تاثیر اقتباس در سینمای ایران را نمی توان به صورت مستقیم سنجید.

نسبت بین ادبیات و سینما برعکس است
اکتای براهنی کارگردان فیلم سینمایی «پل خواب» در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره ی تاثیر فیلم اقتباسی بر کتاب خوانی گفت:ما در کشوری زندگی می کنیم که این تاثیر را به صورت مستقیم نمی توان سنجید،چون این تاثیر زمانی روشن می شود که اول كتابخواني خود يك عامل موثر در سينما و اصلا در جامعه باشد؛ كه متاسفانه نيست. دوم اينكه فیلم با اکران درستی مواجه شود، يعني اينكه فيلم اكراني در خور پتانسيل خود فيلم داشته باشد كه اين ها معمولا شانسي است. 

وی ادامه داد: الان فروش فيلمها  بالا رفته ولي از طرفي آدم جدا نگران مي شود كه حالا دعواها  سر سالن ومدت اكران؛ شديدتر مي شود و فيلمهاي بيشتري از چرخه ي اكران عمومي خارج خواهند شد و فيلمهاي مشخصي جاي اينها را خواهند گرفت. مخاطب شناسي هم در حد كليات باقي مانده است ؛ و نمی توان انتظار ترغیب مخاطب به خواندن کتاب ان فیلم را داشت. نمايشگاه كتاب هم كه هر سال دورتر مي شود و خوداينها نشان مي دهد كه از اساس رابطه اي وجود ندارد كه كسي روي آن حساب كند! همه ي اينها  نسبت ادبيات و سينما را مخدوش مي كنند. در عين حال تيراژ كتابها خنده دار است؛ حق التاليف ها نيز خنده دارند. هنوز ده عنوان كتاب از يك نويسنده دو سال در نوبت مراحل هفتگانه ي مجوز مي ماند و آخرش هم به جايي نمي رسد. اصلا كدام رابطه؟ كدام تاثير و كدام مخاطب؟ و كدام ها ادامه دارند. اصلا این طور نیست که قصه ای خوب جواب دهد و بعدها فیلمی هم  از روي آن ساخته شود. در ايران همه ي اين كارها شخصي است.

این کارگردان در رابطه با علت ترغیب خودش به اقتباس از رمان جنایت و مکافات داستایوفسکی اظهار داشت:به دنبال سلیقه ام سراغ این داستان رفتم و این طور نبوده که برای خدمت به ادبیات اقتباس کنم. تصویر ذهنی خود را تبدیل به یک فیلم سینمایی با برداشتم از جنايت و مكافات کردم. داستان من؛ خط روایی و داستانی و همينطور اساس شخصيت را از رمان جنایت و مکافات برداشته است. اما اين قرائت و برداشت من است ک با اصل داستان تفاوت دارد. جالب اينجاست كه اخر فيلم نوشته ايم برداشتي ازاد از جنايت و مكافات ولي باز عده اي مي آيند و مي پرسند كه "فلان چيز در رمان چه شد! "

براهنی راجع به انواع اقتباس گفت: انگار افراد انتظار داشتند كه در ايران سن پطرزبورگ ١٨٧٠ را بسازيم و  تبديل به مجموعه كنيم. اقتباس از يك درصد تا صد درصد وجود دارد و از الهام تا برداشت و تا اقتباس مو به مو ادامه دارد. هر داستاني كه می تواند اینه ای از تصاوير و صدا را در ذهن مولف بسازد مي تواند مرجع قرار بگيرد. چه بسا مولف جديد بازسازي مدرن و سينمايي موثري از يك رمان قديمي و غريب ارائه دهد كه امروز جذاب تر از خواندن رمان باشد. مگر چندنفررمان را خوانده اند؟ البته به ظاهر همه!

براهني درباره ي تفاوت روشهاي توليدي اقتباس گفت: اتفاقی كه در مورد پدرخوانده رخ داد اين بود که با این كه کتاب اثری بارزي در ادبیات نبود ولي معروف شد و فیلم از درخشان ترین های تاریخ سینما است كه با اثار مهم ديگر هنرها قابل قياس است. در ايران معمولا به دليل شهرت از روي يك كار را اقتباس نمي كنند.

