به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
ارومیه ،دومین
کودک آزاری فجیع در چند ماه اخیر در آذربایجان غربی! این بار لگن و دست و صورت نازنین بر اثر تنبیههای ناپدری اش شکسته، سوخته و کبود شده است، نازنین میرود کنار ژیوان ۵ ساله که زیر خاک قبرستان بوکان با تن کبود خوابیده است، میرود کنار هانیه ۷ ساله که هر روز در خیابانهای این شهر کتک میخورد، اما کو پشت و پناهی؟! میرود کنار عرفان ۴ ساله با زیر چشمهای کبود و تن سوخته با آتش سیگار که هر روز همراه پدر معتادش کوچه پس کوچههای شهر را برای لقمهای نان و خرج مواد پدر گز میکنند، نازنین با لگنهای شکسته هم از هفته قبل روی تخت بیمارستان مهاباد به جمع صدها و هزاران
کودک آزار دیده زنده با درد یا مرده در حسرت که هر از چندگاهی خبرشان را منتشر میکنیم میپیوندد.
نازنین پدر و مادری معتاد دارد و شرح شکنجههای نازنین فراتر از مرزهای آذربایجان غربی و ایران نیز رسیده است با این همه نازنین بی پناه است. هنوز جوهر تایید حکم اعدام قاتلین جوان مهابادی خشک نشده که خبر رسیده نازنین ۶ ساله با تنی سوخته و دست و لگنی شکسته و زیر چشمی کبود شده روی تخت بخش جراحی کودکان بیمارستان مهاباد زجر میکشد.
همین مرداد امسال بود که ژیوان ۵ ساله بر اثر شکنجههای نامادری اش روی یکی از همین تختهای بیمارستان مهاباد جان داد. وخامت حال نازنین همچون ژیوان نیست و بهزیستی هم درخواست کرده که به محض بهبودی او راهی یکی از مراکز نگهداری شود تا به سرنوشت ژیوان دچار نشود. این حجم از ظلم و خانه خرابی برای شانههای دخترکی معصوم بی اندازه زیاد است.
نمیدانیم از چه کسی گله کنیم؟ از اوضاع بغرنج اجتماعی در استان، از گرانی و فقر، از اعتیاد و بیکاری، از سهل انگاری و بی توجهی والدین، از نبود مهارتهای زندگی و فرزند پروری و... یا میدانیم گله کنیم و زورمان نمیرسد. این روزها سهم ما مردم مفلوک فقط درد است و این درد روزی با شکنجه نازنین در مهاباد سر باز میزند و روزی دیگر با مصیبتی دیگر مثل شکنجه زنی بی پناه در ماکو!
انتهای پیام/م
کودک آزاری در آذربایجان غربی