به گزارش
حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛امام علی (ع)در نامه 65 کتاب شریف نهج البلاغه خطاب به معاویه می فرماید: وقت آن رسيده كه ديده بصيرت بگشايى و از آنچه عيان است ، منتفع شوى . اما تو به همان راهى كه گذشتگانت مى رفتند ، قدم نهادى و دعويهاى باطل كردى . مشتى دروغ ساخته اى و در اذهان عوام انداخته اى . مقامى به خود بستى كه از شأن تو بس برتر است و چيزى را كه براى ديگران اندوخته شده بود ، بربودى .
امام در ادامه می فرماید: به جهت فرار از حق ، بيعتى را كه از گوشت و خونت بر تو لازمتر است ، انكار كردى و آنچه را كه هنوز گوش تو از آن پر و سينه ات از آن انباشته است ، ناشنيده انگاشتى .بعد از حق ، جز گمراهى آشكار چه تواند بود و بعد از صراحت ، جز آميختن حق به باطل چه توان يافت . پس حذر كن از شبهه و از آميختن آن به حق و باطل بپرهيز كه زمان درازى است كه فتنه پرده هاى خود آويخته و ظلمت آن ديدگان را كور ساخته است .
امام علی (ع) در بخشی دیگری از نامه خود به ارسال نامه معاویه به خود می پردازد و می فرماید: نامه اى از تو به من رسيد ، سراسر سخن پردازى و مبهم و مغشوش ، در آشتى جويى ، سست و ناتوان . افسانه هايى كه در بافتن آن نه دانشى به كار رفته و نه خردى . همانند كسى شده اى كه روى ريگ روان راه مى سپرد يا در بيابانى تاريك ، بى آنكه راه را بشناسد ، گام بر مى دارد . مى خواهى به جايى فرا روى كه براى تو دست نايافتنى است و به راهى روى كه نشانه هايش ناپيداست . عقابان بلند پرواز به اوج آن نتوانند رسيد كه در بلندى همبر عيوق است .
امام در انتها هشداری به معاویه می دهد و می فرماید:پناه مى برم به خدا ، كه پس از من بست و گشاد كارهاى مسلمانان را تو بر دست گيرى . يا تو را منصبى دهم كه با يكى از آنها عقدى توانى بست يا پيمانى توانى نهاد .پس هم اكنون ، در پى چاره كار خويش باش كه اگر تقصير و كوتاهى كنى ، بندگان خدا به سوى تو بسيج شوند و درهاى چاره به رويت بسته گردد ، و آنچه امروز از تو مى پذيرند ، ديگر نخواهند پذيرفت .
انتهای پیام/