به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، فلسطین جزء سرزمینهایی است که اولین تمدنهای بشری را در خود جای داده و دارای قدمت هزاران ساله است، اماکن مقدس بسیاری از سه دین آسمانی در آن وجود دارد که اهمیت آن را دو چنان مینماید.
بنی اسرائیل بعد از این اقوام و در بعضی نقاط فلسطین زندگی کردند، البته هم زمان با چند قبیله عبری (بنی اسرائیل) اقوام دیگری نیز مانند کلدانیها، آشوریها و... در فلسطین زندگی میکردند، بنابراین ادعای آنها مبنی بر حق تاریخی بر سرزمین فلسطین صحیح نمیباشد.
صهیونیستها بیش از یک قرن و نیم پیش برای ایجاد اتحاد بین یهودیان سراسر دنیا حرکت خود را آغاز کردند، آنها در ابتدا شعار وطن یهودی در آرژانتین یا یکی از کشورهای آفریقایی (بیشتر اوگاندا مطرح بود) سردادند ولی بعدها این شعار برای همراهی و هماهنگتر کردن یهودیان سراسر دنیا (با دادن بار اعتقادی) متوجه فلسطین به عنوان سرزمین موعود! یهود شد.
این سرزمین تا زمان خلیفه دوم در دست رومیها بود که بوسیله پیماننامه با صلح و آرامش و بدون خونریزی بدست مسلمانان فتح شد و تا آخر دوران عثمانیها جزء قلمرو حکومتهای اسلامی و منطقهای با اکثریت مسلمان و بدون هیچ مزاحمتی برای سایر ادیان بود.
دلیل اول اینکه همه ادیان آسمانی که مردم را به توحید دعوت کردند، پیامبران عظیم الشانی که مبعوث شدند، به دنیا آمدند و به شهادت رسیدند، در خاورمیانه قد علم کردند. حساسیت دوم موضوع نفت و انرژی است، به طوریکه ۷۵% انرژی دنیا از خاورمیانه در حال تردد است.
عامل سوم اینکه خاور میانه قلب جهان اسلام است. این منطقه تراکم مسلمانان دنیا را در خود جای داده است و مسلمانان با توجه به دستورات دینی خود که آنها را به خود اتکایی از مسیحیان و یهودیان و دوری از تبعیت از آنها تشویق میکندو برعکس غربیها مایل به تسلط بر تمام مردم دنیا از جمله مسلمانان بودند، بنابراین برای تسلط و کنترل هرچه بیشتر مسلملنان به این نتیجه رسیدند که یهودیان را در این منطقه مستقر نمایند.. عامل چهارم: موقعیت جفرافیایی است. جغرافیای خاورمیانه به گونهای است که محل تلاقی چند قاره دنیا است در واقع قلب آسیا، افریقا و اروپا است. نمیتوان امروز از اقتدار سخن گفت، ولی خاورمیانه را نادیده گرفت؛ لذا وضعیت و مراحل اشغال این سرزمین مقدس به چهار مرحله تقسیم میشود:
تعداد یهودیان [در فلسطین]از ۵۶ هزار نفر [یعنی معادل]۸ درصد در مقابل ۶۴۴ هزار فلسطینی، [معادل]۹۲ درصد تجاوز نمیکرد و میزان اراضی آنان هم به ۲ درصد میرسید.
نخستین موج مهاجرت یهودیان در سال ۱۸۸۲ میلادی (۱۲۶۱ هجری شمسی) آغاز شد و تعداد مهاجران تا ۱۹۰۳ میلادی (۱۲۷۲ هجری شمسی) به حدود ۲۰ هزار نفر رسید. [در جنگ جهانی اول دولت عثمانی شکست خورده و کشور عثمانی تجزیه شده و بین قدرتهای بزرگ آن دوران، فرانسه و انگلیس تقسیم میشود]پس از اشغال فلسطین توسط انگلیس، در آوریل ۱۹۱۷ میلادی (۱۲۸۶ هجری شمسی) بالفور (وزیر امور خارجه انگلیس) وعده ایجاد میهن ملی یهود را در فلسطین به یهودیان وعده داد.
