به گزارش خبرنگار
حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان احمدعلى نعمتى آرانى در سال 1346 در آران چشم به جهان گشود. آنچه از دوران خردسالى و كودكى اين عزيز مىتوان گفت اين است كه او فردى متين و آرام و در سختىهاى زندگى صبور بود و همراه خانواده زحمت میكشيد و براى پدر و مادر خود احترام خاصى قائل بود و سعى مىكرد از فرمان آنان سرپيچى نكند.
در هفت سالگى به مدرسه بونصر شيبانى (نوذريان كنونى) رفت و تا پنجم ابتدايى را در آنجا گذراند اوایل انقلاب با اينكه در دوران كودكى به سر مىبرد ولى با توجه به فرمان حضرت امام(ره )، در راهپيمايىها عليه رژيم شاهنشاهى شركت مىكرد.
وى بعد از اتمام تحصيلات ابتدايى، به كارهايى چون بنايى، نانوايى و قاليبافی پرداخت و قبل از اينكه به خدمت نظام وظيفه درآيد به جبهههاى حق عليه باطل رفت و بعد از مدتى با اصرار زياد به پدر و مادر خود، از آنها خواهش كرد تا اجازه دهند او چند ماه زودتر به خدمت سربازى برود.
در شهريور 1365 لباس مقدس سربازى را بر تن كرد و آموزش نظامى را در تربت حيدريه (استان خراسان) گذراند و بعد از سه ماه به مناطق جنگى غرب كشور، جبهه سومار، ميمك و مهران اعزام شد. در طول 27 ماه خدمت، سه بار از ناحيه پا مجروح شد و با بهبودى نسبى دوباره راهى جبهه گرديد.
احمدعلى داراى اخلاقى خوب و پسنديده بود، به گونهاى كه همه فاميل و دوستان از او راضى بودند و سعى میكرد هر كارى از دستش برمیآيد براى كمك به دوستان و آشنايان انجام دهد.
احمدعلى در حالى كه 21 روز از خدمت سربازىاش باقى مانده بود، در روز پذيرش قطعنامه از سوى ايران در 21/4/1367 در منطقه ابوغريب يعنى پنج كيلومترى خاك عراق، با عملياتى كه از سوى عراق انجام شد، به شهادت رسيد و پيكر مطهرش مفقود گشت.
فرازى از وصيتنامه شهيد احمدعلى نعمتى آرانى
الان كه دارم اين نامه را برايتان مینويسم يكشنبه مورخه 12/4/1367 مىباشد. در سنگرى در منطقه ابوغريب هستيم، بازهم يك جابهجايى داشتيم، خوب میگذرد. ما در منطقه عملياتى هستيم، خط مقدم جبهه جنگ به ما نزديك است. تقريبا 5 كيلومترى داخل عراق میشود ولى جاى خوبى است. منطقهاى امن و ساكت است، سلام مرا به همه اهل خانواده برسان، اميدوارم حال همه خوب باشد. سلام مرا به همه دوستان و فاميل برسانيد. خدا نگهدار
احمدعلى نعمتى ـ 12/4/67
روحش شاد و یادش گرامی
انتهای پیام /