به گزارش خبرنگار سیاست خارجی  گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مشکلات اجتماعی ، اقتصادی و سیاست خارجی آمریکا این روزها بیش از پیش نمایان شده به صورتی که از زمان روی کارآمدن  "دونالد ترامپ" چند صدایی در دولت جدید به وضوح شنیده می‌شود و کارشناسان و تحلیل گران مسائل آمریکا همگی به آن اذعان دارند. این چالش‌های به وجود آمده میان رهبران سیاسی ایالات متحده زمانی شفاف‌تر شد که هنوز چند صباحی از نشستن بر مسند قدرت رئیس جمهور نه چندان سیاستمدار آن نگذشته بود که با فرمان جنجالی مهاجرت هزاران نفر را به خیابان‌ها کشاند و موجب اعتراضات گسترده در ایالت‌های مختلف آمریکا شد. این جنجال‌ها زمانی به اوج خود رسید که یک قاضی آمریکایی در واکنش به قانون منع ورود مهاجرین مسلمان با باطل کردن حکم ترامپ این اقدام را خودسرانه خواند.

البته این تنها یک نمونه از اقدامات نابخردانه ترامپ بود. وی در این سه هفته ورود خود به کاخ سفید تقریبا با هر فرمان بخشی از بدنه سیاسی کشورش را دچار چالش کرده است. ترامپ حتی با کشورهای همپیمان خود مانند مکزیک، جمهوری خلق چین و .. وارد تنش‌های جدی شده است.

اولین اقدام تنش‌زای دونالد ترامپ درگیری لفظی وی با رئیس جمهور مکزیک بود. وی که به دنبال آن است تا مهاجران را محدود کند؛ دیوار کشی بین مکزیک و آمریکا را در دستور کار خود قرار داده است. رئیس جمهور آمریکا مکزیک را تهدید کرده که هزینه دیوار بین آمریکا و مکزیک را از این کشور خواهد گرفت.

برخی کارشناسان و تحلیلگران معتقدند اقدامات آمریکا نوعی منفعت طلبی است و مخالف قوانین تجارت آزاد در جهان است. "حسین رویوران" کارشناس سیاست خارجی در گفتگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره تصمیم رئیس جمهور آمریکا مبنی بر ایجاد دیوار بین مکزیک و آمریکا گفت: آقای ترامپ در روزهای اولیه ریاست جمهوریش اقدامات متنقاض زیادی انجام داده است. او با مجموعه‌ای از شعار‌ها به قدرت رسیده و اکنون به دنبال عملی کردن وعده‌های خود است.

"داوود هرمیداس باوند کارشناس مسائل سیاست خارجی نیز درباره سیاست آمریکا پیرامون دیوار کشی مرز مکزیک و آمریکا  می گوید: کشیدن دیوار بین آمریکا و مکزیک برای جلوگیری از ورود مهاجران مکزیکی به آمریکا از جمله وعده‌های انتخاباتی آقای ترامپ بود. وی با بیان اینکه ترامپ به دنبال دریافت هزینه از مکزیک برای دیوار کشی بین دو کشور است گفت: آقای  "ترامپ" به دنبال دریافت مالیات از کالاهای مکزیکی برای عملی کردن وعده‌های خود است. باوند همچنین درباره سیاست ترامپ در دیوارکشی بین مکزیک و آمریکا بیان داشت: دولت مکزیک گفته بود که به هیچ وجه در این موضوع مشارکت نخواهد کرد.  آمریکا سیاست جدیدی را علیه مکزیک در پیش گرفته و آن دریافت مالیات از واردات کالاهای مکزیکی است. هرمیداس باوند با اشاره به سیاست‌های خلاف قانون تجارت آمریکا علیه مکزیک تصریح کرد: این کار برخلاف قوانین تجارت آزاد آمریکا و مکزیک تحت عنوان «نفتا»ست. بنابراین چنین اقداماتی خلاف مقررات انجام شده است. وی خاطرنشان کرد: در تجارت آزاد رقابت بر اساس کیفیت و قیمت است و اگر قیمت‌ها افزایش یابد بر خلاف منافع آن کشور خواهد بود. 

یکی دیگر از اقداماتی که از سوی ترامپ تعجب همه را برانگیخت مخالفت با سیاست چین واحد بود که در نهایت این اقدامات با شکست مواجه شد چرا که چین در مقابل آمریکا ایستادگی کرد. چرا که کارشناسان آمریکایی هشدار دادند افزایش تنش ها میان پکن و واشنگتن درخصوص دریای جنوبی چین به رویارویی دو کشور خواهد انجامید.

در حالی که مقامات ارشد دولت آمریکا توجه خود را به حضور نظامی چین در منطقه معطوف کرده اند، احتمال رویارویی واشنگتن و پکن در دریای جنوبی چین روز به روز بیشتر می شود."رکس تیلرسون" وزیر امور خارجه آمریکا و "استیو بنن" مشاور ارشد ترامپ می گویند که اقدامات پکن در دریای جنوبی چین احتمال آغاز جنگ در این منطقه را تشدید می کند. 

تحلیلگران معتقدند که "ترامپ" از سیاست های خود علیه چین واحد عقب نشسته و این به دلیل قدرت اقتصادی و نظامی چین در منطقه شرق آسیاست. یک توضیح محتمل این است که افزایش موانع داخلی بر سر راه ترامپ باعث شد وی به حمایت از سیاست چین واحد متقاعد شود.

