گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان- بالاخره تعطیلات سال نوی میلادی هم تمام شد تا درک بائرمن، مرد آلمانی نیمکت تیم ملی بسکتبال ایران در یک بامداد سرد زمستانی، دوباره چمدانهایش را در فرودگاه امام (ه) روی زمین بگذارد. بائرمن در حالی به ایران بازگشت که خودش بهتر از هرکسی میدانست چه ماموریت دشواری پیش رو دارد. هرچند شانس بسکتبال ایران برای حضور در المپیک ریو، بسیار اندک است و شاید چیزی شبیه معجزه بتواند بسکتبال ایران را دوباره به مهمترین رویداد ورزشی جهان برساند اما بائرمن به ایران آمد و امروز در نشست خبری، رو در روی خبرنگاران نشست و از برنامههای بلندمدت و کوتاه مدتش گفت.
آدمی به امید زنده است و مطابق فرمایش مولای متقیان حضرت علی (ع) که ناامیدی را بزرگترین گناه میدانند، ما هم همچنان به صعود آسمانخراشهای خود به ریو، امیدواریم. به قول معروف در نومیدی بسی امید است و برای صعود به المپیک، ناگزیر باید از دانش یک مربی سرشناس استفاده کرد. هرچند درک بائرمن اسکارریولو، ایوکوویچ یا اوبرادوویچ نیست اما آنچه این میان اهمیت زیادی دارد، نوع نگرش، مهربانی، یکرنگی و صداقتی است که در رفتار و گفتارش موج میزند. تا آنجا که محمود مشحون، رئیس فدراسیون بسکتبال ایران از وی به عنوان یک «جنتلمن» یاد میکند و شاید روزی بائرمن با همین لقب در ایران معروف شود. مردی که کشورمان را خانه خود میداند و بازیکنان ایرانی را فرزندان خود.
چهار در چهار
بائرمن امروز برنامههای چهارسالهاش را در چهار محور دستهبندی کرد. لزوم حمایت از بازیکنان جوان، برپایی کلینیک مربیگری در تهران و شهرستانها برای مربیان سرشناس و غیرسرشناس ایرانی، ارائه تجربیات خود به مجموعه بسکتبال ایران از جمله داوران بسکتبال و در نهایت موفقیت با تیم ملی بسکتبال بزرگسالان. با نگاهی اجمالی به اولویتبندیهای بائرمن متوجه خواهیم شد او روی تغییرات فونداسیون بسکتبال ایران انگشت گذاشته است. بدون شک کار روی پایه بسکتبالی که تا همین امسال، لیگ منظم جوانان و نوجوانان نداشت، انگیزهای پولادین میطلبد و دل شیر میخواهد.
مرد آلمانی ساعتی پیش از ظهر امروز سعی کرد راه و بیراه را در بسکتبال به ما نشان دهد. زمانی که از او درباره تغییر نسل طلایی ایران پرسیده شد، بائرمن اظهار کرد باید با احترام با بازیکنان بزرگ ایران که در چین بازی میکنند و حتی چهرههایی مثل حامد آفاق و آرن داودی صحبت کرد تا یک بار دیگر شخصیت برجسته خود را به نمایش بگذارد. بائرمن با اشاره به مقام سومی ایران در جام ملتهای آسیا تاکید کرد درست است که به المپیک نرفتیم اما نتیجه بدی هم نگرفتیم. هرچند شاید خیلی ازما با این ادعای بائرمن که تیم ایران بهترین دفاع جام ملتها را داشت مخالفیم اما درباره این مقوله هم باید به او اطمینان کرد و زمان داد. وقتی او با خوشرویی در پاسخ به پرسشی مبنی بر لزوم حضور روانشناس در تیم ملی تاکید کرد بسکتبال بازی انسانها و وظیفه مربی بسکتبال تربیت انسانهاست، میتوان به رگههای احساسی شخصیت وی هم پی برد. شاید بائرمن آلمانی باشد اما به نظر برخی رفتارهایش شبیه ما، ایرانیهاست.
خدمات متقابل
بائرمن مهربانانه از انتقال تجربیاتش سخن گفت و از برگردان کتابش با عنوان «آموزش بسکتبال» به فارسی سخن گفت. به این ترتیب میتوان پی برد که جنتلمن برای خدمت به بسکتبال ایران وارد کشورمان شده است. تا اینجا هرچه گذشت صحبت از بائرمن بود و کارهای او اما ما چه باید در قبال خدمات مرد آلمانی انجام دهیم؟ حدود اختیارات بائرمن کجاست و رابطه او با ارکان بسکتبال ایران چگونه باید تعریف شود؟ بهترین و ضروریترین کار در قبال زحمات بائرمن، کمک به وی برای حفظ انگیزهاش است. او به خوبی با ظرفیتهای ورزش ایران آشنا شد و با وجود کمیها و کاستیهای بسکتبال ایران، دوباره به کشورمان آمده است. پس اگر نمیتوانیم امکانات زیادی در اختیار او بگذاریم دستکم باید با وی طوری برخورد کنیم که به قول یکی از خبرنگاران حاضر در نشست زمانی نرسد که وی از بازگشت به ایران، احساس پشیمانی کند. این میان فدارسیون بسکتبال میتواند ابتدا حدود اختیارات مرد آلمانی را بازتعریف کند و سپس در مسئولیتهایی که برعهده وی قرار میگیرد، بائرمن را به عنوان تصمیمگیرنده نهایی بداند و دست وی را کاملاً باز بگذارد. مرد آلمانی حالا دو مشتش را به سوی بسکتبال ایران گرفته و این ما هستیم که میتوانیم با انتخاب یک راه، یک گزینه خوب گل را انتخاب کنیم یا پوچ را. ما میتوانیم چشممان را روی المپیک ریو ببندیم و به آینده بسکتبال ایران بیاندیشیم تا در سالیانی نه چندان دور، دوباره در قاره کهن آقایی کنیم یا میتوانیم کاری کنیم که بائرمن هم مثل برخی مربیان خارجی که به ایران میآیند، طعم ناکامی را بچشد و سرخورده و ناکام کشورمان را ترک کند که در این رهگذر به یقین بازنده نهایی بسکتبال ایران خواهد بود. به هرحال، انتخاب حالا با خود ماست؛ گل یا پوچ؟
یاسر سماوات