لحظه‌هایی در زندگی است که قلم و کاغذ می‌تواند پناه شما باشد تا گوش نوای برای حرفهایتان باشد.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پانته‌آ صفایی از نویسندگانی است که علاقه بسیاری به شعر و غزل دارد و هر آنچه می‌گوید برگرفته بر اصول ادبیات خود است. در گفتگویی که با انجام دادیم از نحوه‌ی ورود خود به عرصه شعر و ادب گفت.

به عنوان سوال اول عاملی که سبب نوشتن پانته آ صفایی  میشود چیست ؟
لحظه‌هایی در زندگی هست که قلم و کاغذ تنها چیزی است که می‌تواند شما را پناه بدهد یا حرفهایتان را هی بشنود؛ گاهی غم، گاهی شادی، گاهی احساس تنهایی و گاهی هم همۀ اینها است و باز نوشتن به سراغ آدم نمی‌آید. 

از چه سالی شروع به نوشتن کردید؟  
از وقتی دانش‌آموز سوم دبستان بودم چیزهایی می‌نوشتم؛ در واقع از وقتی جمله‌سازی از تکالیف مدرسه‌ام بود. مادرم همیشه مرا تشویق می‌کردند که سعی کنم جملات زیباتری بنویسم. بعد کم کم انشا نوشتن و شعرهای کودکانه هم شروع شد.  

غزل هایی که تا به امروز گفته اید همه حس تجربه شده خودتان بوده است یا از تخیلتان نیز استفاده کرده اید؟
ببینید در ادبیات این واقعیت است که شما تا تجربه‌ای را نکرده باشید نمی‌توانید دربارۀ آن بنویسید، اما این به آن معنی نیست که لازم است همۀ اتفاقها و ماجراهای داستان و شعرتان برای خودتان و در زندگی واقعیتان رخ داده باشد تا بتوانید بنویسید. خیلی از این ماجراها را ممکن است فقط در تخیلتان زندگی کرده باشید، خیلی¬ها را ممکن از در زندگی دیگران تجربه کنید و برخی هم ممکن است وقایع زندگی خودتان باشد. 

تا به امروز کدامیک از غزل های خود را بیشتر میپسندید؟یک بیت از آن را بگویید ؟
نمی‌توانم انتخاب کنم، واقعا نمی‌توانم. اما این را هم بگویم که معمولا شعرهایی که خودم بیشتر دوستشان دارم، چندان مورد پسند مخاطبان و منتقدانم نیستند! احتمالا سلیقه‌ام در انتخاب شعرهای خودم اصلاً تعریفی ندارد! 

بهترین غزل سرایانی که تا به امروز مطالعه کرده اید ؟
سؤالتان خیلی سخت است! مثل این است که از یک جهانگرد سؤال کنید بهترین جایی که تا حالا سفر کرده کجاست. مطمئناً از شما می‌پرسد از چه نظر؟... آثار تاریخی؟ منظره‌های طبیعی؟ جاهای تفریحی؟ بازار؟... فکر نمی‌کنم بتوانم از بین غزلهای حافظ و سعدی و مولانا یکی را انتخاب کنم، یا از بین منزوی و محمدعلی بهمنی و بهمن رافعی و حیدرآقا طالب‌پور... یا از بین غزلسرایان جوانتر!
 
برای بهتر شدن اوضاع شعر چه پیشهاند هایی دارید ؟
فکر میکنم برای بهتر شدن اوضاع همه چیز در این مملکت فقط یک راه وجود دارد؛ کمتر حرف زدن مطالعه کردن و زحمت کشیدن! همین!
 
نظرتون در خصوص سبک شمردن شعر و سرودن شعر و موضوع های این چنینی چیست؟
اگر منظورتان این است که مردم اهمیتی به شعر نمی‌دهند باید بگویم که ... خب احترام هر امامزاده‌ای دست متولیان آن است! متولیان شعر و ادبیات در روزگار ما چقدر احترام خودشان و شعر را حفظ کرده‌اند؟ 

به عنوان سوال آخر هرچه میخواهد دل تنگت بگو ....
هر چه می‌خواهد دل تنگم را که در شعرهایم گفته‌ام!... می‌ماند تشکر از شما و مخاطبان محترمی که این صحبتها را می‌خوانند. ممنونم و عاقبتتان بخیر.

گفتگو از سعیده سادات احمدی


برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار