به گزارش حوزه احزاب و تشکل های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی برای تبیین رابطه امنیت و اقتصاد و بررسی تاثیر فتنه 88 بر اقتصاد ایران با غلامرضا مصباحی مقدم گفتگو کرده است.
متن گفتگو به شرح زیر است.
*به نظر شما چه رابطهای بین امنیت و اقتصاد وجود دارد؟ عدم وجود امنیت در یک کشور چگونه باعث فرار سرمایهگذاری خارجی میشود و چگونه از این طریق به اقتصاد لطمه وارد میکند؟
امنیت یک کشور، از جهت روانی برای عامه مردم امری است که آنها را در آرامش قرار میدهد تا آنها زندگی خودشان را بهگونهای که مورد توقعشان است بگذرانند. از طرف دیگر، در رابطه با سرمایهگذاری و فعالیتهای اقتصادی، اگر در یک کشور امنیت برقرار باشد سرمایهگذاری صورت میگیرد، اما اگر امنیت نباشد سرمایهگذاری دچار مشکل میشود.
شما یک بندر را در نظر بگیرید؛ اگر در آن بندر جنگ رخ دهد، دیگر هیچ کشتیای نمیتواند به آنجا رفت و آمد کند، پس حمل و نقل صورت نمیگیرد و متعاقب آن صادرات و واردات تحقق پیدا نمیکند. نظیر این را میتوان نسبت به هرگونه سرمایهگذاری دیگر هم مشاهده کرد.
سرمایهگذاران به دنبال بازدهی در آینده هستند. مثلاً سرمایهگذاری در پتروشیمی نیازمند پنجسال کار مقدماتی است تا بتواند ماشین آلات را سرپا کرده و به نتیجه و محصول برساند؛ لذا اگر امنیت در کشور برقرار باشد سرمایهگذاری انجام میگیرد، ولی اگر امنیت نباشد تا وقتی که امنیت برقرار نشده این سرمایهگذاری صورت نخواهد پذیرفت.
از طرف دیگر امنیت ناپایدار هم به کار نمیآید. چون اگر امنیت برقرار باشد، اما پیشبینی شود که این امنیت بیثبات است و در آینده پایدار نخواهد ماند و احیاناً ششماه یا یکسال دیگر دچار مشکل خواهد شد، باز هم هیچ سرمایهگذاری حاضر نمیشود یک کار اقتصادی پنجساله را شروع کند.
یکی از مسائلی که همین امروز در پسابرجام با آن روبرو هستیم این است که آمریکاییها میخواهند ایران را یک کشور ناامن معرفی کنند تا سرمایهگذاران خارجی در اینجا سرمایهگذاری نکنند و تفکرشان این باشد که اگر برویم و در ایران سرمایهگذاری کنیم ممکن است چند ماه دیگر جنگی رخ بدهد یا تحریم جدیدی پدید بیاید و با آن جنگ یا تحریم ما نتوانیم آن سرمایهگذاری خودمان را ادامه بدهیم یا اگر به نتیجه رسیده باشد به بهرهبرداری برسانیم؛ بنابراین "امنیت" در تصمیمگیری برای فعالیتهای اقتصادی خیلی مؤثر است.
*همانطور که گفتید، عدم وجود امنیت، سرمایهگذاری خارجی را تحت تاثیر قرار میدهد. این شرایط بر روی سرمایهگذاری و تولید داخلی چه تاثیری میگذارد؟
وقتی یک شهر ناامن باشد، مغازهها و کارگاههای تولیدی در آن شهر تعطیل میشود و بنگاههای کوچک هم اقدام به فعالیت اقتصادی نمیکنند و خرید و فروش و کسب و کار رکود پیدا میکند. برعکس، اگر شرایط امن باشد و این امنیت برای عموم فراهم باشد، بازارها فعال میشوند و رونق پیدا میکنند و سرمایهگذاران هم اقدام به سرمایهگذاری میکنند و فرضشان بر این است که بتوانند از حاصل کار و سرمایهگذاری خودشان استفاده کنند؛ لذا کارخانجاتی ایجاد میشود که معمولا یک زمان مشخصی -مثلا یک یا دو سال- دوره سرمایهگذاری آنها است. بعد از اتمام دوره سرمایهگذاری، دوره بازدهی شروع میشود. پس باید شرایط برایشان کاملاً امن باشد تا آنها اقدام به سرمایهگذاری کنند.