پس از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۹ میلادی مقارن با ۱۲۱۸ شمسی با شکست عثمانی و تجزیه این سرزمین پهناور اسلامی سرزمین فلسطین با توطئه انگلیسیها به قیمومیت «سرپرستی» انگلیس در میآید.
قیمومیت یعنی اینکه مردم سرزمین آنقدر عقب مانده باشند که نتوانند خود را اداره کنند، بنابراین کشوریکه توانمند است میآید و به حساب کمک به آن سرزمین حکومت میکند و مردم آن سرزمین را در حکومت داری توانمند میکند و سرآخر سرزمین را به مردم همان سرزمین میسپارد
انگلیسیها که صهیونیستهای یهودی در آن نفوذ داشتند، در دوران قیمومیت اقدام به واگذاری زمینهای فلسطین به آژانس یهود کردند، در این بین این آژانس تلاش میکرد علاوه بر زمینهایی که انگلیسیها به آنها میدهند با مسلمانان وارد معامله شوند و زمینهای آنها را خریداری کنند، از آنجا که علمای وقت به اندیشه شوم این یهودیان پی برده بودند، ضمن آگاه ساختن مسلمانان، حکم ارتداد و کشتن افرادی که زمینهای خود را به یهودیان میفروشند صادر کردند.
صهیونیستها به ناچار یا با ظاهری مسلمان و یا توسط وکلای مسیحی زمینهایی را از مسلمانان خریداری کردند با این حال تا سال ۱۹۴۸ یعنی ۶۰ سال پیش که انگلیسیها این سرزمین را ترک کرده و به صهیونیستها واگذار کردند و آنها اعلامیه استقلال اسرائیل را صادر کردند، نزدیک به ۶/۶ درصد کل سرزمین فعلی فلسطین را در اختیار داشتند در حالیکه قبل از اشغال فلسطین یهودیان تنها ۲ درصد فلسطین را در اختیار داشتند.
و، اما پس از ۱۹۴۸ یک رشته اتفاقاتی رخ میدهد که اسرائیل مناطق بیشتری را در اشغال خود در میآورد که مهمترین آنها جنگ ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ است.
صدور قطعنامه سازمان ملل متحد در ۲۹/۱۱/۱۹۴۷ در مورد تقسیم فلسطین به دو کشور فلسطینی و یهودی و تجزیه ۵۴ درصد از سرزمین فلسطین. ۵۴ درصد به صهیونیستها تعلق گرفت و مابقی به فلسطینیان.
صهیونیستها در روز ۱۵/۵/۱۹۴۸، ساعاتی پس از اعلام پایان قیمومیت انگلیس، برپایی دولت خود را اعلام کردند و جنگ بین باندهای تروریستی صهیونیستی و فلسطینیان آغاز شد، ارتشهای عربی به حمایت از ملت فلسطین وارد نبرد با صهیونیستها شدند ولی، چون آمادگی برای این جنگ نداشتند، شکست خوردند، البته وابستگی این ارتشها به ویژه فرماندهان آنها به استعمار انگلیس نیز در ناکارآمدی آنان بسیار مؤثر بود.
