گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - باید اعتراف کرد که رسانههای غربی در فضاسازی در سطح جهان بیرقیب هستند، هم از نظر برخورداری از امکانات فنی و تجهیزاتی، و هم از نظر پیشرو بودن در روشهای شکلدهی به افکار عمومی و عملاً شستوشوی مغزی مردم دنیا. یکی از مواردی که به خوبی نشان میدهد مردم، چهقدر ساده فریب رسانههای جمعی آمریکایی-اروپایی را میخورند، پرونده «کلاهسفید[1]»هایی (White Helmets) است که این روزها نماد شجاعت، بشردوستی، و نجات جان مردم سوریه شدهاند.
کلاهسفیدهایی که رسانههای غربی سنگشان را به سینه میزنند، هدفی جز تأمین منافع تروریستها و حامیان خارجی آنها ندارندتبلیغات همهجانبه[2] و حرفهای برای موجه جلوه دادن چهره کلاهسفیدها و بها دادن به افراد کلیدی[3] پشت این ماجرا تا آنجایی ادامه پیدا کرد که پیش از اعلام خبر اعطای جایزه صلح نوبل سال 2016 به «خوان مانوئل سانتوس» رئیسجمهور کلمبیا، بحثهای داغی درباره اعطای این جایزه به کلاهسفیدها، که با نام «دفاع مدنی سوریه» نیز شناخته میشوند، در فضای مجازی به وجود آمده بود. اما هویت واقعی کلاهسفیدها چیست و چرا رسانهها و دولتهای غربی این همه سنگ این گروه را به سینه میزنند؟
دستهای غربی در اجیر کردن کلاهسفیدهادانستن تاریخچه تشکیل و فعالیت کلاهسفیدها به درک ماهیت و اهداف آنها کمک زیادی میکند. طبق اطلاعاتی که به صورت علنی موجود است، سازمان «میدی رسکیو» (Mayday Rescue، به معنای نجات اضطراری) بنیادی ثبتشده در هلند است که حمایت از کلاهسفیدها را به عهده دارد. نکتهای که وجود دارد این است که چرخ این سازمان عمدتاً با بودجه دولتهای غربی است که میچرخد. اما نکات دیگری هم وجود دارد که پرده از واقعیتهای زیادی درباره کلاهسفیدها برمیدارد.
ماجرا از اینجا شروع شد که «جیمز لو مسوریر[4]» افسر سابق و مشاور اطلاعاتی ارتش انگلیس از ابتدای سال 2013 آموزشهای اولیه به داوطلبان در سوریه را آغاز کرد. ادعای اصلی در ابتدا این بود که هدف از جذب نیرو در سوریه، کمک به شهروندانی است که در بمبارانهای کور نیروی هوایی سوریه در مناطق تحت کنترل شورشیان مجروح شدهاند.
گروه موسوم به «دفاع مدنی سوریه» که از ظاهرش برمیآید یک نیروی کاملاً سوری و متشکل از داوطلبان بینالمللی باشد، در حقیقت توسط سازمان «تحلیل، تحقیق و دانش» امارات (سازمانی که با چندین دولت غربی، از جمله انگلیس و آمریکا، همکاری میکند[5] و لو مسوریر در آن مشغول به کار بود) و سازمان غیردولتی «انجمن تجسس و نجات آکوت[6]» ترکیه تمرینها و آموزشهای اولیه را دید[7] و در تاریخ 25 اکتبر 2014 در شکل کنونی خود رسماً تأسیس شد. جالب اینکه در همین سال، لو مسوریر سازمان «میدی» رسکیو را تأسیس کرد؛ ظاهراً برای آنکه واسطه دریافت بودجه از کشورهای غربی باشد[8].