وی درباره ی وفاداری در اقتباس ادبی اظهار داشت:اقتباس مانند نوزادی است که مولف از بچگی ان را به خانه برده و تربيت كرده ولي نوزاد به صورت بيولوژيكي مال او نيست و او آن را تربيت كرده و از او يك انسان ساخته است. اگر به فيلمنامه نويسي نگاه كنيم اساسا هميشه از جايي اين نوزاد و يا خشت اول فراهم مي شود حتي اگر اقتباسي نباشد. پل خواب هم همین مختصات را داشته؛ پل خواب فقط جنایت و مکافات نیست؛ جنايت و مكافاتي است كه من در تهران امروز و با ادمهاي دور و برم نوشته ام و براي همين نامش هم عوض شده و برای خود اثری مستقل است. اما در نهایت این بحث شخصی مولف است که تا چه حد به اقتباس ادبی وفادار بماند، ممکن است اثری به طور کامل وفادار بشد و در اثری دیگر تنها یک درصد از اصل کتاب اقتباس شده باشد و بقیه ان رویا های مولف باشد.

این کارگردان تصریح کرد: چهل درصد اقتباس مستقيم بوده و حالت روانی شخصیت ها از ان جا سرچشمه ميگيرد. من داستايوفسكي و منتقدان شرقي و غربي او را به دقت دنبال كرده ام. بدون توجه به اينها نمي شود از روي چنين كاري اقتباس كرد. اما بايد توجه كرد كه من يك برداشت آزاد كرده ام. اميدوارم افرادي كه خود را شيفته ي داستايوسكي مي دانند و سنگ او را طوري به سينه مي زنند كه انگار فاميل آنها بوده؛ اول اصل روند اقتباس و دزدي ادبي را درنظر بگيرند و بعد مولف را نصيحت كنند.

براهنی کارگردانی فیلم های اقتباسی را از زاویه ديگري تحليل مي كند: به طور كلي؛ بیننده در ابتدای فیلم انتظاری از جهان فيلم ندارد، هنگامی که به جلو مي رويم؛ ذهن تماشاچی به مرور درگیر داستانی می شود که ما برایش تعریف میکنیم، پس کارگردانی این نوع فیلم ها تفاوتی با بقیه ندارد. در تماشايش هم نبايد مته به خشخاش گذاشت و مدام فيلم را با اجزاي رمان مقايسه كرد! اين كارها رابطه هنرها را مخدوش تر مي كند و آزادي عمل را از مولف مي گيرد. يا باعث مي شود كسي منبع اقتباسش را معرفي نكند. و اينطوري الهام و برداشت تبديل به سرقت كوچك مي شود.

وی در مورد استقبال تهیه کننده ها از همکاری با فیلم هایی که قرار است با اثر های اقتباسی ساخته شود گفت:سرمایه گذاران و تهیه کننده ها بیشتر علاقه به ساخت فیلم های اجتماعی دارند ، که تاثیر مستقیم بر مخاطب بگذارد و یا گرایش به فیلم هایی دارند که فروششان تضمین شده باشد، و خود به خود علاقه ای به اقتباس ندارند مگر ان که فیلم نامه نویس یا کارگردان ان ها را مجاب کند که این فیلمنامه به خودي خود، خوب است. و البته آنها فيلمنامه را بپسندند. در نهایت هم پیدا کردن تهیه کننده برای هر کار بر مبنای همان کار پیش می رود ، و اغلب در مرحله ی تحقيقي و تالیفی کار كسي جزمولف حضور ندارد.

کارگردان «پل خواب» درباره ی اکران این اثر گفت: زمان مشخصی را برای اکران در نظر نگرفته ايم. بحث اكران پيچيده است. طبيعي است كه هر چه زودتر اكران شود براي فيلم و فيلمساز هم بهتر است.

در پایان براهنی خبر از ساخت فیلم جدیدش با نام پیرپسر داد که مرحله ی نگارش فیلم نامه ي آن تا بیست روز دیگر به اتمام می رسد ، و فیلم بستری اجتماعی دارد که قرار است در سال جاری جلو ی دوربین برود.



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.