حامد جلالی تاریخ شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران مرکز درباره سیر تاریخی صلح امام حسن (ع) در گفتوگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: صلح امام حسن (ع) از ۲۱ رمضان سال ۴۱ هجری قمری و بعد از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد که در آن زمان امام حسن (ع) ۳۷ سال سن داشتند. بعد از شهادت حضرت علی (ع), ابن عباس در کوفه برای مسلمانان سخنرانی کرد و گفت: «میخواهید شخصیتی را به شما معرفی کنم که جانشین حضرت علی (ع) باشد؟ اگر میخواهید او را معرفی کنم، زیرا حضرت علی (ع) او را به عنوان جانشین خود معرفی کرده است, اما اگر نمیخواهید او را معرفی نمیکنم.» بعد از صحبتهای ابن عباس مردم خواستار معرفی جانشین حضرت علی (ع) شدند که امام حسن (ع) به مردم معرفی کردند.
وی افزود:امام حسن (ع) با بغضی که در گلو داشتند برای مردم سخنرانی کوتاهی کردند و از مردم خواستند تا به بیعت خود وفادار بمانند.
جلالی بیان کرد: این اتفاق تا صلح امام حسن (ع) ۱۸۰ روز بیشتر به طول نیانجامید. امام حسن (ع) بعد از پدر بزرگوارشان که نزدیک به چهار سال و نیم امامت داشتند،حکومت را به دست گرفتند. در همین ایام معاویه فعالیتهای خود را علیه امام حسن (ع) آغاز کرد بطوریکه جاسوسهایی را به کوفه فرستاد و یکی پس از دیگری دستگیر شدند.امام نامهای به معاویه نوشتند و به او گفتند این اقدام تو بوی دشمنی و جنگ دارد.
این تاریخ شناس ادامه داد:نکته مهم این است که نامههایی میان امام حسن (ع) و معاویه نوشته میشود که نکاتی را مشخص میکند.
جلالی با اشاره به اینکه نگاه امام حسن (ع) نگاه جنگ نیست، بیان کرد: برخی میگویند نگاه امام حسن (ع) صلح بوده یا از روی اجبار صلح کردند,باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که نگاه اولیه پیامبر و ائمه اطهار به تمامی مسائل، نگاه صلح طلبانه است.هیچ گاه پیامبر نگاه جنگ طلبانه نداشتند و تا جایی که ممکن بود مسائل را با صلح حل میکردند.
وی با بیان اینکه حضرت علی (ع) در جنگهایی که اتفاق میافتاد، آغاز کننده نبودند، گفت: زمانی که یکی از یاران امام حسین (ع) در صبح عاشورا میگوید شمر در تیررس من است و میتوانم او را بکشم، با اینکه امام میدانند شمر قاتل او خواهد بود، اما میفرمایند: «خیر، ما نمیخواهیم آغازگر جنگ باشیم». پس این نیست که امام حسن (ع) روحیه متفاوتی از ائمه داشتند بلکه نگاه همه ائمه اطهار صلح بوده است.
جلالی با اشاره به نگاه صلح طلبانه امام حسن (ع) و اینکه ایشان نمی خواهند جنگی میان مسلمانان اتفاق بیفتد,گفت: در یکی از نامهها، امام حسن (ع) به معاویه مینویسند: «پس راه مسالمت پیش گیر، سر تسلیم فرود آر و درباره خلافت با کسی که شایستگی آن را دارد و از تو سزاوارتر است، ستیزه مجوی تا بدین وسیله خداوند آتش جنگ و اختلاف را فرونشاند و تیرگی برداشته و وحدت کلمه پیدا شود و میانه مردمان اصلاح و سازش پدید آید.» حتی در قسمتی از نامه اشاره به سکوت حضرت علی (ع) بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) میکند و میفرماید: «ما به این خاطر سکوت کردیم که دیدیم، اگر در گرفتن حق خویش با منازع با ایشان اقدام کنیم، ممکن است منافقان و سایر احزاب مخالف دین وسیلهای برای خرابکاری و رخنه در دین به دست آورند و نیتهای فاسد خویش را عملی سازند، دم فروبسته و سکوت اختیار کردیم». همه اینها پیش از صلح نامه امام حسن (ع) نوشته شده است.نکته دیگر این است که جنگ آخرین تصمیم در نگاه ائمه بود، ولی هیچ گاه به ظلم تن نمیدادند. زمانی که صلح جواب نمیداد با امکاناتی که داشتند وارد جنگ میشدند و تا آخرین لحظه آن را ادامه میدادند.
