به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، جهان دنیای زیبایی است، طراوت و تازگی طبیعت، زلالی آبهای اقیانوسها و دریاها، صلابت کوهها و درخشش خورشید آن دلفریب و دوست داشتنی است، اما مکانهایی ترسناک هم وجود دارند؛ دنیاهایی که محصول دست طبیعت بوده و رعب و وحشت به دل میاندازند.
در هر جایی از دنیا هستند مکانهایی که رفتن به آنها ابتدای امر اندیشهی ترس را به هرکسی القا کنند، اما ما در زندگی شهری خود عادت کرده ایم که ترسناکها را در قالب فیلمهای هالیوودی و در قاب تلویزیون هایمان ببینیم. حتی اگر به ما اثبات شود که مکانهایی در دنیا وجود دارند که ترس را بر ما مستولی کنند را در خارج از مرزهای کشور خود میبینیم، اما ما امروز میخواهیم تا چندی از ترسناکترین مکانهایی که در ایران خودمان است را به شما معرفی نماییم
اغلب مناطق خوفناک و مرموز در ایران، داستانی عجیب و گاه باورنکردنی دارند که حس کنجکاوی مسافران غریبه را برمی انگیزد تا حتما بازدیدی از این مناطق داشته باشند. در ادامه این مقاله، به معرفی ترسناکترین و عجیبترین مکانهای کشور خودمان میپردازیم. با ما همراه باشید.
دریاچهای زیبا، مرموز و خطرناک به نام «تخت سلیمان» است که در تکاب استان آذربایجان غربی قرار گرفته است. همچنین کوهی بلند در قسمت شمال شرقی آن قرار دارد که به تخت بلقیس معروف است. مرم بومی این منطقه معتقدند که دریاچه با کوبیده شدن عصای حضرت سلیمان در زمین پدید آمده و گنجی باارزش و باستانی در عمق این دریاچه پنهان شده است.
پای افراد جسور و ماجراجوی زیادی برای یافتن این گنج، به دریاچه کشانده شده و دریاچه همه آنها را بلعیده و حتی جسد آنها را نیز به خشکی پس نداده است. افسانهها و روایات بسیاری در مورد این دریاچه وجود دارد. عدهای این مکان را محل تولد زرتشت پیامبر میدانند.
بر اساس افسانه تاریخی دیگر، کوروش کبیر پس از پیروزی بر کروسوس پادشاه لیدیه که ثروتی افسانهای داشته است، تمام خزانه و اشیای قیمتی او را به عنوان نذر در این دریاچه ریخته است و پس از آن ساکنان این منطقه همیشه غنیمتهای جنگی و اموال ارزشمند خودر را نذر این دریاچه میکردند. هرچند دریاچه تخت سلیمان بسیار مرموز و خطرناک است، اما همین دلیل یک مزیت بسیار مهم برای جذب گردشگران خارجی و داخلی جهت بازدید از این مکان شده است.
در نزدیکیهای مشهد ابتدای روستای سربرج از توابع بخش طرقبه، جنگلی انبوه وجود دارد که با تاریک شدن آسمان صداهای وحشت آوری از میان درختان آن به گوش میرسد و به گفتهی اهالی و غریبههایی که به آن منطقه سفر کرده اند، شبیه جیغ است.
برخی ساکنان منطقه، این صداهای وحشت آور را ناشی از هجوم ملخها به درختان میدانند، برخی دیگر نیز عواملی ناشناخته را از جمله آب وهوا، دلیل به وجود آمدن این صداها میدانند. نکته قابل توجه این است که عمر این صداها به چند سال نمیرسد و قبل از آن وجود نداشته است.
یعنی از سال ۱۳۹۰، یعنی درست از سالی که این صداها از جنگل شنیده میشود، همچنان آب در آن جریان دارد و همین امر باعث جلب توجه مردم و به تبع آن، ترس آنها از این پدیدهی شگفت انگیز شده است، وحشتی موجب تحریک کنجکاوی در گردشگران میشود و این جنگل میتواند برای آنهایی که قصدشان از سفر تجربه ترس است و ترشح آدرنالین، کمپ زدن در آن گزینه خوبی برایشان باشد.