«پس از اعلام موجودیت رژیم اشغالگر قدس و توسط بن گوریون، اولین جنگی که این رژیم علیه فلسطین و کشورهای عربی منطقه به راه انداخت به جنگ ۱۹۴۸ معروف است. در طی این جنگ صهیونیستها ۷۸ درصد کل خاک فلسطین را به اشغال خود در آوردند. در اثر این جنگ، نخستین مرحله آوارگی بزرگ مسلمانان فلسطین به وقوع پیوست. طی آن حدود یک میلیون فلسطینی از مجموع یک میلیون و نهصد هزار فلسطینی در آنزمان آواره شدند. حدود ۲۰۰۰۰۰ تن از مسلمانان فلسطین به نوار غزه مهاجرت کردند و ۴۹۶۰۰۰ تن به اردن و ۱۰۰۰۰۰ تن به لبنان و ۸۵۰۰۰ تن به سوریه و ۲۰۰۰۰ تن به مصر و عراق کوچ کردند»، «در سالهای ۱۹۵۳ و ۱۹۵۰ کنست رژیم صهیونیستی قوانینی را مبنی بر مصادره اراضی فلسطینیها به تصویب رساند.
بیشتربخوانید:قدرت تماشایی و افتخارآمیز موشک «سرایا القدس» غزه + فیلم
هنگام شروع جنگ ۱۹۴۸ تعداد فلسطینیان به ۰۰۰/۰۵۶/۲ در مقابل ۰۰۰/۶۵۰ یهودی میرسید. بخش اعظم افزایش جمعیت یهودی در اثر مهاجرتهای مورد حمایت نیروهای اشغالگر انگلیسی بوده است. یهودیان که تنها ۶۶/۵ درصد از اراضی فلسطین را در اختیار داشتند، در طول دوره قیمومیت انگلیس، بر ۱۱ درصد از سرزمین و از جمله ۱۹۱ روستا و ۷ شهر با زور مستولی شدند. سرانجام با اشغال تقریباً ۴/۳ (سه چهارم) خاک فلسطین در جنگ ۱۹۴۸، نیمی از فلسطینیان از سرزمین و خانه و کاشانه خود رانده شدند و به صورت آوارگان در اردوگاهها به حیات خود ادامه دادند.
صهیونیستها در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ م. با قیمانده فلسطین را همراه با شبه جزیره سینای مصر و ارتفاعات جولان سوریه به اشغال خود درآوردند. مجموع سرزمینهای عربی زیر سلطه صهیونیستها به ۸۹۳۵۹ کیلومتر مربع یعنی چهار برابر زمینهای اشغال شده پیش از جنگ ۱۹۶۷ م. رسید. پیش از جنگ، فلسطینیها ۲۵/۲ میلیون نفر یعنی ۷۰ درصد از جمعیت را در مقابل ۳۰ درصد یهودیانکه این درصد در اثر مهاجرت یهودیان از سراسر دنیا بود تشکیل میدادند. در طول این جنگ بیش از ۴۱۰ هزار فلسطینی آواره شدند. اسکان صهیونیستها در کرانه باختری و نوار غزه با احداث نخستین شهرک به نام کفر عتصیون در کرانه باختری در ۲۵/۱۱/۶۷ آغاز شد و تنها در سال اول اشغال، ۱۴ شهرک احداث و ۱۲۲۷۰ مهاجر یهودی در آنها اسکان یافتند.
انور سادات، رئیس جمهور مصر اولین دولتمرد عربی بود که پس از جنگ ۱۹۷۳ م. [۱۳][۱۰](۱۳۵۲ هـ. ش) اعراب و اسرائیل معروف به جنگ رمضان با اسرائیل سازش کرد و آن را به رسمیت شناخت و با عقد قرارداد سازش (کمپ دیوید) با این رژیم، موجبات یاس و ناامیدی امت عربی را در مبارزه با اسرائیل و آزادسازی فلسطین فراهم کرد. حضرت امام (ره) بارها این حرکت خائنانه به آرمان فلسطین و امت اسلامی را تقبیح کردند. ایشان در موضع خود نسبت به صلح انورسادات فرمودند: من جداً اقدامات انورسادات (توافقات کمپ دیوید) را محکوم میکنم، سادات با قبول صلح با اسرائیل وابستگی خود را به دولت استعمارگر آمریکا آشکارتر نمود و ملت مصر باید دست این خیانتکار انورسادات را از کشور خود قطع کند و ننگ سرسپردگی به آمریکا و صهیونیسم را از ملت بزداید.
بی تردید انقلاب اسلامی ایران نه تنها در انقلاب اسلامی مردم فلسطین نقش بسزایی داشته، بلکه نقش محوری در بیداری و هوشیاری جهان اسلام نیز داشته است. انقلاب اسلامی ایران تبدیل به الگویی برای اسلامخواهی، استکبارستیزی و آرمان تشکیل حکومت اسلامی در بین ملتهای اسلامی شده به گونهای که اردوگاه غرب و سران غیر مردمسالار عرب را به چالش و واکنش کشاندهاست. آنها به خوبی دریافتند که بیداری جهان اسلام با این همه پتانسیل به ضرر غرب و استمرار حکومت سران غیر مردم سالار عرب خواهد بود. انقلاب اسلامی تأثیر عمیقی برملت مسلمان فلسطین در زمینه بازگشت به آموزههای دین، امیدوار شدن به تواناییهای خود، الگو قرار دادن نظام اسلامی توسط مبارزان فلسطینی، قرار دادن مسجد به عنوان پایگاه اصلی مبارزه با دشمنان، سامان دادن وحدت بر محور اسلام و شکلگیری گروههای جهادی (چون حماس و جهاد اسلامی) به جای گذاشته است که انتفاضه، محصول تأثیرپذیری مبارزات ملت فلسطین از انقلاب اسلامی است.
مدیریت بحران فلسطین تا مدت مدیدی به دست دولتهای عربی و رهبران سازمانهای چریکی فلسطینی قرار داشته است، ولی آنها نتوانستهاند در معادله موجود تغییری پدید آورند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و رهنمود حضرت امام خمینی (ره) که از دریچه مقاومت اسلامی و سازش ناپذیری با اسرائیل به مساله فلسطین مینگریست، تحولات بسیاری در این مسئله بوجود آمد. پیروزی جنبش حزبالله در لبنان مرهون اندیشه امام خمینی (ره) است.
به گفته سید حسن نصرالله پایه اساس ایده مقاومتی که در این کشور شروع شد و به حرکت درآمد در عمق، قدرت، فعالیت و جدیت خود به امام خمینی (ره) بر میگردد و اوست که همه این ابعاد را به مقاومت بخشید و عقبنشینی بدون قید و شرط رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۰ از این کشور، یکی از مهمترین پیروزیهای آنها بر رژیم صهیونیستی است که توسط اسلامگرایان بدست آمد. عقبنشینی اسرائیل از نوار غزه در سال ۲۰۰۵ نیز مدیون جریان مقاومت اسلامی فلسطین است که در اقدام بعدی با پیروزی در انتخابات، زمام امور دولت را در دست گرفت و مشروعیت انتخاباتی را در کنار مشروعیت انقلابی از آن خود ساخت.
این تحولات عمدتاً مدیون تفکر امام خمینی (ره) است که اندیشه اسلام انقلابی و مبارزه را اساس حرکت برای آزدسازی فلسطین قرار داد و جریان مقاومت اسلامی را در منطقه گسترش داد. رهبر شهیدجنبش جهاد اسلامی دکتر فتحی شقاقی در رابطه با نقش انقلاب ایران و تأثیر آن بر مبارزات مردم فلسطین گفته است: «هیچ چیز به اندازه انقلاب امام خمینی (ره) نتوانست ملت فلسطین را به هیجان آورد و احساسات آنها را برانگیزد و امید را در دلهایشان زنده کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی ما به خود آمدیم و دریافتیم که آمریکا و اسرائیل نیز قابل شکست هستند، ما فهمیدیم که با الهام از دین اسلام میتوانیم معجزه کنیم و از این رو ملت مجاهدمان در فلسطین، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را به دیده تقدیر مینگرند و امام خمینی (ره) را از رهبران جاوید تاریخ اسلام میدانند.
منبع:الکوثر
انتهای پیام/