به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «سیدهادی سیدافقهی» نوشت:
درحالیکه با شکست تروریستهای داعش، شمارش معکوس برای فروپاشی نهایی ماشین جنگی غرب در سوریه از مدتها پیش آغازشده است، رجزخوانی همزمان «نیکی هیلی»، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل و «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه در خصوص حمله به سوریه به بهانه استفاده ارتش این کشور از سلاح شیمیایی، نشانه بسیار مهمی در پازل تحولات سوریه به شمار میرود.
از چند هفته پیش که ارتش سوریه، عزم خود را برای آزادسازی منطقه استراتژیک «غوطه شرقی» جزم کرد، آمریکا، انگلیس و فرانسه و دیگر متحدین تروریستها، حساسیت فوقالعادهای نسبت به عملیات گسترده ارتش نشان دادند که این واکنش، بیانگر رویدادهای حساس و خطرناکی است.
بهعبارتدیگر، خیز آمریکا و متحدانش طی چند روز گذشته، این واقعیت را برای ناظران و کارشناسان بینالمللی ثابت کرده است که گرانیگاه تحولات سوریه، نه حلب، نه دیرالزور و نه مناطق دیگر، بلکه غوطه شرقی بوده است. استدلال گزاره ذکرشده نیز ازاینقرار است که وقتی شهر کلیدی حلب آزاد شد، دیرالزور از لوث وجود تروریستها پاکسازی شد، معبر سوقالجیشی البوکمال به دست نیروهای مقاومت افتاد و حتی زمانی که ارتش سوریه و نیروهای همپیمانش به سمت ادلب عازم شدند، چنین دستپاچگی و عکسالعملی از سوی کشورهای غربی مشاهده نشد!
درست درزمانی که مشت قدرتمند ارتش سوریه و متحدانش، در حال منکوب کردن آخرین بقایای تکفیریها در غوطه شرقی است، میبینیم که حامیان همیشگی تروریستها به صرافت و انفعال کمنظیری افتاده و مثلث شوم واشنگتن، لندن و پاریس برای تشکیل جلسه اضطراری در شورای امنیت سازمان ملل، تاکنون سه بار درخواست دادهاند! تروریست پرورهایی که هیولایی مثل داعش را به جان مردم عراق و سوریه انداخته و مسبب کشته شدن دهها هزار نفر و آوارگی صدها هزار تن شدهاند، حالا به بهانه رسیدگی فوری به اوضاع انسانی غوطه شرقی – بخوانید نجات جان تروریستهای آموزشدیده – به سازمان ملل فشار میآورند که این شتابزدگی و عجله کاخ سفید و متحدانش، از حجم وسیع هزینهها و اوج امیدهای آنان بهمنظور تدارک یک حمله سریع و برقآسا باهدف قبضهکردن پایتخت سوریه حکایت دارد.
بهزعم پدرخواندههای تروریسم، با اشغال دمشق، ضربه نهایی به حکومت سوریه وارد آمده و مانند فردی که از ناحیه سر مورد اصابت قرار بگیرد، تسلط بر پایتخت نیز کار را تمام خواهد کرد و فرقی نمیکند که نیروهای ارتش در کدام منطقه از کشور حضورداشته و چه میزان از اراضی اشغالی را آزادکرده باشند. بهبیاندیگر، اگر همه پیروزیهای ارتش سوریه در جایجای این کشور ازجمله در ارتفاعات قلمون، حلب، حمص، درعا، شمال حما و ... را در یک کفه ترازو قرار دهیم و تار و مار کردن تروریستهای غوطه شرقی را در کفه دیگر، البته کفه غوطه شرقی سنگینتر است و پیروزی یا خدایناکرده شکست در این جبهه، به مفهوم برنده شدن یا باختن در تمام جبهههای دیگر خواهد بود.
