اکثر فیلمهای اجتماعی است؛ فیلمهایی که تفکر در آنهاست اما ایدهاش آنقدر بیهوده، پیچیده و کشدار شده که باعث خستگی مخاطب و بیحوصلگی آنها میشود.
وی ادامه داد: البته در بین فیلمهای اجتماعی که طی چند سال اخیر باعث دافعه مخاطب شده، آثاری بوده که مخاطب دوست داشته و به فروش خوبی رسیده است. فیلمهایی که پشت آن کارگردانهایی چون اصغر فرهادی، رخشان بیاعتماد، علیرضا رئیسیان، مصطفی کیایی و علیرضا امینی بودند اما با این وجود به اندازه کارهای طنز فروش نمیکنند که دلیل آن را گفتم.
هادی عنوان کرد: مشکل بعدی که مخاطبان را از اکثر فیلمهای اجتماعی طرد و به سوی کارهای طنز میکشاند، بیسلیقگی در چینش و انتخاب گروه فیلمسازی است؛ یعنی برخی از گروهها با داشتن عوامل حرفهای در هر زمینه در برخی موارد به خصوص انتخاب بازیگر به دلایل مختلف مانند رفاقت، لابیگری و ... درگیر اشتباهات جبرانناپذیری میشوند و لطمه اساسی به فیلم میزنند. چون مردم قصه، فیلمبرداری، گریم، بازیگر و کل عوامل خوب را یک جا با هم میخواهند و فیلمی که ناقص باشد را پس میزنند.
این کارگردان در پاسخ به این سؤال که با وجود اینکه سینماگران میدانند مشکل سینما و فیلمهای ما کجا است، اما باز هم آثاری سطحی تولید و ارائه میکنند، بیان کرد: اکثر کارگردانها و فیلمسازان ما به مشکلات و مسائل سینما به طور کامل واقف هستند اما گاهی مواقع از روی ناچاری تصمیماتی اتخاذ میکنند که به فیلم لطمه خواهد زد. به عنوان نمونه من فیلمساز شاید تمایل به استفاده از بازیگران سطح یک دارم اما به خاطر عدم حمایت مالی کافی در فیلم و دستمزد بالای اینگونه بازیگران، به سراغ بازیگران درجه 3 و 4 و یا بیشتر میروم که هر چقدر تعداد این نمونه مشکلات بیشتر شود، فیلم لطمه بزرگتری خواهد خورد. در کل میتوان گفت که فیلمساز هیچوقت به صورت صددرصد نمیتواند گروه حرفهای مورد نظر خود را انتخاب و فیلم دلخواه را بسازد. پس باید سعی کرد مشکلات و نواقص را به حداقل رساند.
کارگردان «زندگی جای دیگری است» در مورد استفاده از بازیگران تکراری در پروژههای مختلف، اظهار داشت: یکی از عمدهترین مشکلاتی که سینماگر از بازیگران چهره استفاده نمیکند، اکران فیلمهاست. یعنی برای سینماها و سرگروههایی که قصد اکران فیلم را دارند، مهم است که بازیگر فیلم مهم و مشهور باشد یا اینکه اگر بازیگر چهره ندارد، باید در سطح بینالمللی و جشنوارههای خارجی جوایزی کسب کرده باشد. در غیر این صورت ریسک نکرده و سینماهای زیادی در اختیارشان نمیگذارد. بسیاری از فیلمهای خوب و قابل تأمل هستند که بازیگران چهره، تبلیغات، جوایز بینالمللی ندارند و به بخش هنر و تجربه میروند و از داشتن سینماها در سطح گسترده محروم میشوند.
هادی اظهار داشت: در حال حاضر اگر قرار است برای یک فیلم اتفاق خوبی رقم بخورد، باید پشت آن تهیهکنندهای باشد که هنرپیشه، کارگردان، فیلمنامه و ... سطح بالا بیاورد تا فیلمساز شاهد اکرانی مناسب شود.
این کارگردان در خصوص فروش برخی از فیلمها از طریق حاشیهسازی عنوان کرد: من کمتر دیدم برای فروش فیلمی با برنامهریزی دقیق و فکرشده حاشیه درست شود، اما در این میان فیلمهایی بوده که به کمک حاشیهسازی به فروش بالایی رسیده. به عنوان نمونه برخی فیلمهای تحریم شده حوزه هنری، یا فیلمهایی که با وجود پروانه نمایش در میان مردم مخالفتهایی به دنبال داشته که صاحبان اینگونه فیلمها از حاشیههای به وجود آمده استفاده کرده و نفع کافی را بردهاند.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/