به گزارش خبرنگار
احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،
حسام رضایی: رأی نمایندگان منتسب به حزب اعتدال و توسعه به علی لاریجانی در جریان انتخاب ریاست مجلس، نشان از این داشت که تشکلهای سیاسی نزدیک به دولت، نقد «مشارکت در قدرت» را به نسیه «همکاسگی با اصلاحطلبان» ترجیح میدهند.
اعتدالگرایان نشان دادند، حاضرند در میتینگهایِ انتخاباتیِ اصلاحطلبان، با نوای «ای ایران؛ ای سرای امید» شجریان همصدا شوند اما در بزنگاه تقسیم قدرت، سمفونی مشترک با اصولگرایان را اجرا کنند.
با این مقدمه، این سوال مطرح میشود که بازی اعتدالیون با اصلاحطلبان، چه عواقب و پیامدهایی را برای آینده ائتلاف میان این دو خواهد داشت؟
***تغییر در کابینه/ «مُمِد حیات» چپها!پس از روی کارآمدن رسمیِ دولتِ حسن روحانی در مردادماه سال 92، اصلاحطلبانِ تمامیتخواه، خواستار حضور بیشتر وزرای متبوع خود در کابینه اعتدالگرا شدند. با وجود این مطالبه، کثیر کرسیهای پاستور، به منتسبین دو حزب خواهرخوانده «کارگزاران سازندگی» و «اعتدال و توسعه» رسید.
امروز اصلاحطلبان از بازی جدیدی رونمایی کردهاند؛ تغییر در دولت. اصلاحطلبان به تازگی از لزوم دگرگونی در کابینه حسن روحانی سخن میگویند. بهانهشان هم عدم کارایی و چابکی وزرا به خصوص در بخش اقتصادی است.
حال که مجلس دهم نسبت به مجلس قبل، از همسویی محسوس و عیانتری با دولت برخوردار است، حسن روحانی میتواند با فراغ بال بیشتری، وزیر معرفی کند و رأی اعتماد بگیرد. اگر دیروز، «رضا فرجی دانا» استیضاح شد و «محمدعلی نجفی» از حضور در وزارت آموزش و پرورش بازماند، امروز، دیگر از اصولگرایانِ منتقدِ دولت در پارلمان، چندان خبری نیست و روحانی میتواند، وزیران همسوتر با منویات چپها را در کابینهِ تحت اَمرش بگمارد.
اصلاحطلبان در سال آخر دولت اول روحانی، قصد دارند زمینِ بازیِ خود در حیات پاستور را وسیعتر کنند و ایفاگر نقش پررنگتری در دولت باشند اما مقاومت روحانی در برابر سهمخواهی چپها، میتواند مُبین نوعی زاویه دیدگاه میان رئیسجمهور و حامیان اصلاحطلبش باشد.
با همه این اوصاف، روحانی اما قصد ندارد با وادادن در برابر خواست اصلاحطلبان، دستش را از گریبان آنها رها کند چراکه میداند، برآوردهکردن برنامههای اصلاحات، به مثابه جریشدن این جریان برای مطالبهگری افزونتر از دولت است. مطالباتی که برآوردهشدنشان، اصلاحطلبان را هم «مُمِد حیات» است و ایضا «مفرح ذات». حسن روحانی فقط بدنه رأی اجتماعی اصلاحطلبان را میخواهد و لاغیر!***«استقلال فراکسیونی»/ شاید وقتی دیگر بالقوه، یکی از پیامدهای پشت پازدن هواداران دولت به موتلفین اصلاحطلبشان در فراکسیون امید، است. اصلاحطلبان ایزوله میشوند تا با ایجاد سه قطبی اصلاحطلبی، اصولگرایی و اعتدالگرایی در مجلس، مطالبات خود را بدون فیلتر و رساتر از قبل، مطرح کنند. اصلاح قانون انتخابات، اصلاح قانون مطبوعات - که موجب حواشی بسیاری در مجلس ششم شد - ، لزوم ورود زنان به عرصه قضاوت و... از جمله این مطالبات است.