سیرجان شهری در جنوب غربی کرمان است که جاذبههای بسیار زیادی دارد، اما در بین تمام آن ها، باغی اسرار آمیز وجود دارد که خبری از سرسبزی در آن نیست. از درختان این باغ به جای میوه سنگ آویزان است. اطراف این باغ که بیابان است، حس دلهره آوری به آن داده که به عجیب بودن آن کمک کرده است.
این باغ سنگی باغ درویش خان نام دارد و سازنده آن مزرعه داری به نام «درویش خان اسفندیار پور» است که حدود ۴۰ سال پیش پس از خشک شدن مزرعه اش، حالت طبیعی خود را از دست داد و به نشانه اعتراض درختان باغش را که دیگر خشک شده بودند، در جای دیگر کاشت و سنگهایی را که از کوههای اطراف جمع کرده بود، به عنوان میوه درختانش به آنها آویزان کرد.
عدهای دیگر بر این باورند که درویش خان شبی خواب ساختن این باغ را میبیند و فردای آن روز به هنگام چراندن گوسفندان در بیابان، شهاب سنگی را میبیند که از آسمان به زمین میافتد و آن را به خانه برده و با آن باغش را میسازد.
درویش خان به اویزان کردن سنگ قانع نبود و سر گوسفندانی که توسط گرگ دریده شده بودند را به درختان آویخت، اما با اعتراض مردم، دست از این کار برداشت. لوله اگزوز ماشین، چرخ دندههای فرسوده، لاستیکهای نخ نمای پنچر شده، پیت نفت، قوطی حلبی، آینه شکسته، شناور کولر، نی قلیان شکسته و بسیاری ضایعات دیگر هم بر این درختان پدیدار شدند.
پس از مرگ درویش خان، مردم از فرو افتادن یکی از درختان جلوگیری کرده اند. تنها سوالی که میتوان پرسید این است که پیرمرد چگونه این سنگها را میتوانست جابه جا کرده و از درختان آویزان کند؟
در جنوب شرقیترین نقطه ایران، گورستانی با سنگ قبرهای عظیم الجثه وجود دارد که تبدیل به مکانی جالب برای ماجراجویان علاقمند به دنیای ماورالطبیعه شده است. گورستان جن در روستای تیس نزدیک شهر چابهار در استان سیستان و بلوچستان است و مردم بومی آن را به این باور رسانده که این گورها محل دفن آدمیزاد نیست و به آنجا جن سنط میگویند.
در گورستان جن، قبرها کنار هم بر روی سطحی صخرهای حفاری شده اند، این شیوه حفر شدن جای سوال بسیار دارد و در نهایت پاسخ را به دنیای از ما بهتران میکشاند.
افراد بومی اعتقاد دارند، شبها صداهای عجیبی در این روستا شنیده میشوند و با تاریک شدن هوا جنها بر سر مردگان خود مویه میکنند و هرکس شبانه گذرش به این گورستان افتد، مورد نفرین آنها قرار میگیرد و بعد از چند روز با عذابی سخت میمیرد.
گورستانها همیشه محلی ترسناک هستند و در اکثر فیلمهای وحشتناک جایگاه خاصی به خود اختصاص میدهند. اندازه بسیار بزرگ و غیر طبیعی و اشکال عجیب روی سنگها مردم را به این باور میرساند که جن هخا در زیر آن دفن شده اند.
طبق افسانههای عامیانه، هیچ آدمیزادی دیده نشده است که تیشه بردارد و برای دفن جسدش، سنگ سخت را بتراشد. به اعتقاد برخی دیگر شاید حفرکنندگان، به خاطر حفظ مردگان از گزند جانوران و خورندگان زیرزمینی، رنج کندن سنگ را تحمل میکردند و گورهای این چنینی میساختند تا به درگذشتگانشان احترام بگذارند.
