به گزارش خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران، رضا پارسا کارشناس مسائل سیاسی افغانستان و فعال رسانهای طی یادداشتی به علل حضور داعش و نقش عربستان در حملات تروریستی در افغانستان پرداخت.
در این یادداشت آمده است: تاریخ افغانستان گواه کشتارها، حذف قومی و قتلهای فراوانی بوده است؛ اما مردم افغانستان به دور از نزاعهای مذهبی، قومی و نژادی قرنها در کنار هم زندگی کردهاند. اما در این اواخر پس از وقوع تحولات در کشورهای عربی، به ویژه با بالاگرفتن بحران در سوریه، عراق و یمن خطر به راه افتادن نزاع مذهبی در افغانستان نیز بالا رفته است.
گروگانگیری، حمله تروریستی به مراسم مذهبی و حمله به فعالیتهای مدنی یک گروه خاص مذهبی یعنی شیعیان افغانستان نگرانکننده به نظر میرسد، حمله به گروه مذهبی در افغانستان نگرانیها را از شروع جنگ مذهبی و فرقهای، افزایش میدهد و این یکی از مهمترین چالشهای امنیتی برای افغانستان محسوب میشد.
تهدیدی که پیامدهای فاجعهآمیزی برای صلح و امنیت شکننده افغانستان خواهد داشت.
هر چند گروه داعش موسوم به دولت اسلامی انجام این حملات به عهده گرفته است اما این نمیتواند یک اتفاق ساده باشد که از آن بگذریم و بگویم که داعش این کار را کرده است، بلکه یک دستور کار است.
عربستان پشت پرده داعش در افغانستانطرح نظریاتی مانند هلال شیعی، اصرار گروههای تروریستی بر تمرکز جنگ علیه شیعیان، کشتار بیرحمانه شیعیان و تکرار اقدامات گروههای خشن اروپایی در قرن هفدهم، حمایت رسانهای بعضی کشورهای عربی و همسویی آنها در اصرار بر فرقهای و مذهبی بودن جنگ، جنگ نیابتی و تمایل بعضی کشورهای منطقه برای آغاز تدریجی جنگ مستقیم مانند آنچه در یمن رخ میدهد، همه نشانگر این است که داعش ابزار یک دستور کار تعیین شده است نه یک هیجان خشن زودگذر.
به عبارت دیگر هرچند عدهای به دنبال برجستهسازی حضور داعش و وحشتآفرینی آنها در خاک افغانستاناند، اما واقعیت سیاسی و میدانی نشان میدهد که داعش در افغانستان قدرت مانور چندانی ندارد، چرا که این گروه تروریستی نتوانسته جا پای محکمی در کشور برای خود باز کند.
داعش در افغانستان جایی نداردبا توجه به این مسائل نسبت دادن چنین اقداماتی به داعش تنها پروژه شکست خوردهای است که بیش از پیش وجود عوامل پشتپرده جهت تشدید روند بیثباتی و پُررنگ کردن قومگرایی و اختلافات مذهبی در افغانستان را نشان میدهد و سازمانهای امنیتی خارجی در افغانستان شیعیان افغانستان را قربانی اهداف سیاسی و نظامی خود میکنند، اما چه کسانی پشت پرده این دستور کار قرار دارند؟
سفارت عربستان سعودی در کابل در مورد «موشکپرانی حوثیهای یمن به طرف مکه» به زبان فارسی به رسانههای افغانستان بیانیهای غیر معمول فرستاد.
در این اطلاعیه نوشته شده بود که سفارت به اطلاع همه شهروندان افغانستان میرساند که حملات شبهنظامیان حوثی در یمن به داخل این کشور و مناطق مرزی عربستان بیرون شده و آنها اکنون با موشکهای خود شهر مکه، «نزولگاه وحی و قبلهگاه مسلمانان» را هم هدف قرار میدهند.
به دنبال انتشار این اطلاعیه مقامهای حکومتی این حملات را محکوم کردهاند بدین اساس به نظر میرسد که این اطلاعیه هدفمند و حسابشده بوده است.