«جیمز لو مسوریر» افسر سابق ارتش انگلیس، بنیانگذار گروه کلاهسفیدها بود کلاهسفیدها چه کسانی هستند؟اولین نکتهای که باید درباره کلاهسفیدها بدانید این است که این گروه صرفاً در سوریه و منحصراً در مناطقی فعالیت میکنند که تحت کنترل تروریستها هستند. این ویژگی مهمترین ویژگی این گروه و نقطه تمایز آن از تقریباً همه گروههای به اصطلاح بشردوستانه دیگر است. اولین ابهام در زمینه ماهیت کلاهسفیدها نیز از همین ویژگی ناشی میشود: چرا فعالیت این گروه منحصر به مناطق تحت کنترل تروریستها و معارضان و مخالفان دولت سوریه است؟
«پاتریک هنینگسن» نویسنده و خبرنگار آمریکایی و مؤسس پایگاه خبری «خبرگزاری قرن 21» ضمن تأیید این مطلب که کلاهسفیدها به طرز عجیبی در مناطق تحت کنترل تروریستها به راحتی جابهجا میشوند و تقریباً بدون هیچ مشکلی فعالیت میکنند، درباره کلاهسفیدها توضیح میدهد: «اگر درباره این سازمان تحقیق کنید متوجه خواهید شد که مقر اصلی عملیاتهای این گروه در شهر «غازی عینتاب» در ترکیه است. افرادی که این شهر را میشناسند، میدانند که چندین سازمان در این شهر فعال هستند و بسیاری از آنها به سود شورشیها و تروریستها در سوریه کار میکنند.»
دومین ویژگی کلاهسفیدها ادعای آنها مبنی بر این است که گروهی مستقل، بیطرف و مبرا از بودجه غربی هستند[9]. با این حال، این گروه به اعتراف مقامات رسمی غربی، از جمله «بوریس جانسون» وزیر خارجه انگلیس، میلیونها دلار از این دولتها از جمله آمریکا و انگلیس بودجه دریافت میکند. بدیهی است که دریافت بودجه از دولتی مانند آمریکا یعنی حرکت در راستای منافع این کشور؛ مگر اینکه کسی دچار توهم «علاقه دولت آمریکا به فعالیتهای بشردوستانه» باشد.
کلاهسفیدها یا «دفاع مدنی سوریه»نکته سوم اینکه انتخاب نام «دفاع مدنی سوریه» برای کلاهسفیدها بیدلیل نبوده است. در حالی که الآن با جستوجوی عبارت «دفاع مدنی سوریه» در اینترنت به صفحههای مربوط به کلاهسفیدها ارجاع داده میشوید، واقعیت این است که «دفاع مدنی سوریه» در حقیقت گروهی بسیار قدیمیتر بوده که سال به گفته «وانسا بیلی» خبرنگار تحقیقی مستقر در فرانسه، سال 1953 (63 سال پیش و 60 سال قبل از پیدایش کلاهسفیدها) تشکیل شده و تا به امروز هم به فعالیتهای بشردوستانه مشغول است.
«نجات پیدا کرد»؛ با انتشار چنین تصاویری، کاملاً طبیعی است که میلیونها نفر در تمام دنیا فریب رسانههای غربی را بخورنداین یعنی غربیها یک سازمان دولتی در سوریه را عملاً به نفع خود مصادره کرده و اتفاقاً از نام این سازمان برای بدنام کردن دولت رسمی سوریه و یا به بیان «بیلی» «تخریب بیسروصدای دولت و نهادهای دولتی سوریه» استفاده نمودهاند. به عنوان نمونه، بنا به گفته «بیلی»، تا همین هفته قبل (اوایل مهرماه 95) اگر به وبسایت رسمی «سازمان بینالمللی دفاع مدنی[10]» مراجعه میکردید، این وبسایت به عنوان نهاد رسمی دفاع مدنی در سوریه، شما را به وبسایت کلاهسفیدها ارجاع میداد. این موضوع بعد از پیگیریهای «بیلی» مجدداً اصلاح شد؛ در حالی که دفاع مدنی سوریه حتی یکی از اعضای بنیانگذار سازمان بینالمللی دفاع مدنی بود.
جلد معروف مجله تایم و اشاره به آیه قرآن
اگر به نماد کلاهسفیدها نگاه کنید، علاوه بر اسم این گروه (که آن را هم دزدیدهاند)، بخشی از آیه 32 سوره مبارکه «مائده» در قرآن کریم را نیز بالای آن میبینید: «هر کس یک [انسان] را زنده کند [و نجات دهد]، مانند آن است که همه انسانها را زنده کرده [و نجات داده] است.» ترجمه انگلیسی این پیام قرآنی روی جلد مجله تایم آمریکا همراه با عبارت «کلاهسفیدهای سوریه و 60 هزار جانی که نجات دادهاند» شاید واضحترین تمجیدی بود که غربیها تا کنون از این نیروی دستپرورده خود کردهاند.
