به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قم؛ حضرت آیت الله مکارم شیرازی گفتند: بی تردید نام مبارک حضرت فاطمه(سلام الله علیها) یادآور عظمت، قداست فوق العاده، شجاعت بی نظیر و کرامت والای انسانی است[1]. این بانوی بزرگ اسلام در عمر کوتاه خود آثار گران بهایی از قول و عمل برای پیروانش به یادگار گذاشت، در تبیین مقام و شأن آن حضرت همین بس که در حدیث معروفی از پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) او را سیده نساءالعالمین، بانوی تمام بانوان جهان، شمرده اند.[2] در مقام قرب او نزد خداوند نیز همین بس که خداوند از رضایش راضی و از غضبش خشمگین می گردد و او بالاترین مقامی است که ممکن است یک انسان دارا شود و درباره مقامات آن بانوی بزرگ اسلام هر چه بگوییم کم است.[3]
آن بزرگوار در برابر انحرافات و کج روی های بعضی حاکمان آن زمان فریاد می کشید و مبارزه می کرد. حال باید پرسید به راستی آیا ما توانسته ایم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را در برابر فاسدان و مفسدان با منطق صحیح انجام دهیم؟ او جان خود را در برابر امام زمانش سپر قرار داد، آیا ما توانسته ایم به مقدار توان برای جلب رضا و خشنودی امام زمانمان تلاش کنیم؟[4]
بنابراین باید اذعان نمود شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) افسانه نیست[5] بلکه شهادت آن بانوی بزرگ اسلام یک واقعیّت انکارناپذیر تاریخی است[6] بلکه باید دید پس از درگذشت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تا چه اندازه حرمت این خانه ملحوظ گشت؟ چگونه احترام آن خانه را شکستند[7].
از این رو بر ما فرض است تا همگان را با اهداف حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مبارزه و مواجهه موثر با ظلم و جور و حمایت همه جانبه از امامت و ولایت آشنا کنیم؛ این اهداف مهم است و اگر به این اهداف آشنا شویم آن وقت می توانیم از این برنامه ها نتیجه بگیریم.[8] زیرا عدم توجه به فرهنگ فاطمی موجب اختلاس و بی اخلاقی میشود[9].
شهادت مظلومانۀ حضرت زهرا(س) در پرتو ولایت محوری
بديهى است ولايت حضرت على عليه السلام و حضرت فاطمه عليه السلام از ولايت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) و علاقه به قرآن و اسلام و ساير پيشوايان معصوم جدا نيست،[10]لذا داستان غم انگيز فدك و طوفان هايى كه اين روستاى ظاهرا كوچك را در طول تاريخ اسلام در بر گرفت به خوبى نشان مى دهد كه توطئه بزرگى براى كنار زدن اهلبيت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از متن حكومت و خلافت اسلامى و ناديده گرفتن مقام ولايت و امامت در جريان بود، توطئه اى حساب شده و در تمام ابعاد.[11] از این رو آن حضرت رمز ولایت را رسیدن جامعه به وحدت اسلامی عنوان کردند.[12]
بی شک بخشيدن فدك به فاطمه (عليها السلام) يك مسأله ساده نبود، بلکه پشتوانه اى بود براى مسأله ولايت على (عليه السلام) و سندى براى تحكيم و تثبيت مقام والاى اين خانواده، و از اين نظر يك هديه معنوى نيز محسوب مى شد.[13] از این رو خطبه معروف فدکیه حضرت زهرا(سلام الله علیها) در بردارنده مضامین عمیق توحیدی، عرفانی، اخلاقی و سیاسی است که همه ما باید به این مباحث دقت کرده و آن را در زندگی خود پیاده کنیم.[14] گفتنی است حضرت زهرا(سلام الله علیها) در این خطبه دفاع جانانهای از ولایت داشتند؛ این دفاع از ولایت درس بسیاری بزرگی برای همه شیعیان است؛[15]لذا شهادت آن حضرت «فرياد دردآلودى بود» در حمايت از اميرمؤمنان على (عليه السلام) وصى و جانشين پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) كه گروهى از بازيگران سياسى آيات قرآن و توصيه هاى مؤكد «رسول الله» را درباره او ناديده گرفته بودند.[16]
شهادت؛ مقام قرب حضرت زهرا(سلام الله علیها) در پیشگاه خدا
بی شک بالاترین قرب «فنا» است. لیکن دختر انسانى است همچون ساير انسان ها، نعمتى است از نعمت هاى پروردگار، موهبتى است الهى، دختر نيز مى تواند مانند پسر مدارج كمال را طى كند و به حريم قرب خدا راه يابد.[17]«فنا» به معنی فراموش کردن همه چیز، و همه کس، و حتی فراموش کردن خویشتن در برابر خداوند. یعنی انسان به مرحله ای برسد که جهان هستی را جز سرایی نبیند، و عالم آفرینش را جز سایه ای کمرنگ مشاهده نکند.[18]
همه جا خدا را ببیند، و همه جا در جستجوی او باشد. خویشتن را پروانه وار در آتش شمع وجود او بسوزاند، و هستی خویش را در هستی او محو و نابود ببیند.[19]
یکی از آثار رسیدن به این مقام «تسلیم مطلق» در برابر اراده او است، آنچه او می خواهد، بخواهد، و آنچه او میپسندد، بپسندد. هم رضای او رضای خدا باشد، و هم رضای خدا رضای او.[20]
با در دست داشتن این معیار باید به سراغ مقام عرفان بانوی اسلام، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و قرب او در درگاه خدا حاضر شد و این حقیقت را از زبان پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) شنید که فرمود؛«ان اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک؛خداوند به خاطر تو خشمگین میشود و به خاطر رضای تو راضی».[21]
هم چنین پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در فرازی دیگر فرمودند؛ ««فانما هی فاطمه بضعه منی یریبنی ما ارابها و یؤذینی ما آذاها؛فاطمه پاره تن من است آنچه او را آزار دهد مرا آزار میدهد و آنچه او را به زحمت افکند مرا به زحمت میافکند»[22]
بدیهی است علاقه پدر و فرزندی هرگز نمی تواند چنین پدیدهای را توجیه کند، زیرا پیغمبر به عنوان «رسول اللّه» چیزی را اراده نمی کند جز آنچه خدا اراده کند و هماهنگی و رضای فاطمه با خشنودی و رضای خدا و پیامبر دلیلی جز محو اراده او در اراده و خواست خدا ندارد.[23]
ولى با اين همه دفاع او از حريم قدس علوى و حمايتش از اميرمؤمنان على(عليه السلام) در اين دوران پر درد و رنج بر كسى پوشيده نيست.[24] گرچه حياتش بعد از پدر همانگونه كه خود از خدايش تقاضا كرد طولانى نشد و چندين روز بيشتر نگذشت كه به جوار قرب خدا و ديدار پدر شتافت، ولى در همين مدت از بذل هر گونه فداكارى و ايثار در حق اميرمؤمنان على (عليه السلام) و دفاع از اسلام فروگذارى نكرد.[25]
حال پرسش کلیدی این است که آیا احادیث مذکور با آنچه بر فاطمه گذشت سازگار است؟ آیا آنان که خانه فاطمه(سلام الله علیها) را آتش زدند به این حدیث ایمان داشتند؛ آنها که صورت فاطمه را به ضرب سیلی نیلی کردند به این حدیث پیامبر ایمان داشتند؟[26] اینجاست که شیعه هر چه گریه و ناله و عزاداری کند بجاست. [27]
لذا باید گفت شهادت آن حضرت «تندر سهمگينى بود» كه پژواك آن همه جا پيچيد، و آثار آن در همه اعصار و قرون باقى ماند.[28]
مقابله با غاصبان فدک؛ به بهای شهادت در راه خدا
بعد از رحلت پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم طوفان عجيبى سراسر جهان اسلام را فرا گرفت، و كانون اين طوفان مركز «خلافت» بود، سپس به هر چيز كه به نحوى با آن ارتباط مىكرد منتقل شد، از جمله حكم مصادره سرزمين فدك.[29]
فاطمه عليها السلام كه مى ديد اين تجاوز آشكار، توأم با ناديده گرفتن بسيارى از احكام اسلام در اين رابطه، جامعه اسلامى را گرفتار يك انحراف شديد از تعاليم اسلام و سنت پيامبر صلى الله عليه و آله و گرايش به برنامه هاى جاهلى مىكند، و از سوى ديگر مقدمه اى است براى خانه نشين كردن اميرمؤمنان على عليه السلام و محاصره اقتصادى ياران جانباز على عليه السلام، به دفاع از حق خويش در مقابل غاصبان فدك پرداخت، ولى نظام حاكم به بهانه حديث مجعول «نحن معاشر الانبياء لا نورث؛ ما پيامبران ارثى از خود نمى گذاريم!» از اداى اين حق سر باز مى زد.[30]
یقیناً بانوى اسلام سيده زنان عالم عليها السلام با جمعى از زنان بنى هاشم به مسجد پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد تا در برابر توده هاى مسلمان، و سران مهاجر و انصار گفتنى ها را بگويد، و اتمام حجت كند. او بى اعتنا به «جوسازى» خاصى كه شده بود، و به بهانه «غصب فدك» خطبه بسيار غرايى ايراد نمود كه بسيارى از حقايق در آن افشا شد.[31]