شاید اگر گفته شود که بهمجرد مشاهده واکنش عجیب و غیرعادی غرب در غوطه شرقی، عمق راهبردی این منطقه مکشوف شده است، سخن بهگزاف نگفته باشیم، چراکه قویترین برگ میدانی و نظامی تروریستها در حال از دست رفتن بوده و امید به اینکه بسیاری از شکستهای خود در نقاط مختلف سوریه را در غوطه شرقی جبران کنند، به یأس بدل شده است. با فروافتادن پردهها و زدوده شدن غبار تردیدها از این حقیقت که نقطه ثقل تحولات میدانی سوریه در غوطه شرقی نهفته است، ارتش سوریه نیز عزم خود را جزم کرد تا این منطقه را از لوث وجود تروریستها پاکسازی کند؛ منطقهای که به کریدور شلیک موشکهای گراد بهسوی پایتخت و حیات خلوت نفوذ تکفیریهای انتحاری به دمشق تبدیلشده و همچون زخمی در میان استخوان، تهدیدی دائمی برای حاکمیت سوریه به شمار میآمد. در حال حاضر، جراحی غده چرکین غوطه شرقی بهوسیله ارتش سوریه و با پوشش هوایی روسیه، بهسرعت در حال پیشرفت است و ابتکار عمل بهگونهای از دست نیروهای مسلح تکفیری خارجشده که انتخابی جز بر زمین گذاشتن سلاح یا کشته شدن ندارند. لذا درد این جراحی، صدای آنها را درآورده و شاهد عملیات گسترده روانی – تبلیغاتی آمریکا در راستای مظلومنمایی و نجات تروریستها هستیم.
پیشازاین، مقامات دولتی سوریه، روسیه و ایران، به اجرای «پلن B» (طرح جایگزین) واشنگتن و اروپا - با توجه به عقیم ماندن نقشههای محور عبری، عربی، غربی- اشارهکرده بودند؛ بهاینترتیب که مقامات عالیرتبه اروپایی و آمریکایی، خود وارد گود شده و با تهدید به حمله نظامی و دستاویز قرار دادن استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی، قصد دارند، گرانیگاه غوطه شرقی را به نفع خود و به ضرر جبهه مقاومت و حکومت قانونی بشار اسد حفظ کرده و در فرصت مناسب، پایتخت سوریه را به خیال خود اشغال کنند. با جمعبندی معادلات میدانی و با عنایت به بازی خطرناکی که آمریکا و فرانسه کلید زدهاند، وقوع همه گزینهها محتمل است. اصلیترین گزینه در این میان، - همانگونه که پیشازاین ذکر شد - اقدام نظامی آمریکا و فرانسه با مستمسک قرار دادن استفاده ارتش سوریه است؛ کما اینکه ناوگان تبلیغاتی غرب و ارتجاع، بارها بر قطعیت بکارگیری این تسلیحات ممنوعه از سوی دمشق تأکید کرده است. این در حالی است که سوریه عضو «سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی» بوده و در راستای عمل به مفاد کنوانسیون منع گسترش سلاحهای شیمیایی، زرادخانه سلاحهای شیمیایی خود را تحت نظارت سازمان ملل، امحا کرده است. از سوی دیگر، دولت سوریه پیشدستانه عمل کرده و به طرفهای غربی، شواهد و مدارک مستدلی از کشف و ضبط لابراتوارها و کارگاههای مخفی شیمیایی تروریستها ارائه کرده که نمونه آن، کشف یک مرکز مخفی تروریستها در غوطه شرقی در هفته جاری بود که برای تولید سلاحهای شیمیایی مورداستفاده قرار میگرفت.
بنابراین، هدف اصلی و نقطه کانونی حامیان غربی تروریستها، تمام کردن مأموریت ناتمام غوطه شرقی در حمله نظامی به کاخ ریاست جمهوری، وزارت دفاع، ستاد ارتش سوریه و سایر نقاط کلیدی پایتخت و یا وادار نمودن سوریه و روسیه و نیروهای همپیمان به متوقف کردن عملیات در غوطه شرقی است تا از این رهگذر، حداقل نیمی از امتیاز کارت این منطقه را برای چانهزنی یا بازتولید مواضع و نیروهای ازدسترفته، حفظ کنند. لذا آنچه بایسته و شایسته سوریه و متحدانش است، عبارت است از آمادهباش کامل و عکسالعمل بهموقع که خوشبختانه مقامات ایرانی و روس اعلام کردهاند، هرگونه بمباران و هدف قرار دادن نهادهای دولتی پایتخت سوریه برای نجات غوطه شرقی، با عکسالعمل جدی و قاطع ارتش و نیروهای متحد و مقاومت، مواجه خواهد شد.
منبع: روزنامه حمایت
انتهای پیام/