این تاریخ شناس با اشاره به شخصیت دنیا دوست معاویه و رشوههایی که به امام حسن (ع) پیشنهاد میدهد، اظهار کرد : معاویه میخواهد با رشوه امام را از راه خویش منصرف کند، معاویه در نامههایی که به امام میفرستد پیشنهاد کل بیت المال عراق و خراج یکی از استانهای عراق را میدهد. زمانی که این مباحث مطرح میشود، امام حسن (ع) به معاویه میگویند: «این رویکرد، رویکرد مخاصمهای است و میخواهید وارد جنگ شوید.» با این حال امام حسن (ع) دستوری نمیدهند تا اینکه معاویه جنگ را آغاز میکند. اتفاقات بسیاری در این جنگ رقم میخورد، یکی از مشکلات این است که افرادی از سپاه امام به حرفهای خود عمل نمیکنند و دو رنگی سپاه مدائن یکی از مشکلات اساسی بود حتی زمانی که زمزمههایی در سپاه مبنی بر صلح امام ایجاد شد، به خیمه امام حمله و اموال امام را غارت کردند، یعنی سپاهیان امام حسن (ع) به خود حضرت حمله میکنند.
جلالی با اشاره به تفاوت های یاران امام حسین (ع) و امام حسن (ع) گفت: یاران امام حسین (ع) تعداد کمی هستند، اما به امام خود وفادار و از یاری امام دست نمیکشند، اما یاران امام حسن (ع) با شنیدن زمزمههایی به امام حمله میکنند. یاران امام حسن (ع) اعتقادی به امامت ایشان نداشتند یعنی همان اتفاق صفین، برای امام حسن (ع) نیز رخ داد و امام را متهم به کفر کردند اما این اتفاقات را در جریان جنگهای امام حسین (ع) و پیامبر (ص) نداشتیم البته نکته مهم این است که گروهی که وعده همکاری داده، بسیار منفعت طلب بودند و نکته دیگری که بسیار به امام ضربه زد، شایعههای زیادی بود که اتفاق افتاد.
وی درباره اینکه میتوان جریان صلح امام حسن (ع) را در جریان امروز جامعه دید، بیان کرد: بعد از صلح امام حسن (ع) از ایشان دلیل صلح را میپرسیدند. یکی از دلایل اصلی که امام حسن (ع) بیان میکند و هم اکنون هم از مشکلات اساسی جهان اسلام است، این بود: «من با معاویه صلح کردم و منظوری جز این نداشتم که شما را از کشته شدن برهانم.» یعنی ایشان برای جلوگیری از قتل مسلمانان و نابودی جامعه اسلامی با معاویه صلح کردند. زمانی که متن صلح نامه را نگاه میکنید، متوجه میشوید که امام اهداف بسیاری دارد که یکی از آنها جلوگیری از انحرافات فرهنگی جامعه است.زیرا در آن زمان در سخنرانیها و خطبههای نماز جمعه به امام علی (ع) دشنام میدادند و اگر خطیب دشنام نمیداد مردم از او ایراد میگرفتند؛ امام به همین دلیل و برای حل این انحراف فرهنگی صلح کردند.
جلالی گفت: صلح امام حسن (ع) به معنای تایید معاویه نیست و امام در تمام مطالب از رفتار و منش معاویه برائت جستند. زمانی که صلح اتفاق افتاد امام بهترین کار را برای مصلحت جامعه اسلامی انجام داد. صلح امام در نیمه دوم جمادی الاول اتفاق افتاد و شش ماه بعد مردم بیعت خود را با امام شکستند.
انتهای پیام/