*با توجه به توضیحاتی که در فضای تئوری و نظری دادید٬ بحث را در وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم و فتنه ۸۸ بررسی کنیم. خب٬ پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، اتفاقاتی در کشور رخ داد که امنیت را خدشهدار کرد. به نظر شما این ناامنیها چه تاثیری در اقتصاد گذاشت؟
درسال ۸۸ انتخابات بسیار بسیار خوبی با مشارکت حدود ۴۰ میلیون نفر برگزار شد که واقعاً مایه افتخار بود. مشارکت چشمگیری که هم در داخل و هم در خارج از نظر افکار عمومی حکایت از قوی بودن دموکراسی در ایران میکرد. ولی معالأسف کسانی که بازنده میدان این انتخابات بودند مسئله را به گونهای رقم زدند که این شیرینی بزرگ و این شور و نشاطی که پدید آمده بود تبدیل به یک تلخی شد.
فتنه ۸۸ علاوه بر این که از نظر سیاسی جایگاه ایران را در منطقه و جهان با افول مواجه کرد که غیر قابل بخشش است، ظلم بزرگی به نظام جمهوری اسلامی کرد. نظامی که انتخاباتش همواره مثالزدنی است و بهترین و امنترین انتخابات را برگزار میکند ناگهان به اغتشاش کشیده شد. چون معمولاً انتخابات در دیگر کشورهای اغلب با حوادثی همراه است؛ گاهی یک عده زخمی میشوند، کشت و کشتار میشود، گاهی صندوقها را میدزدند و... از این اتفاقات زیاد میافتد. الحمدلله کشور ما از این جهت بسیار عالی است.
اما اتفاقی که پس از انتخابات رخ داد شرایط بحرانی در کشور پدید آید. بحرانی که به اقتصاد کشور هم ضربه زد. بلافاصله واکنش بازار این بود که مغازهها را تعطیل کردند. عدهای در خیابانها بودند، عدهای که آنها را فریب داده بودند و به خیابانها کشیده بودند. وقتی این اتفاق افتاد، مردم احساس ناامنی کردند و به دنبال این احساس ناامنی، مغازهها تعطیل شد. در مدت قابل توجهی ماهها این اتفاق ادامه پیدا کرد؛ و این مسئله تاثیر روشن ناامنی بر روی سرمایهگذاری، فعالیتهای متعارف اقتصادی و کسب و کار مردم گذاشت و همه چیز راکد شد.
وقتی میآمدند و مساجد را آتش میزدند، وقتی هیئتها را به آتش میکشیدند، وقتی بانکها و جاهای دیگر را آتش میزدند، خوب، در این شرایط هر مغازهدار و تولیدکنندهای این ترس را دارد که اتفاق مشابهی برای مغازه یا کارگاه او رخ بدهد؛ لذا طبعاً کرکرهها را پایین میکشد چنانکه بعد از وقایع سال ۸۸ این اتفاق رخ داد و مغازهها را تعطیل کردند.
این فضای ناامنی وجود داشت و هر روز اطلاعیهای از سوی شکستخوردگان داده میشد و مردم را همچنان به خیابانها میخواندند. کسانی که به خیابانها میآمدند و شورش میکردند، شعارهایی میدادند که این شعارها اصل نظام و ولایتفقیه را به چالش کشیده بود و نگرانی دگرگونی سیاسی پدید آمده بود. گرچه ثبات اساسی نظام را داشتیم، اما اذهان و افکار که تحت تأثیر این اوضاع قرار گرفته بود را نمیتوان نادیده گرفت.
