علیرضا سمیع آذر مدیر حراج تهران، در خصوص نحوه گزینش آثار و برگزاری این رویداد هنری به خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: حراج تهران در دو بخش مجزا برگزار میشود؛ بخش اول که در تیرماه است، به معرفی آثار هنر مدرن و کلاسیک اختصاص دارد. بخش دوم هم که در دی ماه برگزار میشود، آثار هنرمندان معاصر یا هنری که ماهیت آن معاصر قلمداد میشود را معرفی میکند.
وی افزود: در بخش اول که بیشتر آثار پیشکسوتان به نمایش گذاشته میشود و حدود ۷۰ درصد از هنرمندانش در قید حیات نیستند، ما بیشتر به جستجوی آثار میپردازیم؛ یعنی باید بگردیم و یک کار مهم از هنرمندان پیدا کنیم. بنابراین ماهیت این دوره بیشتر تلاش برای یافتن اثر خوب است. اما در بخش دوم که هنر معاصر است آثار به فراوانی وجود دارد و ما فقط باید انتخاب کنیم؛ بنابراین در بخش دوم بیشتر درگیر فرآیند گزینش آثار پیشنهادی هستیم.
بنیانگذار حراج تهران با بیان اینکه در بخش مدرن و معاصر، آثار بیشتر از طریق گالریها به حراج عرضه میشوند، اظهار کرد: معمولاً گالریهای فعال آثاری را به ما معرفی میکنند که مورد توجه مجموعه داران است و ما هم این آثار را در حراج به نمایش میگذاریم. بنابراین به جز چند هنرمند خاص مانند منیر فرمانفرمائیان و بهمن محصص که خودشان هنرمند معاصر نیستند، اما کار آنها پست مدرن قلمداد میشود بقیه هنرمندان دور دوم توسط گالریها معرفی میشوند.
وی در پاسخ به اینکه چرا در دوره کلاسیک و مدرن هم گالریها نقش معرف را ندارند، گفت: زیرا گالریها آثار مهم مثل اثر کمال الملک را ندارند. حتی خود ما هم خیلی گشتیم تا یک اثر از کمال الملک برای دوره یازدهم پیدا کنیم، اما نشد.
سمیع آذر ادامه داد: در دوره هنر مدرن و معاصر با هزاران هنرمند از سراسر کشور مواجه هستیم که هر کدام خود را برای حضور در این رویداد واجد شرایط می دانند. بنابراین به عقیده سیاست گذاران حراج تهران اگر هنرمندان از سوی گالریها معرفی شوند، دست کم یک بررسی اولیه روی آثار آنها صورت میگیرد. در نتیجه اگر هنرمندی گمان می کند که می تواند در حراج هنر معاصر حضور داشته باشد، باید از طریق گالریها به ما معرفی شود؛ البته از طریق معرفی مجموعه داران هم امکان پذیر است.
وی درباره لزوم برگزاری حراجهای هنری در شرایط اقتصادی فعلی گفت: همه سالها شرایط این طور بوده و شاید الان کمی سختتر شده است. اگر هم فرض بگیریم که شرایط بد است، چرا باید در شرایط بد، دستاوردهای هنری به فروش گذاشته نشود؟ چه کسی به این نتیجه رسیده حالا که وضع اقتصادی رضایت بخش نیست، هنرمندان باید کار کنند و در آخر کارشان را پنهان کنند؟ چرا فکر میکنیم که هنر فقط برای دوران رونق اقتصادی است؟
مدیر حراج تهران افزود: در هرجای دنیا وقتی شرایط اقتصادی بد میشود، سرمایه گذاری روی دو چیز خوب نتیجه می دهد که یکی طلا و دیگری آرت است. به عنوان مثال بعد از ۱۱ سپتامبر در آمریکا که بازار سهام سقوط کرد، صنایع شکست خوردند و وضعیت سرمایه گذاری در بسیاری از بخشها بد شد. بهترین رکوردهای هنر، سال بعد در نیویورک زده شد.
وی با بیان اینکه در شرایط بد اقتصادی عدهای نمی دانند با پول خود کجا باید سرمایه گذاری کنند تا سودآور باشد، عنوان کرد: طبیعتاً بعضیها سراغ طلا و برخی هم سراغ زمین میروند؛ اما هیچ یک از اینها تولید ملی را ارتقا نمی دهد؛ بنابراین پیشنهاد من به این افراد این است که هنر بخرند زیرا در حال حاضر هزاران نفر از طریق هنر امرار معاش میکنند. اگر خیل عظیمی از هنرمندان جوان احساس کنند که هنر در شرایط بد هم فروخته میشود، نتیجه خوبی برایشان دارد و به یک اطمینان خاطر میرسند.
ورود به هنر به معنای ورود به زندگی فقیرانه نیست
مدیر سابق موزه هنرهای معاصر تهران درباره ارزش ایجاد بازار هنر در کشور اظهار کرد: اثری که استعدادهای مملکت با هزینههای بسیار اندک خلق میکنند، یک باره به رقم چند میلیون تومان برای هنرمند جوان و چندین برابر هم برای هنرمندان تثبیت شده به فروش می رسد. در نتیجه این چرخه هم تولید است، هم سودآوری و خلق ارزش اقتصادی. حال باید در شرایط بد این چرخه را متوقف کرد یا بالعکس بیشتر حمایتش کرد؟
وی افزود: ممکن است در حراج یک کار از سهراب را چند میلیارد بخرند، اما همه که نمی توانند میلیاردی خرید کنند. بنابراین به سراغ هنرمند جوان می روند و کارش را می خرند به امید آنکه او هم یک روزی سهراب شود. سهراب سپهری هم مانند این جوانان در مضیقه مالی بود، وقتی هم سرطان گرفت نمیتوانست از پس مخارج خود برآید؛ اما هنرمندان جوان امروزی خوشبختانه در یک رفاه نسبی قرار دارند و به نظرم باید به این دوره افتخار کرد.
پژوهشگر پیشکسوت تاریخ هنر در پاسخ به اینکه در حال حاضر عملکرد گالریها در ایجاد بازار هنر و درآمدزایی هنرمندان چگونه است، گفت: در این شرایط بد هرروز یک گالری افتتاح میشود به امید آنکه آثار هنرمندانی را عرضه و برای آنها درآمدزایی کنند. اگر درآمد نباشد، این گالریها باید بسته شوند؛ اما طبق آمار اداره کل تجسمی، هر روز تقاضای جدید برای افتتاح گالری ارائه میشود. این یعنی کسانی که در هنر کار میکنند باید امیدوار باشند که گذران زندگی شان با بسط زیبایی و توسعه خلاقیت پیش می رود.
وی درباره چگونگی پایان دادن به موجی از ناامیدی که بین هنرمندان جوان و حتی پیشکسوت ایجاد شده است، بیان کرد: باید امیدی را به وجود آورد که افراد بدانند، اگر بخواهند به سمت هنر بروند، معنایش در فقر زندگی کردن، اثری را خلق کردن و در خانه نگه داشتن نیست. بلکه معنایش این است که حتی در شرایطی که عرصههای دیگه نابسامان هستند، شما میتوانید آثار خود را بفروشید. حالا ممکن است اثر یک هنرمند جوان خیلی به قیمت بالا فروش نرود، اما همان مقدار هم میتواند زندگی اش را بچرخاند و او را برای ماندگاری در فعالیت هایش امیدوار کند.
هنرهای تجسمی خلق ثروت است
نویسنده کتاب تاریخ هنر معاصر جهان در پاسخ به اینکه چه دلایلی میتواند سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری در بخش هنر دلگرم و آسوده خاطر کند، تشریح کرد: هنرهای تجسمی خلق ثروت است. یک فیلم یا یک قطعه موسیقی پس از یک یا دوبار اکران اقتصادش را از دست می دهد، یعنی دیگر نباید انتظار داشت که یک فیلم سالیان طولانی فروش داشته باشد. درحالی که قیمت اثر هنری به مرور زمان بالا می رود. اگر هنرمند مسن شود، کارش گران می شود یا هنرمند فوت می کند و قیمت اثرش چندبرابر میشود. بنابراین هنرهای تجسمی خلق شیء ارزشمند و همانطور خلق ثروت است.
وی افزود: اگر روزی بخواهند عصر ما را تحلیل کنند، از روی بناها، اشیا و آثار هنری این کار را انجام میدهند. معنای واقعی اقتصاد مقاومتی این است که ما به تولید و خلاقیت و نیروی خود متکی شویم و در شرایط سخت حمایت را بیشتر کنیم. معتقد باشیم که این دستاوردها سود خالص است. همه خلاقیت ایرانی است که تبدیل به آرت شده، اگر روزی دنبال واردکردن هرچیزی به کشور بودیم امروز باید دنبال حمایت باشیم تا به صادرات برسیم.
سمیع آذر در ادامه درباره نقش حراج تهران در معرفی هنرمندان به مارکتهای خارجی گفت: سه حراجی معتبر دنیا هرسال با رقابت با یکدیگر آثار هنرمندان ایرانی را به فروش میرسانند. تا کنون حراج تهران در بخش معرفی هنرمند به حراجهای خارجی تاثیرگذار نبوده است و در مجموع هنرمندانی که از این طریق معرفی شدند، شاید ۳، ۴ نفر بیشتر نبودند.
وی ادامه داد: تاثیر بیشتر حراج تهران روی خریداران و مجموعه داران داخلی یا خارجی است که کار خود را با این حراج آغاز کرده اند؛ اما در حال حاضر کار هنرمندان دیگر را از جاهای دیگر هم می خرند. یعنی ما در جذب علاقهمندان هنر در مقام مجموعه دار بیشتر موثر بوده ایم تا معرفی هنرمندان.
مدیر حراج تهران درباره نقدهایی که به قیمت آثار حراج تهران وارد است، گفت: علاوه بر بیوگرافی و سوابق حرفه ای هنرمند، ما در حراج تهران و مارکتهای داخلی قیمت آثار را بالا آوردیم، تا هر کسی که در کشورهای خارجی خواست هنر ایرانی را بخرد، بداند این هنر در ایران هم ارجمند است. در حالی که در گذشته اینطور نبود؛ به طور مثال کریستیز در یک دوره اثری از هنرمند ایرانی را ۱۰۰ هزار دلار می فروخت، درصورتی که همان اثر را می توانست در ایران با ۲۰ هزار دلار هم بخرد!
وی افزود: باید مارکت داخلی تقویت شود تا مارکت بین المللی هم حفظ شود. ما می خواهیم حراجهای خارجی به خریدارانشان بگویند هنری که شما می خرید ۵۰۰ هزار دلار، در کشور خودشان ۷۰۰ هزار هم از شما می خرند. دقیقا مثل کاری که چین با کمک شایان دولت برای مارکت هنرش کرد.
سمیع آذر درباره بین المللی شدن حراج تهران گفت: تمایل داریم حراج تهران منطقهای شود؛ یعنی هنرمندان خوبی از کشورهای آسیای میانه و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و خاورمیانه را تحت پوشش قرار دهیم. زیرا با وجود اینکه بعضی از این کشورها ثروتمند هستند، اما هنرمندانش حمایت وسیع دولتی ندارند و از ما میخواهند که در تهران برای آنها نمایشگاه دایر کنیم.
وی عنوان کرد: نگاه نکنید که عربستان ثروتمند است؛ هنرمندان آنجا خیلی بیشتر از هنرمندان ما محتاج حمایت هستند. پول آنها برای بیزینس است نه فرهنگ و هنر؛ ما اما نمیخواهیم بین المللی و رقیب ساتبیز و کریستیز شویم. آنها در حال حاضر هنر ایران را در دنیا معرفی میکنند. حال ما رقیبشان شویم و آنها را شکست دهیم که دیگر هنر ایران را معرفی نکنند و هنر عرب را معرفی کنند؟ ما می خواهیم مارکت داخلی را تقویت و مارکتهای خارجی را هم به پرداختن به آثار ایرانی تشویق کنیم.
این منتقد پیشکسوت با بیان اینکه پشتوانه هنر هرکشوری خود آن کشور است، اظهار کرد: هیچ کشوری نمی تواند با زمینه فرهنگی عقب مانده انتظار درخشش هنرمندانش را در دنیا داشته باشد. اگر کشوری نشان دهد که تعداد زیادی هنرمند دارد، هنرمندانش از ارزش برخوردار هستند و یک صنعت هنری بسیار قوی دارد؛ در آن صورت به دیگر فرآوردههای آن کشور هم توجه میشود.
وی خاطرنشان کرد: نهادهای هنری قوی، رسانهها و مطبوعات فرهنگی هنری قدرتمند و رویدادهای هنری بزرگ نشان از فرهنگ قوی یک کشور است که به پشتوانه آن، صنعت، سیاست و اقتصاد و سایر بخشها هم قوی می شود. به نظرم اگر شرایط سخت است باید به بخش فرهنگ بیشتر بپردازیم.
انتهای پیام/