اما به حقیقتپیوستن گزاره فوق، نیازمند «گذر زمان» است. چراکه اولا؛ اصلاحطلبان مجلس، عمدتا، سابقه حضور در پارلمان را نداشته یا کمتر داشتهاند و از این منظر، تجربه کافی جهت رتق و فتق یک فراکسیون آن هم به طور «مجزا» و «مستقل» را ندارند. ثانیا؛ امروز سایه علی لاریجانی بر سر 3 فراکسیون مجلس قرار دارد؛ اول: فراکسیون ولایت که خودش، سیادت آن را به عهده دارد؛ دوم: فراکسیون اعتدال(فراکسیون سوم) به ریاست کاظم جلالی و سوم: هواداران دولتِ حاضر در فراکسیون امید.عقل سلیم حُکم میکند، باتوجه به رخنه مستقیم و غیرمستقیم علی لاریجانیِ «اصولگرا» در گعدههای پارلمانی، «آهسته راهرفتن» و «پیوسته سخنگفتن» بر هر «عملیات انتحاری» مقدم باشد. برای همین هم اصلاحطلبان لااقل در یکی دو سال نخست فعالیت مجلس، عطای «استقلال فراکسیونی» را به لقایش خواهند بخشید.
نفوذ بالای علی لاریجانی در فراکسیونهای مجلس و قدرت مثالزدنی وی در همراهکردن نمایندگان با خود، آنجایی معنادار شد که حتی اصلاحطلبان فراکسیون امید، در روز رأیگیری هیئترئیسه دائم، به لاریجانی رأی دادند. روزنامه «آفتاب یزد» در شماره 1 تیر خود، طی مقالهای با تیتر «فرمانده بی لشکر» نوشت: «محمدرضا عارف امروز بسان فرماندهای است که سربازانش به لشکر حریف پیوستهاند و به سنگر آنها پناه بردهاند. سربازانی که زمانی برای پیروزی در کارزار انتخابات مجلس دهم، پشت سر فرماندهشان به صف شدند و با او عکس یادگاری گرفتند و برای برافراشتن پرچم پیروزی بر سر در خانه ملت، از شانههای فرمانده بالا رفتند اما به محض فتح بهارستان و تصاحب کرسیهای مجلس، دل به وعدههای حریف دادند و عارف، فرمانده لشکر امید را رها کردند.» ***حمایت اصولگرایان از روحانی/ چراکه نه!هنگامی که «غلامرضا مصباحیمقدم» سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از احتمال حمایت این مجموعه از حسن روحانی در انتخابات 96 سخن گفت، خیلیها حتی از درون جامعه روحانیت، در مقام تکذیب و حاشا برآمدند.
اما وقتی به خلاء «چهرهِ رقابتپذیر» در جبهه اصولگرایی و همچنین رَگ و پِی سیاسی رئیسجمهور که برخاسته از جامعه روحانیت است، نگاه کنیم، میبینیم که حمایت از روحانی، شاید بدیهیترین تصمیمی باشد که «سابقون راستگرا» به آن مُهتَمِم میشوند. ***خرید «ناز» در دباغخانه «یار» اصلاحطلبان واقفند که بیرون از مجلس برخلاف درون، باید «نازِ یار» را بخرند و دستشستن از اعتدالگرایان و اصولگرایانِ حاضر در رأس هرم قدرت، در حال حاضر، امری غیرممکن و غیرقابل تصور است. وقتی پای انتخابات انتخابات سرنوشتساز 96 هم وسط باشد، این اظهارِ نیاز، یقینا بیش از پیش، نمود خواهد داشت. به نظر میآید در انتخابات خرداد 96، گذر پوستِ اصلاحطلبان با وجود همه کژیها و ناملایمات سیاست، همچنان از دَم دَر «دباغخانه» اصولگرایان و اعتدالیها بگذرد؛ وقتی بدانیم که اصلاحطلبان، جز حسن روحانی، شخص «کاریزما» و «رأیآور» دیگری برای حمایت ندارند.
انتهای پیام/