ممکن است وارد شدن به عرصه خوانندگی آسان باشد؛ اما ماندگاری در اذهان کاری بسیار دشوار است.

به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با توجه به اینکه تب خوانندگی یک تب جهانی است و عده‌ زیادی از جوانان به این حوزه علاقه‌مندند، تصمیم گرفتیم که المان‌های این هنر را مورد بررسی قرار دهیم. شاید در یک نگاه اجتماعی و عامیانه هر کسی می‌تواند خواننده باشد؛ ولی با کمی تامل بر روی موفقیت بعضی از خوانندگان امروزی می‌توان به این نتیجه رسید که خوانندگی علاوه بر اینکه یک موهبت الهی است، نیاز به داشتن مهارت‌های خاصی دارد که در ذیل به بررسی چند مورد از آن‌ها می‌پردازیم: 
 
برای اینکه یک خواننده خوب باشیم، ابتدا باید یک شنونده خوب باشیم، ترانه را درک کنیم و کلمات را به آن صورت که هستند و باید ادا شوند، بشنویم.
 
یک خواننده باید بتواند به شناخت کافی از زیر و بم و رنگ صدای خود برسد. مهمترین فاکتور یک خواننده خوب کوک خواندن است. شاید تا به حال کلمه‌ای به نام «فالش» به گوشتان خورده باشد، فالش یعنی ناکوک خواندن و به زبان ساده‌تر وقتی خواننده کمی بالاتر و پایین‌تر می‌خواند، آن را فالش می‌گویند.
 
از نکات قابل تامل دیگر که خواننده‌ها را طبقه‌بندی می‌کند، باقی ماندن در ریتم است. برخی از خواننده‌ها با وجود داشتن صدای خوب و کوک‌خواندن از لحاظ زمان‌بندی دچار مشکل هستند.
 
وسعت فرکانسی صدا و وسعت دامنه‌ صدا (قدرت) از محاسن یک صدای خوب است. به طور حتم یک خواننده با صدای قوی‌تر راحت‌تر می‌تواند کلمات را ادا کند.
 
قوی و ضعیف خواندن کلمات مختلف از یک ترانه را «دینامیک» می‌گویند. در واقع می‌توان گفت احساس دینامیک در صدای یک خواننده حرفه‌ای مؤثرترین فاکتور موفقیت وی خواهد بود.
 
آخرین و عالیترین درجه یک صدای خوب، انتقال حس کار از معجزه‌ خواننده به درون مغز مخاطب است به طوری‌که بتواند ذهن او را درگیر کند.
 
حال پس از آنکه به بررسی ویژگی‌های یک صدای خوب و معیار ما برای انتخاب یک فرد به عنوان خواننده پرداختیم، برای ملموس‌تر شدن موضوع با «حمید عسگری» یکی از خوانندگان پاپ موسیقی کشورمان در این موضوع به گفتگو پرداختیم.
 
مید عسگری خواننده کشورمان در این باره در گفتگو با خبرنگار  حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: یک خواننده خوب باید نوازنده‌ خوبی هم باشد و حداقل بتواند یک ساز را بنوازد. به دلیل اینکه شناخت محدوده‌ نت دهی سازها خیلی مهم و موثر است. پس باید بر روی یک ساز به طور مداوم تمرین کند. مگر اینکه کسی به معنای واقعی صدای خیلی خوبی داشته باشد و دوره‌های آموزشی خوبی را هم پشت سر گذاشته باشد؛ ولی خوب بیشترین تاکید من نواختن یک ساز به طور تخصصی است.
 
وی اظهار داشت: متاسفانه درصد پایین و قابل توجهی از کسانی که پا به این عرصه می‌گذارند، سواد موسیقایی ندارند. البته سواد موسیقی در بین همه‌ ما پایین است؛ اما اکثر کسانی که مطرح هستند خود یک موزیسین به حساب می‌‌آیند.
 