یک سال و چند ماه این اتفاق استمرار پیدا کرد و طبعاً هر سرمایهگذاری که بخواهد سرمایهگذاری کند در طی این مدت خودداری میکرد و این امر تولیدکنندگانی که میخواستند کار جدید انجام دهند را هم متوقف کرده بود. یعنی کسانی که میخواستند کار جدید انجام بدهند دست نگه داشته بودند و کسانی هم که مشغول کار بودند تعطیل کرده بودند. به نظرم فتنه ۸۸ یک ضربه اقتصادی قابل توجه و مهمی به کشور تحمیل کرد.
ماهها یک چنین شرایط ناامنی در کشور برقرار بود و البته منحصر به این مسئله نشد. خسارت به بانکها، مغازهها، اموال عمومی، سطلها زبالهها، ایستگاههای خطوط اتوبوسرانی و ... هم بخشی از خسارتهایی بود که به کشور تحمیل شد. تا اینکه ۹ دی اتفاق افتاد، مردم علیه این شرایط قیام کردند و به خیابانها آمدند و یک راهپیمایی خودجوش شکل گرفت.
*تحریمهایی که از سوی کشورهای غربی و اروپایی به دلیل وقایع فتنه ۸۸ وضع شده بود، چه تاثیری در اقتصاد کشور گذاشت؟ این تحریمها در تولید و صادرات نفت چه مشکلاتی را به وجود آورد؟
پس از این اغتشاشات و ناامنیهایی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری پدید آمده بود، دشمنان قسم خورده ملت ایران به تشدید تحریمها پرداختند و از کسانی هم که به خیابانها آمده بودند حمایت کردند و گفتند ما حامی آنها هستیم. اسرائیل هم اعلام کرد که آنها سخنگوی ما هستند؛ لذا چنین مواضعی از طرف کشورهایی که با مردم ما دشمن هستند اتخاذ شد و آن تحریمها تاثیر بدی بر اقتصاد ما گذاشت.
تحریمهایی که آمریکا و کشورهای غربی علیه ایران اعمال کردند بر تجارت و صادرات و واردات ما و بر صادرات نفت و قیمت نفت در بازارهای جهانی هم تاثیر گذاشت. البته سعودیها هم از این فرصت استفاده کردند و برای به شکست کشاندن ایران، عرضه نفت را یکجانبه به شدت افزایش دادند و تولید نفت خودشان را تا ۱۰ و نیم میلیون بشکه بالا بردند تا بتوانند هر چه نفت ایران از بازار کاهش پیدا میکند جایگزین کنند.
بعد از این تحریمها، صادرات نفت از ۲/۷ میلیون بشکه به کمتر از یک میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرد. قیمت نفت هم از ۱۱۰ دلار به صورت میانگین در طول یکسال به ۴۰ دلار و حتی زیر ۴۰ دلار رسید. معلوم است که چه اتفاقی افتاده است. این آثار بسیار ناگواری در اقتصاد ما برجای گذاشت و اقتصاد ما را به جای اینکه بسط پیدا کرده و بزرگتر بشود، کوچک و کوچکتر کرد.
یکی دیگر از خسارتهایی که به اقتصاد کشور وارد شد این بود که هزینه "مبادله" را برای کشور ما بالا برد. چرا که تجارت بین ایران و کشورهای دیگر با کشتیهای ما مشکل داشت و کشتیهای ما اجازه پهلو گرفتن در بنادر اروپا را نداشتند. تحریمها اجازه نمیداد نفتکشهای ما نفت جابهجا کند و اگر پرچم ایران بر روی نفتکشی بود به آن اجازه عبور نمیدادند؛ لذا ما ناچار بودیم از پرچم کشورهای دیگر برای انتقال نفتمان استفاده کنیم. ما روزانه برای هر کشتی ۶۰۰ دلار هزینه پرچم میپرداختیم و بدینترتیب حمل و نقل نفتمان هزینه جدیدی پیدا کرده بود. حمل و نقل بار هم حدود ۳۰ درصد قیمت تجارت را بالا برده بود. اینها محاسبه شده و کاملاً کار تحقیقاتی صورت گرفته است. نتیجه این شد که حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد هزینه تجارت را برای ما سنگین کرد. معلوم است که از نظر اقتصادی چه آثار زیانباری برای اقتصاد کشور ما به همراه داشت.