6 اکتبر 2016 (15 مهر 95) مجله تایم در گزارشی مفصل و بسیار دراماتیک به تشریح رشادتها و بشردوستیهای کلاهسفیدها میپردازد و البته مطابق انتظار، همه چیز را به گردن دولت سوریه میاندازد، چراکه «همه چیز با اراده مردم و شعار «آزادی» و «صلح» آغاز شد و پیشرفت تا زمانی دولت، به روی مردم آتش گشود[11].» این جانبداری واضح نیز در کنار شواهد بیشمار دیگر نشان میدهد کلاهسفیدها صرفاً عروسکهای خیمهشببازی غربیها هستند.
کلاهسفیدهای شایسته جایزه صلح نوبلکلاهسفیدها امسال تا نامزدی دریافت جایزه صلح نوبل نیز پیش رفتند و حتی گفته میشود در یک عریضه اینترنتی 300 هزار امضا نیز برای انتخاب این گروه جمع شد، اما نهایتاً جایزه صلح به کلاهسفیدها نرسید. البته با توجه به سابقه کمیته صلح نوبل، عجیب بود که امسال این جایزه به کلاهسفیدها نرسید.
تصاویر منتشرشده درباره کلاهسفیدها بیشتر شبیه به فیلمها و بازیهای ویدیویی است تا واقعیت؛ هدف از این همه درام، مشروعیت بخشیدن به مأموریت کلاهسفیدهاستظاهراً جایزه صلح نوبل به افرادی میرسد که «بیشترین یا بهترین کار را برای [تحقق و گسترش] برادری میان ملتها، برای انحلال یا کاهش ارتشهای رسمی، و برای حفظ و ترویج کنگرههای صلح [نشستهای بینالمللی با هدف برقراری صلح] کرده باشند[12].» طبق این تعریف، اگر باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا این کار را کرده، چرا کلاهسفیدها نکرده باشند؟
هرچه باشد کلاهسفیدها هم، مانند اوباما، مجامع بینالمللی را تشویق و ترغیب به جنگ کردهاند. سپتامبر سال 2014 هیأت اعزامی از طرف کلاهسفیدها به مجمع عمومی سازمان ملل طی اظهاراتی عجیب اما قابلپیشبینی گفت که بمبارانهای هوایی آمریکا در سوریه باید علاوه بر داعش و گروههای وابسته به القاعده، مواضع دولت سوریه را نیز هدف قرار دهد. این اظهارات از سوی گروهی که خود را مستقل و بیطرف معرفی میکند و وظیفه خود را نجات مردم میداند، چه معنایی میتواند داشته باشد؟
بشردوستی کلاهسفیدها با کشتار و غارت بشردوستان«ایوا بارتلت» فعال مدنی و نویسنده مستقر در بیروت درباره این تناقض توضیح میدهد: «این افراد [کلاهسفیدها] نماینده خواست مردم سوریه نیستند. قطعاً اکثریت سوریها میخواهند جنگ علیه سوریه پایان یابد و به صلح برگردند. این در حالی است که کلاهسفیدها در مناطق تحت کنترل جبههالنصره در ادلب و حلب فعالیت میکنند و در بسیاری از تصاویر، آنها را سلاحبهدست و در حالی میبینیم که به اقدامات تروریستی دست میزنند.»
وانسا بیلی که شخصاً چهار هفته را در سوریه گذرانده و طی این مدت از نزدیک با فعالیتهای کلاهسفیدها آشنا شده است، توضیح میدهد که با اعضای سازمان اصلی دفاع مدنی سوریه صحبت کرده است و آنها شهادت دادهاند که کلاهسفیدها با حمله به مراکز دفاع مدنی سوریه در رقه، ادلب و شرق حلب، برای تصاحب ساختمانهای این سازمان، اعضای آن را کشته و تجهیزات آنها را نیز به سرقت بردهاند.