جلسات مخفیانه مقامات عربستان و حامیانشان در افغانستاناز سوی دیگر گفته میشود که جلسههای مخفیانه بین مقامهای عربستان سعودی و حامیان عربستان در افغانستان برگزار میشود و به در حال برنامهریزی جنگ فرقهای و تضعیف نقش ایران هستند.
عربستان سعودی برای مهار رقیبان خود پس از شروع درگیری در خاورمیانه سیاست فعالی را در منطقه به دست گرفته و افغانستان نیز از چشم این کشور دور نمانده است.
عربستان سعودی تاکنون برای شکست رقیبان خود دست به هر کاری زده و از تمام زور خود استفاده کرده است.
آنها در دوران ملک عبدالله، جنگ مذهبی را مطرح کردند و با تبلیغات فراوان و نیز رایزنیهای گسترده با سران منطقه، ایران را متهم کردند که در صدد گسترش مذهب تشیع در منطقه و جهان است.
عربستان عامل شکافهای قومی افغانستاندر دوره ملک سلمان، وارد فاز جنگی شدند تا بخت خود را در این عرصه نیز بیازمایند. اما بخت با سعودیها یاری نکرد و در خاورمیانه شکست خوردند.
عربستان سعودی اکنون در نظر دارد میدان جدیدی برای جنگ، بگشاید و افغانستان برای سعودیها به دلیلهای مختلف مناسب به نظر میرسد چرا که افغانستان دارای مذاهب مختلف است و همچنین شکافهای قومی و مذهبی نیز به صورت چشمگیری ایجاد شده است.
با توجه به رویکرد نرمافزاری به امنیت ملی، مسأله یکپارچگی زیرساخت اجتماعی نظام مدیریت امنیتی را تشکیل میدهد. بدین اساس ضعف و ناکامی دولت افغانستان در یکپارچهسازی و نه یکسانسازی گروههای مذهبی و اجتماعی گوناگون و تبدیل آنها به نیروی سیاسی اجتماعی متحد، تهدیدات جدید امنیتی و مداخله برخی کشورها را به همراه آورده است.
راهبرد عربستان حمایت از افراطگرایی،تروریسم و تفرقهافکنی بین مذاهب به هر روی راهبرد حمایت از افراطگرایی و تروریسم عربستان سعودی و تفرقهافکنی بین مذاهب هیچگاه نمیتواند جایگاه متزلزل و ناپایدار عربستان سعودی را در جهان اسلام و منطقه بازسازی کند.
حکومت سعودی همواره به نفع دشمنان مسلمانان قدم برداشته و از طریق گسترش فرقهگرایی میان جوامع اسلامی، به دشمنان اسلام خوشخدمتی کرده است.
به همین دلیل طی سالهای پسین، موقعیت سیاسی دولت سعودی در منطقه و جهان اسلام روند نزولی را طی کرده و در حال حاضر بیش از هر وقت این دولت با زوال مشروعیت و مقبولیت عمومی روبهرو میباشد.
حمایت حکومت سعودی از گروههای تکفیری مانند داعش و شبکههای تروریستی در عراق، سوریه و یمن مانند آفتاب روشن است.
علت مساله این است که عربستان به دلیل تحمل شکستهای پی در پی در سوریه و عراق و از دست دادن موقعیت کانونی خود در منطقه در تلاش است تا بار دیگر موقعیت از دست داده خود را از طریق تولید فتنه مذهبی و فربه کردن فرقهگرایی در افغانستان احیا کند و عربستان را به عنوان یک قدرت تاثیرگذار در منطقه مطرح سازد.
اما سران حکومت سعودی فراموش کردهاند که احیا و بازسازی موقعیت از دست رفته سعودی با ساز و کار جنگافروزی و شعلهور ساختن نفاق مذهبی در منطقه فراهم نمیشود؛ بلکه احیای موقعیت یک کشور اسلامی منوط به این است که چقدر در حمایت از جنبشهای مقاومت و نهضتهای آزادی بخش میتواند نقش بازی کند.
ایرکا نوشت: از سوی دیگر تضمین امنیت ملی از مهمترین شاخصههای یک حکومت پویا و مقتدر است که رجال سیاسی، نظامی و امنیتی حاکمیت خود را متعهد به تأمین آن میدانند.
انتهای پیام/