*بعد از فتنه ۸۸ هم بخشی از دارییهای ایران توسط کشورهای غربی بلوکه شد...
این هم یکی از آثار تحریمها بود. وقتی که تحریمها اعمال شد، ایران از نظر مبادلات دلار تحریم شد. بخش عظیمی از درآمدهای ارزی ما هم در قالب دلار بود که در بانکهای خارجی بلوکه شد و هنوز هم قابل تبدیل نیست. اگر هم تبدیل بشود به پول ملی آن کشورهایی که به ما بدهکار هستند تبدیل میشود و ما ناچار هستیم کالاهای آنها را خریداری کنیم که احیاناً ممکن است ما آن کالاها را نیاز نداشته باشیم یا آن کالاها کیفیت لازم را نداشته باشند.
هنوز هم کشور ما از آثار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فتنه ۸۸ رنج میبرد. زیان اقتصادیاش این بود که جلوی بسیاری از فعالیتها و کسب و کارها را گرفت. بخشی از سرمایهگذاری خارجی که میتوانست طبق روال مطابق با قبل از شرایط فتنه رشد و استمرار پیدا کند با یک وقفه روبرو شد که هنوز هم به نقطه قبلی بازنگشته است.
*با توجه به اینکه در آن زمان شما عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی بودید، آیا در آن زمان جلسهای با سران فتنه برگزار شد تا به آنها درباره خسارتهایی که به اقتصاد کشور تحمیل میشود صحبت شود و به آنها هشدار داده شود؟ شما در این رابطه اطلاعی دارید؟
خبرهایی داریم که بعضی از افراد رفتند که با آنها از سر دلسوزی صحبت کنند. اما متأسفانه آنها نشنیده گرفتند و اعتنایی به این صحبتها نکردند.
انتهای پیام/
در جامعه ما هر کس احترام به مالکیت را خودش تفسیر می کند . مثلا در انتخابات مجلس . ریاست جمهوری کاندیداها با تفسیر شخصی خود را مالک اموال فردی و عمومی می دانند . بدون اجازه مالک بردر دیوار مردم اعلامیه می چسباند .و یا خیابانها . پارکها . فضای سبز پر است از پوستر و بنر . ویا اعلامیه های تخلیه چاه . کنکور رستوانها. فروشگاه ها ه بدون اجازه مالک بر دیوار انها نصب کنند .کپی رایت از اثار فکری و هنری و فرهنگی بدون اجازه مالک جزئ افتخارات و حقوق خود می دانند .و امثال دیگر و غیره نتیجه عدم اشنایی با مفهوم مالکیت باعث گردیده است که .در شبکه های اجتماعی بدون اجازه مالک نسبت به پخش عکس و کلمات و کلیپ های توهین امیز اقدام می نماید .و یادر مسائل حاد مزاحمت برای دیگران چه فکری و جسمی ایجاد می کندند .عدم اشنایی با مالکیت عمومی باعث شده که تعدای ا تلاش میکند از ارازل و اوباش باشد . در صورتی که می شنویم که در کشور سوئیس . سوئد نروژ . المان و... مردم احترام بسیار زیاد به مالکیت افراد و اموال عمومی نشان می دهند . حتی تف کردن در خیابان . جیغ زدن . بلند صحبت کردن والودگی هوا . رودخانه ها قطع درختان . و....... را جزی تجاور به حریم مالکیت فردی و عمومی می دانند. پس برای انها شبکه های اجتماعی زیاد مانند کشورد ما مخرب نمی باشد .چون انها قبلا فرهنگ سازی کرده اند . .