بارتلت نکته دیگری را هم درباره کلاهسفیدها یادآور میشو؛ وی اشاره میکند که کلاهسفیدها هیچگاه در مناطقی مانند فوعه و کفریا دیده نمیشوند که تحت حمله شدید و واقعی جبههالنصره و احرارالشام هستند، چراکه در این مناطق یک جنگ واقعی در حال رخ دادن است، در حالی که کلاهسفیدها برای مقابله با اثرات جنگ در سوریه نیستند، بلکه صرفاً به دنبال ترویج این دروغ هستند که ارتش سوریه به دنبال کشتار مردم این کشور است.
یکی از سؤالاتی که درباره کلاهسفیدها مطرح است، علاقه عجیب آنها به عکس گرفتن و فیلمبرداری از همه کارهایشان در سوریه است؛ علاقهای که در بسیاری از موارد از نجات جان انسانها برای کلاهسفیدها مهمتر است کلاهسفیدها در یکی از آخرین دستهگلهایی که به آب دادند تا نشان دهند که بر خلاف ادعایشان، در سوریه بیطرف نیستند، پیشاپیش رسانههای غربی[13]-عربی[14] بمبافکنهای روسیه و دولت بشار اسد را مسئول تخریب مدرسهای در شهر ادلب معرفی کردند که روز چهارشنبه (5 آبان 95) موجب کشته شدن چندده غیرنظامی سوری از جمله تعداد زیادی کودک شد[15].
بشردوستهای تحت حمایت غرب، اولین افرادی بودند که مدعی شدند صبح روز چهارشنبه یک بمباران هوایی در ادلب 22 کودک و 6 معلم یک مدرسه را کشته است. همان روز، «آنتونی لیک» مدیرعامل یونیسف نیز این حادثه را یک «تراژدی» توصیف کرد که «عمدی باشد» مصداق یک «جنایت جنگی» است.
ادعای اینکه بمبارانهای روسیه یا دولت سوریه موجب کشته شدن این غیرنظامیان شده، مانند همیشه بدون هیچ تحقیق و بررسیای توسط دولتها و رسانههای غربی تکرار شد، تا جایی که «جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید فردای روز واقعه در اظهاراتی خندهدار گفت: «ما هنوز نمیدانیم این حمله هوایی را رژیم اسد انجام داده یا روسها، اما میدانیم که [کارِ] یکی از این دو بوده است.»
اینکه آیا غربیها با هماهنگی کلاهسفیدها این ادعاها را مطرح کردهاند یا فریب این گروه را خوردهاند، بحث مهمی است، اما از یک موضوع ساده مهمتر نیست: حمله به مدرسه در ادلب اصلاً بمباران هوایی نبوده است. بعد از طرح ادعاها علیه روسیه و بشار اسد، وزارت دفاع روسیه اعلام کرد روز پنجشنبه یک پهپاد را برای بررسی و عکسبرداری از منطقه اعزام کرده است.
این تصویر را پهپادهای روسیه روز بعد از بمباران ادعایی کلاهسفیدها، از منطقه ضبط کردهاند؛ چگونه ممکن است سقف ساختمانهای یک منطقه بعد از بمباران هوایی، اینقدر سالم باقی مانده باشد؟واقعیت سادهای که تصاویر گرفتهشده توسط پهپاد روس ثابت میکنند این است که مدرسه مورد ادعای کلاهسفیدها و غربیها از هوا مورد اصابت قرار نگرفته است، چراکه در این صورت، هم سقف مدرسه و هم بخشهایی از ساختمانهای مجاور باید تخریب میشد و یا دستکم آسیب میدید. این در حالی است که تصاویر به خوبی نشان میدهد، واقعیت چیز دیگری است.
جالب اینکه وزارت دفاع روسیه میگوید مصون ماندن سقف مدرسه و ساختمانهای مجاور از آسیبدیدگی را آمریکاییها هم میتوانند تأیید کنند، چراکه همزمان با پهپاد روسیه، یک پهپاد «پرداتور امکیو-1بی» (MQ-1B Predator) آمریکایی هم بر فراز منطقه در حال پرواز بوده است. این وزارتخانه همچنین اشاره میکند که بر اساس گزارشها و طرحهای عملیاتی موجود، هیچ پرنده روسی در زمان حمله ادعایی به مدرسه، در آن منطقه حضور نداشته است.
