به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حاتمیکیا در زمره معدود کارگردانان ایرانی قرار میگیرد که عمر فیلمسازیاش را باید همسن و سال عمر پربرکت و درخشان «انقلاب اسلامی» دانست؛ فیلمسازی که فارغ از کیفیت آثارش همیشه با دو شاخصه در میان مخاطبان عام و خاص سینما شناخته میشده است: «آرمانگرایی» و «اعتراض». فیلمسازی که از اولین اثرش که «هویت» بود تا همین آخرین اثر اکران شده یعنی «به وقت شام» همیشه سعی کرده تا فرزند زمانه خویش باشد و از آرمانهایی بگوید که انقلاب اسلامی براساس آن بنا شده است. اما هرگاه حاتمیکیای آرمانگرا تبدیل به حاتمیکیا معترض شده، نگاههای بیشتری به سمت آثار او جلب شده و اتفاقا دامنه مخاطبان اثرش نیز بیشتر شده است.
بشیتربخوانید: «خروج» حاتمی کیا در فجر ۳۸/ موضوع آخرین فیلم کارگردان «بادیگارد» سیاسی خواهد بود؟
هر چند که عشق و علاقه حاتمیکیا به سینمای جنگ باعث شده تا مخاطبان سینما همیشه او را در زمره فیلمسازان سرشناس سینمای دفاع مقدس قرار دهند، ولی واقعیت این است که شاخصترین آثار کارنامه کاری حداقل از منظر ماندگاری در ذهن مخاطب عام سینما را باید آثاری دانست که در کنار گره خوردنشان به نام جنگ یا مسائل و موضوعات استراتژیک، نگاهی اعتراضی و انتقادی به مسائل روز نیز داشتند.
آژانس شیشهای که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بهترین فیلم ساخته شده در سینمای پس از انقلاب تا به امروز است؛ نمادی از حاتمیکیای آرمانگرا، اما معترض است. اثری که نمایش آن در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر به قدری با استقبال مخاطبان روبرو شد که علاوه بر به دست آوردن سیمرغهای مهمی همچون بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد؛ توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را نیز به خود اختصاص دهد تا یکی از معدود آثار تاریخ جشنواره فیلم فجر باشد که توانسته همزمان سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آن خود کند. این یعنی تلاقی نظر مخاطبان خاص و عام سینما با هم در یک نقطه؛ نقطهای که میتوان آن را «سینمای اعتراضی» نامید.
«آژانس شیشهای» محصول دوران روی کار آمدن دولت اصلاحات و رواج گفتمان غربگرا در جامعه ایرانی بود و چه تلنگری بهتر از این که یکی از آدمهای جبهه و جنگ به عنوان نمادی از آرمانخواهی نسل انقلاب در اعتراض نسبت به این وضعیت قیام کند و اتفاقا به همچنان که قدیمیها میگفتند: «حرفی که از دل بیاید بر دل نیز مینشیند»؛ اعتراض حاتمیکیا در «آژانس شیشهای» از همان حرفهایی است که از دل برآمده و بر دل مخاطب نیز مینشیند که اگر غیر از این بود نتیجهاش اهدای همزمان دو سیمرغ بهترین فیلم و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره به این فیلم نمیشد.
اگر میخواستیم صرفا به این یک موفقیت در کارنامه کاری حاتمیکیا اشاره کنیم که او هرگاه سعی کرده تا در کنار طرح آرمانهای خود رویکردی اعتراضی نیز در اثرش داشته باشد؛ از سوی مخاطبان مورد استقبال قرار گرفته؛ احتمالا گروهی پیدا میشدند و از این میگفتند که این یک نمونه خاص است و نمیشود این یک نمونه را به کارنامه کاری فیلمساز تعمیم داد. اما حاتمیکیا با ساخت «ارتفاع پست» توانست یک بار دیگر در قالب اثری اعتراضی هم نظر منتقدان را به خود جلب کند و هم نظر مخاطبان عام سینما. او در دوره بیستم جشنواره فیلم فجر با این اثر اعتراضی خود توانست هم سیمرغ بلورین فیلم جشنواره را به دست آورد و هم سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره.
آن فیلم نیز همچون «آژانس شیشهای» که با الهام از اتفاقی واقعی ساخته شده بود؛ با الهام از ماجرای واقعی یک هواپیمایی ربایی ساخته شد و در آن از مردمی گفت که جنگ، کار و زندگی آنها را مختل کرده است. اثری اجتماعی انتقادی که همچون «آژانس شیشهای» حرفی برآمده از دل داشت و بر دل نشست.
اما حاتمیکیا که همیشه نشان داده میخواهد فرزند زمانه خویش باشد، این بار در سالهای پایانی دهه ۹۰ یک بار دیگر به سراغ روایت دردهای مردم رفته است. «خروج» که تازهترین اثر ابراهیم حاتمیکیا است، قرار است روایتگر اعتراض مردمی باشد که طی چند سال فعالیت دولت اعتدال در شرایط اقتصادی سختی قرار گرفتند. قصه این اثر درباره تعدادی کشاورز است که برای طرح اعتراض خود به سمت تهران حرکت میکنند و ...
«خروج» اعتراضی حاتمیکیا قطعا یکی از جنجالیترین فیلمهای جشنواره فجر امسال است که تجربههای قبلی در زمینه ورود این فیلمساز سینمای ایران به حوزه ساخت آثار اعتراضی نشان میدهد احتمالا «خروج» در زمره آثار مهم کارنامه کاری او قرار خواهد گرفت؛ اثری که بعید نیست همچون «آژانس شیشهای» و «ارتفاع پست» سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنواره فجر امسال را به خود اختصاص دهد.
منبع: آنا
انتهای پیام/