هنگامی که به خیابان انقلاب می‌روی با تلاش کتابفروشانی روبرو می‌شوی که حال و روز فروش‌شان خوب نیست و با کسادی بازار نشر مواجه شده‌اند.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ هنگامی که به خیابان انقلاب می روی با تلاش کتابفروشانی روبرو می‌شوی که حال و روز فروش شان خوب نیست و با کسادی بازار نشر مواجه شده‌اند. در این راسته به کتابفروشی‌هایی برخورد می کنی که دیگر کتابفروشی نیستند و به جگرکی تبدیل شده‌اند یا آنکه ترجیح می‌دهند لوازم‌التحریری باشند.

اوضاع بد اقتصاد نشر سبب شده است برخی از کتابفروشان چک‌هایشان برگشت بخورد در این میان برخی هم هستند که برای فروش کتاب‌هایشان به مشتری تخفیف می‌دهند. در این اوضاع بازار نشر، شاهد این بودم که فروش کتاب در خیابان انقلاب چندان رونقی نداشت. گویا این خیابان تنها در ایام بازگشایی دانشگاه‌ها در هر ترم رونقی می گیرد و پس از آن به افول می‌گراید. در این ایام دانشجویان برای تهیه کتاب‌های خود به کتابفروشی‌های راسته انقلاب سر می‌زنند.

کسادی بازار نشر علت‌های متعددی دارد. یکی از علت‌های آن وضعیت اقتصادی مردم است. هرگاه وضعیت اقتصادی مردم چندان خوب نیست بازار کتاب هم تحت تاثیر آن کساد می‌شود. مردم کتاب را از سبد خانوار خود حذف می ‌کنند چون باید نیازهای اساسی دیگرشان را برآورده کنند. علت دیگر کسادی بازار کتاب به تغییر نوع مطالعه و ذائقه مخاطب بازمی‌گردد. مخاطب امروز ترجیح می‌دهد اطلاعات مورد نیاز خود را به جای کتاب از فضای مجازی کسب کند و به جای کتاب کاغذی، کتاب الکترونیک بخواند و این نوع کتاب را از فضای مجازی دانلود کند.

از سوی دیگر جامعه ما با یک تغییر فرهنگی مواجه است.در این فرهنگ مردم بیشتر به سینما و موسیقی توجه می‌کنند و مطالعه کتاب سهم کمتری در فعالیت‌های فرهنگی مردم دارد. قسمتی از جمعیت کتابخوان کشورمان در سنین جوانی و نوجوانی هستند. این افراد هم بیشتر به سراغ کتاب‌های آموزشی می‌روند و البته این قشر از مطالعه رمان و شعر هم غفلت نمی‌کنند اما آنچه بیشتر توسط همین افراد خوانده می‌شود، کتاب‌های درسی و کمک آموزشی است.

برای برون رفت از وضعیت کنونی صنعت نشر باید چاره‌ای اندیشید. ادامه این روند سبب می‌شود شاهد چاپ کتاب به صورت ریستوگرافی باشیم. یعنی کتاب‌هایی با تیراژهای زیر هزار جلد چاپ و منتشر شوند. این وضعیت در نهایت به نفع صنعت نشر کشورمان تمام نمی‌شود. این در حالی است که در سال‌های نه چندان دور میزان تیراژ کتاب به 2 تا 3 هزار جلد می‌رسید و کتاب‌های بیشتری در بازار عرضه می‌شد و بازار کتاب هم رونقی داشت.

برای برون رفت از وضعت بد اقتصاد نشر راه چاره‌ای هم وجود دارد. یکی از راه‌ حل‌ها این است که وضعیت اقتصادی مردم رونقی بگیرد تا بازار نشر هم نفسی بکشد و از این کسادی خارج شود. این امر به یک باره اتفاق نمی‌افتد و نیازمند زمان است. شاید در این بین کتابخانه‌های سراسر کشور هم باید وارد گود شوند و با دادن سفارش کتاب به ناشران و خرید کتاب از آنها رونقی به وضعیت کساد صنعت نشر بدهند و روحی در این صنعت بدمند.

در این بین مردم هم باید در زمینه مطالعه کتاب احساس نیاز کنند. تا این احساس نیاز به مطالعه در آنها به وجود نیاید و بیدار نشود نمی‌توان انتظار داشت بازار کتاب رونق بگیرد. هر چقدر در فضای مجازی جستجو کنیم و کتاب الکترونیک بخوانیم اما باز هم جایگزین مطالعه کتاب نمی‌شود. نویسنده کتاب مشخص است و با مطالعه آثار متعددی از وی می‌توان با دنیای ذهنی‌اش آشنا شد و پس از آشنایی با دنیای ذهنی وی آثار دیگرش را دنبال کرد. هنوز هم آنچه را کتاب به عنوان تجربه در اختیار مخاطب می‌گذارد نمی‌توان در هیچ جای دیگر به دست آورد.

بازگشت رونق کتاب و برطرف شدن کسادی در بازار نشر به این راحتی‌ها امکان‌پذیر نیست. آنچه بیشترین تأثیر را در این بازار می‌گذارد احساس نیاز مردم امروز به مطالعه کتاب است. البته شرایط جامعه امروز و گذار جامعه از یک جامعه سنتی به مدرن سبب می‌شود مردم نیاز به مطالعه کتاب را در خود احساس نکنند و گمان کنند دریافت اطلاعات از طریق فضای مجازی نشانه‌ای از مدرن بودن است؛ در حالی که امروز در کشورهای پیشرفته از این فضا تنها برای انتشار دست‌آوردهای علمی آن هم برای جهانیان و نتایج آخرین مطالعات در زمینه‌ای خاص استفاده می‌شود. امروز مردم کشورهای پیشرفته هم اطلاعات خود را در زمینه خاص از طریق کتاب کسب می‌کنند.

 

گزارش از محدثه محمدپور

انتهای پیام/ 

نوع مطالعه و ذائقه فرهنگی مخاطبان تغییر کرده است

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.