البته اگر بخواهیم ادعای کلاهسفیدها را اثبات کنیم، میتوانیم اظهارات روسها را نادیده بگیریم، اما شواهد دیگری هم وجود دارد که نشان میدهد فرشتگان نجات مردم سوریه، یا دچار توهم شدهاند و یا پولی از غربیها میگیرند دوباره کار خود را کرده است. تصاویری که رسانههای غربی از جمله خبرگزاری فرانسه از مدرسه هدف قرار گرفته منتشر میکنند، نشان میدهد که دیوار مدرسه تقریباً به طور کامل تخریب شده است. با این حال، نیمکتها سر جای خود هستند و آسیبی هم ندیدهاند. چهطور ممکن است وضعیت یک مدرسه پس از بمباران هوایی اینگونه باشد؟
در همینباره، «مایکل مالوف» مقام سابق پنتاگون، با اشاره به تصاویر و فیلمهای منتشرشده معتقد است همین شواهد کافی است تا بفهمیم «هیچیک از این ساختمانها تحت بمباران هوایی قرار نگرفتهاند.» مالوف میگوید با توجه به اینکه بمباران ادعایی در شهر ادلب بوده، به نظر میرسد، هدف قرار دادن این مدرسه بمباران هوایی نبوده، بلکه توسط معارضان و احتمالاً طی ساعات شب اتفاق افتاده است.
این تصویر را رسانههای غربی از مدرسه «بمبارانشده» منتشر کردهاند؛ آیا نیمکتها و سقف مدرسه در بمباران هوایی هیچ آسیبی ندیدهاند؟ نشانههای دیگر از سیاهرویی کلاهسفیدهانشانههایی که در این گزارش به آنها اشاره شد، به هیچ عنوان تنها شواهدی[16] نیستند که نشان میدهند کلاهسفیدها هم مانند بسیاری دیگر از گروههای به اصطلاح حقوق بشری و بشردوست (موقوفه ملی دموکراسی، عفو بینالملل، پزشکان بدون مرز،...)، مأموریتی جز خدمت به منافع کشورهای غربی ندارند[17].
یکی از شواهد دیگری که اواخر سپتامبر سال گذشته نشان داد کلاهسفیدها برای مأموریتی غیر آنچه که ادعا میکنند در سوریه هستند، زمانی افشا شد که صفحه رسمی توئیتر کلاهسفیدها با انتشار تصویری مدعی شد که تعدادی غیرنظامی در حملات هوایی روسیه در سوریه کشته شدهاند. این در حالی بود که انتشار اولیه این تصویر، به 5 روز پیش از آنی برمیگشت که روسیه حتی اولین حملات هوایی علیه تروریستها در سوریه را انجام دهد.
اعطای نشان «رتبه امپراتوری بریتانیا» به جیمز لو مسوریر در ماه ژوئن سال جاری میلادی، دریافت بودجه کلاهسفیدها از «آژانس توسعه بینالمللی آمریکا» (USAID) که بازوی سازمان سیآی.ای (CIA) و یکی از مهمترین ابزارهای جنگ نرم و سیاست تغییر حکومت دولت آمریکا محسوب میشود، و دهها[18] سند و مدرک دیگر[19] همگی ثابت میکند تنها موضوعی که کلاهسفیدها در سوریه به آن اهمیتی نمیدهند، نجات جان شهروندان سوری است.
البته اینها در صورتی است که دهها ویدیویی را غیرواقعی بدانیم که نشان میدهند کلاهسفیدها بلافاصله بعد از اعدام یک شهروند سوری، میآیند و جسد او را با خود میبرند. این هم یکی از سؤالاتی است که بسیاری دارند میپرسند: چرا هر اتفاقی میافتد، کلاهسفیدها اولین افرادی هستند که در صحنه حاضر میشوند؟ و چرا در خیلی از فیلمها، در حالی که یک غیرنظامی سوری دارد جان خود را از دست میدهد، کلاهسفیدها ترجیح میدهند اول مقدمات فیلمبرداری را فراهم کنند و بعد ببینند آیا میتوانند جان او را نجات دهند یا نه.