وی ادامه داد: یک خواننده باید از آهنگسازی هم سررشته باشد. اکثر خواننده‌های مجاز آهنگسازی اکثر آثارشان را خودشان انجام می‌دهند و این موضوع بستگی به این دارد که در زمینه‌های مختلف چقدر توانایی داشته باشند.
 
عسگری در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره علت ماندگاری برخی خوانندگان گفت: دایناسورها منقرض شدند؛ اما انسان‌ها منقرض نشدند. چون خداوند به انسان‌ها عقل عطا کرده است که با سعی و فکر می‌تواند آن کار را به بهترین شکل ممکن به پایان برساند و البته کاری که با صداقت انجام نشود، ماندگاری هم نخواهد داشت و یکی از فاکتورهای اصلی این است که نباید مردم را دست کم بگیری.
 
وی در پایان درباره کسانی که بدون علم و توانایی وارد این حوزه می‌شوند، گفت: شاید ورود در اوایلش آسان باشد، اما ادامه راه سخت و دشوار خواهد بود و ماندگاری به معلومات آن فرد از موسیقی بستگی دارد که اگر این شاخصه‌ها وجود نداشته باشد، به زودی از میدان به در خواهد شد.

در همین راستا «یاحا کاشانی» نیز در گفتگو با خبرنگار  حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: ملاک تشخیص یک خواننده خوب صدا است تا من اعتماد کنم ترانه‌ای را که ماه‌ها، روزها و ساعتها برای آن زمان گذاشته‌ام را در اختیارش قرار دهم. چون من فقط به عنوان یک منبع درآمد به آن نگاه نمی‌کنم؛ بلکه باید اتفاقی باشد که به اندازه‌ای که برای آن زحمت کشیده‌ شده من و خواننده بازخورد خوبی از آن اثر ببینیم.
 
وی درباره سواد موسیقایی خوانندگان ادامه داد: نه من، نه هیچ کس دیگری بر روی این موضوع تمرکز بخصوصی نمی‌کند؛ چون حتی اگر از خوانندگان چنین درخواستی داشته باشیم سر باز می‌زنند و به نتیجه نمی‌رسیم. برخی از خوانندگان هم که امروزه مشغول به فعالیت هستند ممکن است بار موسیقی پایینی داشته باشند و حتی نت و اصول اولیه موسیقی را نشناسند؛ ولی از استعداد ذاتی خود استفاده می‌کنند. البته آموزش باعث می‌شود در این راه هم فعالیت بهتری داشته باشیم و هم‌ آینده روشن تری پیش روی ما باشد.
 
وی درباره تقلید در خوانندگی بیان کرد: متاسفانه در حال حاضر حال موسیقی ما به هیچ عنوان خوب نیست و یکی از معضلات موسیقی ما همین است که کسی برای صاحب سبک شدن پا به این عرصه نمی‌گذارد. البته هستند خوانندگان انگشت شماری که به دنبال یک سبک خاص و یک نوع رویکرد جدید در موسیقی باشند، ولی معلوم نیست که در این میان چه اتفاقی برای آن‌ها پیش می‌آید یعنی ممکن است فراموش شوند و یا حتی موسیقی را کنار بگذارند.
 
وی افزود: به طور کلی مشکل موسیقی ما ریشه‌ای است که به خصوص در حوزه پاپ و تا وقتی‌که حمایتی از مسئولان ذی‌ربط دیده نشود ، اوضاع به همین منوال باقی خواهد ماند. به طور مثال جشنواره موسیقی فجر نزدیک است؛ اما ما از بعد از انقلاب اسلامی تا به الان شاهد بخش رقابتی در موسیقی پاپ نبوده‌ایم و فقط در بخش جنبی شرکت داده شده است. در صورتیکه می توان به جشنواره فجر و یا حتی یک جشنواره معتبر دیگر بهایی بدهند و یک شور و هیجانی را در بین خوانندگان صاحب نام به وجود بیاورند تا آنها خودشان را مجبور کنند که تکاپوی بیشتری داشته باشند و این باعث ارتقای سطح موسیقی کشور ما خواهد بود. در حال حاضر من و خیلی از دوستان دیگرم تشنه این هستیم که با یک مسئول دلسوز ملاقاتی داشته باشیم و درباره وضعیت، تعیین هدف و حتی ارائه برنامه‌های کاربردی با او صحبت کنیم.
 
