کتاب؛ از خواندن تا تماشا کردن/ جریان ضعف اقتباس ادبی در سینما

یکی از گونه های اقتباس تاثیر گرفتن از کتاب داستانی در تولید فیلم است.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در فرهنگ دهخدا اقتباس به معنای «فایده گرفتن و دانش گرفتن از کسی» است. بعضی معنای آن را تلمیح می‌دانند. پس استفاده از پژواک‌های یک اثر در اثری دیگر و وام گرفتن از آن اقتباس محسوب می‌شود.

یکی از گونه های اقتباس تاثیر گرفتن از کتاب داستانی در تولید فیلم است.

رمانی را مطالعه می‌کنیم و با ذهنیت خود و براساس اصل و اساس قصه، آن را به فیلم تبدیل می‌کنیم و بدین شکل ادبیات و سینما در هم تنیده می‌شوند. اما رابطه‌ای میان این دو مدیوم ایجاد می‌شود که نتیجه مختلفی را حاصل می‌کند که در این ارتباط با چند تن از صاحبان فن به گفتگو پرداختیم:

اکبر عالمی استاد دانشگاه و کارشناس تلویزیون در این رابطه اظهار داشت: اقتباس کردن در کشورهای دیگر و از روی آثاری بزرگ برای مثال نوشته‌های چارلز دیکنز جواب داده است. من این حرکت را در ایران هم نتیجه بخش می‌بینم. اقتباس به طور قطع به ارتقای سطح کیفی سینما و فروش فیلم کمک می‌کند.

وی درباره این که هر داستانی قابلیت تبدیل شدن به فیلم را دارد، گفت: اگر داستان را به دست فیلمنامه نویسی قابل بسپاریم، از هیچ و پوچ هم می‌تواند فیلمنامه بنویسد، زیرا تا پایان تاریخ بشریت هم موضوع و سوژه تغییر نمی‌کند و تنها پیرامون دویست کلمه می‌گردد (عشق، انتفام، نفرت، فراموشی و سودجویی و...) پس از هر داستانی می توان فیلم ساخت.

فرزاد موتمن کارگردان فیلم اقتباسی «شب های روشن» نیز درباره کمبود این نوع از فیلم‌ها در سینمای ایران گفت: دلیل کمبود فیلم های اقتباسی در ایران، به تیراژ پایین کتاب در کشور برمی‌گردد. تهیه‌کننده‌ها زمانی به اقتباس علاقه‌مند می‌شوند که بدانند برای یک اثر تعداد زیادی تماشاگر بالقوه وجود دارد، اما از آنجایی که مردم ما علاقه زیادی به کتابخوانی ندارند و چاپ کتاب تنها حدود هزار و دویست نسخه است، دیگر نمی توانیم راجع به مخاطب خاص در فیلمی صحبت کنیم و اقتباس کردن نمی‌تواند تاثیری بر فروش فیلم داشته باشد. 

وی افزود: به این ترتیب تهیه کننده برای کار اقتباسی به سختی پیدا می‌شود، من خودم دو فیلمنامه اقتباسی نوشته بودم؛ «نازنین» اثر داستایوفسکی و «شب پیشگویی» اثری از پل  استر، اما برایشان تهیه کننده و سرمایه گذاری پیدا نشد.

محمد احمدی تهیه کننده سینما نیز در این خصوص اظهار داشت: اقتباس‌های ادبی به دلیل آن که ادبیات قدمت بسیار بالایی دارد، به سینما کمک می کند و قابلیت عمیق تر شدن فیلم را مهیا می‌سازد و مخاطب را به فکر وا می‌دارد. اما خود اقتباس به تنهایی خیلی تاثیری بر فروش فیلم ندارد.

وی درباره میزان شباهت اثر اقتباسی به اصل اثر گفت: تا جایی که به پیکره اصلی متن لطمه وارد نشود، می توان به متن وفادار نبود. اصل مطلب باید یکسان باشد و بقیه آن با نگاهی که کارگردان یا فیلمنامه نویس بر داستان دارد، شکل می گیرد.

محمدی در آخر افزود: استقبال تهیه کننده از اقتباس به نسبت متن شکل می‌گیرد. گاهی اقتباسی به قدری خوب است که تهیه کننده را ترغیب به ساخت اثر می کند ولی هر کتابی قابلیت فیلم شدن ندارد. داستانی که قرار است فیلم شود، باید موقعیت های تصویری و دراماتیک داشته باشد و هر اقتباسی خوب در نمی آید.

با این تفاسیر به نظر می رسد جایگاه اقتباس در سینما را می توان این گونه ارزیابی کرد که تا زمانی که مردم اهل مطالعه نباشند، اقتباس تاثیری بر سینما و فیلم اقتباسی، تاثیری بر افزایش کتابخوانی نخواهد داشت. شاید ترجیح سینماگران هم به سمت فیلم هایی برود که هم ساخت‌شان هزینه کمتری دارد و هم فروش آنها تضمینی بر بازگشت سرمایه شان است و به این ترتیب جایگاه اقتباس در سینمای ایران هم چنان سردرگم مانده است.



گزارش از: ملیکا نصیری صنعتی


انتهای پیام/



اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار