میرجلالالدین کزازی شاهنامه پژوه و استاد زبان و ادبیات فارسی، در گفتوگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره وضعیت شعر و ادبیات فارسی در چند سال اخیر و تأثیر فضای مجازی روی آن اظهار کرد: این آشفتگی، این تُنُک مایگی، این پیوند بسیارگسسته و پریشان با ادب پارسی میتواند به ظهور این رسانه نوپدید بازگردد؛ زیرا که در این روزگار پس از گسترش فناوری رسانهای و بهره بُرد مردمان این روزگار از ابزارهای نو، به ناچار آن درنگ، آن ژرف کاوی، آن کانونی شدن که بایسته پیوند به آیین ادب و دیگر هنجارها و پدیدههای فرهنگی است، کاستی گرفته است.
وی افزود: اگر ما با نگاهی لغزان به آنچه در این رسانهها آورده میشود بنگریم، آشکارا میبینیم که متن در این گونه از رسانهها کمترین کاربرد و بهره را دارد؛ در واقع نگاره (تصویر) یا نگاره جنبان (فیلم) جای نوشته را تنگ کرده است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: کاربران بارها میگویند که متنی درازدامان را نمیباید در این دستگاه ها، پارینهها یا تورینهها آورد، زیرا که خواننده آنها شکیب خواندنشان را ندارند. از همین نشانه آشکارا میتوان به آن روانشناسی که این رسانهها در این روزگار نه تنها در ایران بلکه در جهان پدید آورده و گستردهاند، پی برد.
کزازی ادامه داد: اندیشیدن در سرشت و ساختار همراه است با درنگ، با ژرف کاوی، با کانونی شدن در خویشتن و میتوانم گفت حتی با درون کاوی. شما نمیتوانید آسیمه، پریشان و شتابزده بیندیشید. از همین روست که این رسانهها هرگز به هیچ روی نمیتوانند جای کتاب را بگیرند؛ زیرا شما در خواندن کتاب نیاز دارید به اینکه با همه هوش و توان دریافت خود آن را بخوانید. در آنجا مغز و اندیشه، هوش و یاد در کار هستند، اما در این رسانههای آگاهی رسان نو چشم بیشترین کاربرد را دارد.
وی بیان کرد: نگاه به ناچار لغزان است و در رویه میماند و به ژرفاها نمیرسد؛ مگر اینکه نگاه را نگرنده به خواست خود و آگاهانه کانونی بگرداند. آن زمان نگاه، نگاهی لغزان نیست و نگاهی خیره است. شما با نگاه خیره است که میتوانید آنچه را میبینید، دانسته و اندیشیده ببینید و بشناسید؛ اما کیست که خیره به این رسانهها بنگرد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: بر پایه آنچه گفته شد شما نمیتوانید مگر بسیار تُنُک، سست، آشفته و پراکنده در این رسانه ها و ابزارهای نو و آگاهی رسان به فرهنگ دست بیابید. این رسانهها تنها به کار آن میآیند که خبرها را یک بار بشنویم، یک بار بخوانیم و بسیار کم می افتد که بر آنها درنگ بورزیم. این رسانههای نو در سرشت و ساختار به گونه ای که گفتم با اندیشیدن، با ژرف کاوی و پژوهیدن بیگانه اند.
انتهای پیام/