لحن گيراى بانوى اسلام در اين خطبه بيانگر اين واقعيت است كه او سخنورى بليغ، و خطيبى نستوه، همتاى همسرش على عليه السلام بود كه خطبه هاى او را درنهجالبلاغه تداعى مىكند.[32]
ولى نظام حاكم كه اين مطلب را بخوبى درك كرده بود، بعد از رحلت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تقريبا بدون هيچ گونه فاصله زمانى، به استناد يك حديث مجعول، فدك را از فاطمه زهرا (عليها السلام) گرفت و جزء بيت المال كرد.[33]
لذا شهادت آن حضرت «احقاق حق مظلومانه اى بود» براى بيدار ساختن آنها كه حقشان غصب مىشود و سكوت مسالمت آميز را بر فريادهاى كوبنده و بيدارگر ترجيح مى دهند.[34]
هم چنین شهادت آن بانوی بزرگ اسلام «اخطار شديدى بود» براى آنها كه از گسترش حزب منافقين و نفوذ آنها در دستگاه سياسى بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بىخبر بودند، و جنب و جوش هاى مرموز آنان را ناديده مى گرفتند.[35]
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) ؛ شهیدۀ امر به معروف و نهی از منکر
بدیهی است خطبه ای که آن حضرت در مسجد در میان اصحاب و مردم، خطاب به آنها و خلیفه وقت قرائت کردند، به همه ما می آموزد که هیچ گاه امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنیم؛ [36] لذا آن حضرت با ذکر این فراز که فرمود ؛«و الامر بالمعروف مصلحه للعامه؛امر به معروف را وسيله اى براى اصلاح توده هاى مردم» درجۀ اهمیت این فریضه را برای همگان آشکار نمود.[37]
لذا شهادت آن حضرت «طوفان عميقى بود» كه امواجه شكننده اش ارواح خفته را- هر چند موقتا- بيدار كرد، و راه حق را به آنها نشان داد.[38]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) «زنگ بيدار باشى بود» براى آنها كه قلبشان به عشق اسلام مى طپيد، و از آينده اين آيين پاك بيمناك بودند،[39] لذا باید همگان از حضرت زهرا(سلام الله علیها) درس بگیریم و آن حضرت را الگوی زندگی خود قرار دهیم.[40]
خوشبختانه در جامعه اسلامی، عاشورای دومی به نام حضرت زهرا برپا شده و اینها همه به برکت انقلاب اسلامی است[41] ان شاءالله همه در مراسم سوگواری حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) شرکت کنند. [42]لیکن از انجا که «اقامه عزاداری در ایام و لیالی شهادت سیده نساءالعالمین من الاولین و الآخرین، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) از افضل قربات است.[43]لذا همه باید توجه داشته باشند به گونه ای مراسم عزای حضرت صدیقه طاهره را انجام دهند که مورد رضایت امام زمان ارواحنا له الفدا باشد. [44]در این ایام ممکن است برخی برای اختلافافکنی شعارهایی بدهند یا مطالب و مسائلی بگویند که ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی کند و بهانه به دست دشمنان اهل بیت بدهد و جان پیروان این مکتب به خطر بیفتد. از این رو می گوییم مراقب باشید، نصیحت کنید؛ همه اوضاع و شرایط را در نظر بگیرند و به مسئولیتهای خود توجه داشته باشند؛ مسائل تفرقهافکن در کار نباشد اما هر چه می خواهید به عزاداری ها و فضائل آن بانو اهمیت دهید و آنها را تبیین کنید[45].
خدايا! ما را شيعه آن بانوى «شهيده»اى قرار ده كه وقتى در محراب عبادت مى ايستاد، به گونه اى به سوى عالم بالا اوج مى گرفت كه نور جمالش براى فرشتگان آسمان، مى درخشيد، آن گونه كه نور ستارگان براى اهل زمين مى درخشد، و به گونه اى حضور قلب داشت كه خداى عزوجل خطاب به ملائكه اش مى فرمود: «به كنيزم فاطمه بنگريد كه به درگاه من ايستاده و تمام وجودش از خوف من لرزان است و با قلب و جانش به عبادتم روى آورده، گواه باشيد پيروانش را از آتش دوزخ، امان داده ام».[46]،[47]
خداوندا! ما را با محبت اين بانوى بزرگ و پدر و همسر و فرزندانش (صلوات الله عليهم اجمعين) زنده بدار، و با محبت آنها محشور گردان.[48]امیدواریم در سایه لطف و عنایت آن بانوی بزرگوار همه ما بتوانیم خادمان خوبی برای اسلام و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) باشیم و عظمت نظام و کشور را حفظ کنیم.[49]