"سی ان ان" در این زمینه می گوید: "ترامپ" در زمان برگزاری کمپین‌های انتخاباتی بدون توجه به موانع احتمالی و با بزرگ پنداشتن خود سیاست‌های تهدیدآمیز بسیاری را تبلیغ می‌کرد. او هم در داخل کشور و هم در میان سران کشورهای خارجی، بزرگ و قدرتمند به نظر می‌آمد. اما پس از اینکه وارد کاخ سفید شد و رسماً وظایف ریاست‌جمهوری را بر عهده گرفت از سوی جبهه داخلی سرخورده شد، به طوریکه سیاست‌های جدید وی با انتقاد و مخالفت مردم، رسانه‌ها و بخش‌های دیگر دولت روبرو شدند. این شبکه خبری می افزاید: نتیجه چالش‌های داخلی، سرخوردگی و رنجیدن ترامپ بوده است. مطمئنا به راه انداختن جنگ با چین که حتی نتایج آن هم قابل پیش‌بینی نیست چیزی نیست که ترامپ برای رسیدن به آن تمایلی داشته باشد. پس احتمالاً ترامپ پس از بررسی سیاست‌های داخلی و خارجی کشورش و سنجش شرایط موجود حمایت از سیاست چین واحد را گزینه مطمئن‌تری یافته است.

کره شمالی اخیرا تأیید کرد که نوع جدیدی از موشک های بالستیک میان برد با قابلیت حمل کلاهک هسته ای را با موفقیت آزمایش کرده که این موشک به سمت دریای ژاپن شلیک شد. پس از آن "دونالد ترامپ"، رئیس جمهور ایالات متحده گفت: کره شمالی یک چالش بزرگ به حساب می آید و آمریکا اجرای طرح های سخت گیرانه ای را علیه پیونگ یانگ در دستور کار خود دارد. اما گزارش ها و تحلیل ها نشان می دهد که کاخ سفید ابزار خاصی برای توقف قدرت موشکی کره شمالی ندارد.  "بانی گلاسر" یکی از متخصصان امور آسیا در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی واشنگتن معتقد است ترامپ با گزینه‌های محدودی در برابر کره شمالی رو به روست.

رویترز نیز در گزارشی به این مسأله پرداخت و نوشت: با اینکه دونالد ترامپ –رئیس جمهور آمریکا- در جریان مبارزات انتخاباتی خود وعده داد با اقدامات کره شمالی به طور جدی برخورد خواهد کرد، واکنش محدود وی به آزمایش موشکی «پیونگ‌یانگ» نشان می‌دهد گزینه‌های بسیار کمی برای مقابله با برنامه‌های موشکی و هسته‌ای این کشور دارد. واکنش‌های "پیونگ یانگ" نشان می‌دهد راهکارهای "باراک اوباما"- (رئیس‌جمهور سابق آمریکا- (از تحریم  "پیونگ‌یانگ" تا تقویت سامانه‌های دفاعی موشکی آمریکا تأثیر چندانی در محدود کردن برنامه‌های کره شمالی نداشته است. این گزارش می‌افزاید: دولت‌های پیشین آمریکا برای کنترل کره شمالی تلاش کرده‌اند چین را نیز تحت فشار قرار دهند؛ اما فایده چندانی نداشته است. به نظر می‌رسد پیونگ‌یانگ قصد ندارد از برنامه‌های هسته‌ای یا موشکی خود دست بکشد و فقط دو گزینه دیگر برای مقابله با آن پیش روی ترامپ است. یکی از این گزینه‌ها رویارویی نظامی است و گزینه دیگر، مذاکره. اگر گزینه اول انتخاب شود خطر وقوع جنگ منطقه‌ای وجود دارد و اگر گزینه دوم در پیش گرفته شود به این معنی است که پیونگ یانگ برای انجام اقدامات خود جایزه گرفته است. پس هیچکدام از این دو مورد نتایج موفقیت‌آمیزی ندارد.

به نظر می‌رسد کاخ سفید تحریم‌های مالی علیه کره شمالی را افزایش خواهد داد و سامانه‌های موشکی را در مرز با کره تقویت خواهد کرد. اما اینکه آیا کره‌شمالی در سیاست‌های نظامی خود تجدید نظر می‌کند یا خیر پاسخ آن تاکنون منفی بوده است.

ایران اسلامی نیز مانند کشورهایی که ذکر شد از گزند سیاست‌های سردرگم دولت جدید ایالات متحده در امان نبود دونالد ترامپ ایران ستیزی را از شعارهای انتخاباتی خود آغاز کرد و گام اول توافق هسته‌ای با 1+5 را باد انتقاد گرفت و بابت آن بارها دولت قبل از خود را متهم به مماشات با ایران کرد. توافقی طرف آن نه آمریکا بلکه شش قدرت جهانی بودند و یک سند بین المللی به حساب می‌آید. اما رئیس جمهور تازه کار آمریکا این مسأله را فراموش کرده که چه بخواهد و چه نخواهد ایران بازیگری قدرتمند در منطقه‌ است و تمامی اقدامات او علیه ایران قدرتمند قابل پاسخگویی است و دولتمردان آمریکایی باید کم کم این را قبول کنند که قدرت پوشالی غربی در جهان به حالت افول در آمده است.

آنچه مسلم است اینکه رسانه‌ها و تحلیل‌گران به سردرگمی جدی دولت ایالات متحده اذعان دارند. سردرگمی که شاید سندی برای ادامه سیاست‌های خودخواهانه و امپریالیستی آمریکایی‌ها  در دنیا و منطقه باشد و زنگ خطری که مسئولان ایرانی باید حساس‌تر و هوشمندانه‌تر با آن مقابله کنند.