منطقهای به نام «جهنم دره» در ناحیهای کوهستانی از شهر خوی آذربایجان غربی قرار گرفته است. حواشی جهنم دره به اندازهای برای بومیها زیاد است که حتی برای گشت و گذار هم کسی جرات رفتن به آنجا را در خود نمیبیند. کوههای بلند در این منطقه که راه را بسیار صعب العبور کرده است دلیل نامگذاری آن میباشد.
جهنم دره هم از نظر وضعیت فیزیکی و هم از نظر روانی، منطقهای منفور و خطرناک برای بومیان این منطقه محسوب میشود. افراد داوطلب برای رفتن به این منطقه هرگز بازنگشته اند.
قلعه و منطقه باستانی بوینی یوغون واقع در روستای کور عباسلو اردبیل است. این جاذبهی عجیب و غریب هم همانند بسیاری از جاذبههای دیگر ساخت بشر، متروک مانده و به همین علت رمز و راز بیشتری برای داستان سرایی و قصه پردازی دارد. به نقل از مردم محلی، در قدیم افرادی که به این قلعه باستانی میرفتند به طور مرموزی ناپدید شده و توسط قلعه بلعیده میشدند.
خرابههای پر قصه
خرابهها و قلعههای قدیم در بیشتر موارد ترسناک و وهم انگیز میباشند همچنین این مکانهای دست ساز دارای رمز و راز فراوانی هستند. یکی از این قلعهها دهشتناک، قلعه زاهدان کهنه نام دارد که در ۲۷ کیلومتری شرق زابل سیستان و بلوچستان قرار گرفته است.
همچنین این قلعه در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز ثبت شده است. در دل این قلعه داستانها و قصههای ترسناک زیادی وجود دارد و گفته میشود ارواح و اجنه در این قلعه حکومت میکنند.
در جزیره کیش در نزدیکی کشتی یونانی، قلعهای کوچک و مخروبه قرار گرفته است که کمتر کسی حاضر به دیدن آن میشود، زیرا همه در عجله برای رسیدن به کشتی یونانی، از مشهورترین جاهای دیدنی کیش، هستند. این قلعه به نام قلعه جنی در میان ساکنین منطقه شهرت دارد.
اگر شب هنگام قصد بازدید از آن را داشته باشید، کسی شما کمک نخواهد کرد، زیرا اهالی منطقه، بر این باور هستند که جنها در این قلعه زندگی میکنند. با تاریک شدن هوا، این قلعه به محیطی وهم انگیز تبدیل میشود. صداهای چاه آبی نزدیک به قلعه و وزش باد، بر ترسناکی این محیط میافزاید.
تصور بیشتر ما از غار، حفرهای است که در دل کوهها با قندیلهای زیبای آویزان از سقف و البته با خفاش. اما غارهای منحصربفرد زیادی هم هستند که متفاوت بوده و گاه غارنوردی در آنها حتی به قیمت از دست دادن جان تمام میشود.
وجود حفرهها و تنگناهای عمیق سرشار از سکوت و سیاهی و حتی گاهی صدای جانورانی، چون خفاشها در دالانهای تنگ، همیشه مکانی هیجان انگیز برای علاقهمندان به ژانر وحشت بوده است.
غار پَراو در ۱۲ کیلومتری شمال شرقی کرمانشاه نزدیک روستای چالابه در ارتفاع ۳۰۵۰ متری میدان جنوبی قله کوه پراو با ۷۵۱ متر عمق با ۲۶ حلقه چاه، یکی از عمیقترین و صعب العبورترین غارهای جهان است. عمیقترین چاه پرآو ۴۲ متر عمق دارد، دهنهی ورودی غار کاملا چاهی است و ورود به آن به گردشگران معمولی و حتی غارنوردان غیرحرفهای اصلا توصیه نمیشود.