کاشانی ادامه داد: ترانه‌سرایی یکی از مهمترین بخش‌های یک قطعه را تشکیل می‌دهد، اما به طور مثال خیلی از آثار من را که مردم با آن خاطره دارند مانند ترانه «برف» و «لیلا»؛  اطلاعی ندارند که از آثار من است و این به نوعی اجحاف در حق من و باعث کم انگیزه شدن من نوعی می‌شود. بعضی اوقات من اگر بخواهم به کسانی که تجربه کمتری دارند و تازه شروع به این فعالیت کرده‌اند، توصیه‌ای داشته باشم مجبورم که بگویم به سمت این کار نروید. چون برای شما ارزش قائل نمی‌شوند. به طور حتم اگر انرژی مردم و خانواده نبود، دیگر هیچ انگیزه‌ای وجود نداشت.
 
وی در بخش‌های دیگری از صبحت‌های خود درباره تاثیر ترانه بیان کرد: در این زمان که خیلی از آثار شبیه به یکدیگر شده است، ترانه ما خیلی جلوتر از موسیقی حرکت می‌کند. با وجود اینکه موزیسین های خوبی داریم اما کافی نیستند. چون مردم ما  و جامعه هدف موسیقی به دنبال یک اتفاق جدید هستند؛ ولی در حال حاضر ترانه‌ ما بار همه این کمبودها را به دوش می‌کشد، برای مثال ما خیلی وقتها می‌توانیم با دو بیت از یک ترانه حرفها و درد دل‌های خودمان را با دیگران بیان کنیم که این با ملودی امکان‌پذیر نیست.
 
وی گفت: برای ماندگاری یک اثر از ملودی، تنظیم و صدای خوب یک خواننده نمی‌توان چشم پوشی کرد ولی مهمترین نکته بستر امنی است که ترانه فراهم می کند و خواننده می‌تواند در آن قدم بگذارد تا یک اثر شنیده شود. پس به نظر من یک مجموعه ایده‌آل باید دارای تنظیم، ترانه، ملودی و یک خواننده خوب باشد چون این عوامل مکمل یکدیگر هستند. این راه هم می‌توان از استقبال مخاطبان متوجه شد، البته بعضی از کارها از این قاعده مستثنی هستند که آن هم به ذائقه مردم در آن زمان بستگی دارد و ما به آن احترام می‌گذاریم؛ ولی من خودم به شخصه با تمام احترامی که برای همکارانم قائل هستم ولی جامعه هدفم مردم و مخاطبان خودم هستند. چون آنها هستند که به من انگیزه می‌دهند و در همه شرایط در کنار من بوده‌اند.   
 
در آخر بنا بر صحبتهای گفته شده می‌توان گفت برای ورود به عرصه خوانندگی بر خلاف تصور برخی افراد که فقط علاقه و ویژگی‌های ظاهری مهم است، باید مانند هر رشته دیگری به غیر از شاخصه‌های فردی و محیطی دانش کافی به آن را نیز داشته باشیم و دوره‌های آموزشی آن را پشت سر بگذاریم، چون ممکن است وارد شدن آسان باشد اما ماندگاری در اذهان کاری بسیار دشوار است. به امید روزی که برای پا گذاشتن به هر عرصه ای از درب علم علم آن وارد شویم. 



گزارش از: عاطفه نوذری




 
انتهای پیام/



اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار