به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رای الیوم، در مقالهای در این روزنامه نوشت: نشست سران عرب صرف نظر از مکان برگزاری آن، همواره سریال کمدی سرشار از تضادها و شگفتیهای غیرخندهآور است. اتباع کشورهای عربی هم تمایل به پیگیری این نشستها دارند هرچند این پیگیریها صرفا برای با خبر شدن از تصمیمات و حتی سخنرانیهای رهبران شرکت کننده در آن نیست بلکه به دنبال آن هستند که کدام یک از آنها عصبانی میشود و سالن کنفرانس را زود ترک میکند؟ چه کسی با چه کسی احوالپرسی میکند؟ چه کسی از حرف زدن با چه کسی خودداری میکند؟ چه کسی به چه کسی اخم میکند؟ چه کسی با تلفن همراهش طی ایراد یک سخنرانی بازی میکند؟ و دیگر داستانهای این چنینی.
در این یادداشت آمده است: در همین حال عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهور مصر، دو بار ما را غافلگیر کرد. یک بار زمانی که کاخش اعلام کرد در نشست تونس شرکت نخواهد کرد و بار دوم زمانی که وی ناگهان وارد تونس شد و تنها یک ساعت قبل از رسیدن به تونس، حضورش را اعلام کرد. چرا اول خواست شرکت نکند و چرا نظرش را تغییر داد و شرکت کرد؟ این امر همچنان یک معما است.
تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، دو روز قبل اعلام کرده بود در این نشست شرکت و سخنرانی خواهد کرد. وی با اینکه سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، حضور داشت، شرکت کرد. در همین حال، تمیم قبل از اینکه احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب، سخنرانیاش را به پایان برساند، از سالن کنفرانس مستقیم به فرودگاه رفت و ما بار دیگر علت این رفتار را نمیدانیم. وی پیامی برای رئیس جمهور تونس فرستاد و از استقبال گرمی که از وی در تونس شد، قدردانی کرد هرچند ما هیچ گرمی و احترامی ندیدیم؛ زیرا تمیم فقط و فقط سی دقیقه در تونس حضور داشت و رئیس جمهور تونس برای استقبال به فرودگاه نرفت و فقط یوسف شاهد نخست وزیر از وی استقبال کرد.
نکته جالب این است که رهبران عرب که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، آنها را در نشست قاهره در ماه اوت ۲۰۰۶ شبهمرد توصیف کرده بود و وزرای امور خارجهشان، کل نشست را به بیان حرفها و شعارها اختصاص میدهند و در نشست (عادیسازی روابط با اسرائیل) در ورشو هیچ یک از شرکتکنندگان یک کلمه درباره «فلسطین» یا «قدس» نگفتند و بر خطر ایران تمرکز کردند. آنان گفتند این ایران است که امنیت و ثبات منطقه و جهان را متزلزل میکند. در نشست تونس نیز همه سخنرانیها به ویژه سخنرانی پادشاه سعودی بر این امر تاکید داشت که امنیت و ثبات در منطقه محقق نخواهد شد جز اینکه حل و فصل عادلانهای محقق و کشور فلسطین با پایتختی «قدس شرقی» تشکیل شود.
این روزنامهنگار مشهور عرب در ادامه افزود: نکته مهمتری که سبب شد این نشست به اوج تمسخر برسد این بود که همه رهبران در نشست تونس اقدام آمریکا را برای به رسمیت شناختن الحاق بلندیهای جولان به اسرائیل محکوم کردند و هر از گاهی که محکوم میکردند به صندلی خالی سوریه و پرچم برافراشته شده آن روی میز نگاهی میانداختند. آیا منطقی است این مسئله بسیار مهم را بررسی کنند بیآنکه صاحبان آن حضور داشته باشند؟ این تناقض فقط در نشستهای عربی و در این دوره کثیف عربی اتفاق میافتد.
تنها اصل ثابت در نشست تونس تاکید بر حفظ طرح صلح عربی بود، اما اگر کسی مثل ما از یکی از آنها یا از بیشتر آنها بپرسد چرا به این طرح احترام نگذاشتند و خودشان نخستین کسانی بودند که آن را ساقط کردند و زمان اجرا برعکس آن عمل کردند و عادیسازی (روابط با اسرائیل) را در پیش گرفتند و فرش قرمز برای بنیامین نتانیاهو و تیمهای ورزشی او پهن کردند و سرود اسرائیل را نواختند، شمشیر اتهام به تندروی را بر سر سوالکننده فرود خواهند آورد که خارج از آداب نشستها، این سوالهای «غیرمنطقی» را مطرح میکند.
جانبداریها و حمایتهای متقابل، بخش اصلی این نشستها را تشکیل میدهد و به نقطه مشترک همه این نشستها تبدیل شده است. رهبران در این نشستها از یکدیگر یا از کسانی که خارج از جرگه آنها قرار دارند، حمایت میکنند. شاید نشخوار کردن و سخن گفتن از «طرح گندیده صلح عربی» از سرلجبازی و کینه توزی با حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، باشد که در آخرین سخنرانیاش خواستار پس گرفتن این طرح به عنوان حداقل کار (مورد انتظار از سران عرب) باشد.
نشستهای عربی در گذشته سرشار از تضادها و شگفتیها بوده است هرچند این تضادها منعکسکننده ادبیات زمان برگزاری نشستها و پافشاری طرفها بر مواضعشان است مانند زدن بشقابها به یکدیگر در نشست قاهره بین هیات عراقی و مصری در سال ۱۹۹۰، نشستی که به حضور نیم میلیون نظامی آمریکایی در جزیره العرب مشروعیت بخشید. یا همانند اینکه سرهنگ معمر قذافی در نشست قاهره در سال ۲۰۰۹ با ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه سعودی درگیر شد و وی را به «مزدوری» متهم کرد.
سرهنگ معمر قدافی جان خود را بر سر همین «جنگ لفظی» داد و نخستین قربانی چیزی شد که خودش آن را پیش بینی کرده بود. این در حالی است که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، با یک ائتلاف متشکل از شصت و پنج کشور مقابله و هشت سال در برابر «توطئه» پایداری کرد و قطعا تا زمانی که رهبران عرب چنین وضعی را حفظ کنند، این سریال ادامه خواهد یافت.
در انتهای این مطلب آمده است: سران عرب در گذشته نشستها را برای تدوین طرحهای مقاومت برای مقابله با اشغالگری اسرائیل و طرحهای آمریکا در حمایت از آن برگزار میکردند، اما اکنون این نشستها را برای مقاومت در برابر جریان مقاومت و گروههای مقاومت و برای حمایت از طرحهای خفتبار و خصمانه آمریکا برگزار میکنند.
انتهای پیام/
حکامبیغیرتعربیفرود آیی
ننگ برفرزندانبیغیرتمعاویهیخبیث.
اینان منفورترین خبیثان جهان هستند
ودر منجلاب مرگ اخرین حرکتهای حقیرشان را انجام میدهند.
مرگ بر امریکا