برودت دمای هوا در غار به دلیل آب جاری داخل آن که حاصل ذوب شدن یخچالهای زیرزمینی است میباشد، این دما همیشه بین یک و سه درجه سانتی گراد است به همین دلیل پیمایش غار سخت میشود.
علاوه بر این، وجود گذرگاههای تنگ و خرچنگ روها، ریزشی بودن برخی از قسمتهای غار، تراورسهای خطرناک و چاههای عمیق، پرآو را در دنیا به غاری صعب العبور و سخت و رازآلود تبدیل کرده، به طوریکه پنج غارنورد ایرانی جان خود را در این غار از دست داده اند و اجساد برخی از آنها هیچ وقت به بیرون از غار منتقل نشده است.
تالاب ارواح که به دلیل گذشتههای دور، اسم عجیب و غریب و ترسناکی را به خود اختصاص داده است. دریاچهای در ۱۲ کیلومتری نوشهر، در ۵ کیلومتری شمال روستای چلندر از توابع نوشهر در استان مازندران در میان جنگل انبوه پهن برگ در منطقه ملا کلا قرار گرفته است. طول دریاچه در حدود ۷۰۰ متر و عرض آن ۳۰۰ متر است.
در درون دریاچه درختان خشک شدهای قرار دارند که منظره جالبی ایجاد کرده اند. ترکیب درختان مرده وسط دریاچه و مه که بیشتر اوقات روی دریاچه را گرفته با صدای حیوانات وحشی منطقه، همگی شما را یاد فیلمهای تخیلی و ترسناک میاندازد و این ویژگیها باعث شده تا این دریاچه لقب «تالاب ارواح» را بگیرد.
در بخش گردشگری نمناک پیش از این هم اشارهای داشتیم که تالاب ارواح یکی از مهیجترین جاهای دیدنی مازندران محسوب میشود؛ اگر مایل به دیدن مکانهای ترسناک و هیجان انگیز هستید به شما بازدید از تالاب ارواح را توصیه میکنیم.
جزیره قشم طبیعتی شگفت انگیز و مسحورکننده دارد. درهای زیبا و سحرآمیز به نام دره ستارگان در این جزیره شگفت انگیز، امروز به عنوان یکی از زیباترین جاهای دیدنی قشم شناخته میشود.
علاوه بر طبیعت وصف نشدنی آن، حکایتها و افسانههای جذابی در دل خود نهفته دارد. افراد بومی قشم معتقدند که احجام جادویی موجود در این دره، میلیونها سال قبل در اثر برخورد ستارهای به زمین یا توسط موجودات فرازمینی پدید آمده است.
همزمان با وزش باد و هجوم ماسه، صدایی وحشتناک از دالانهای تو در توی این دره که در میان دیوارههای غول آسای تراشیده شده قرار گرفته اند، در سکوت بیابان شنیده میشود.
مردم محلی جزیره حین تاریکی شب حتی به این منطقه نزدیک هم نمیشوند و از مسافران نیز میخواهند که به هنگام تاریک شدن هوا، از رفتن به این مکان منصرف شوند. چرا که به اعتقاد آنها شب ها، ارواح، اجنه و موجودات فرازمینی در این دره رفت و آمد میکنند.
تنها با تماشای اشکال عجیب و غریبی که بر اثر فرسایش هزاران ساله از هر صخره دریا، مجسمهای حیرت آور و عظیم الجثه ساخته است، کاملا غافلگیر و حیرت زده خواهید شد.
«ریگ جن» یا «مثلث برمودای ایران»، یکی از صعب العبورترین نواحی دنیا، منطقه کویری و پر از تپههای شنی و باتلاقهای نمکی است که از عجایب ایران هم به حساب میآید و با باتلاقهای سهمگین، مرگ را برای هر موجودی زندهای به ارمغان میآورد.
در این منطقه کویری تا چشم کار میکند تپههای شنی است و باتلاقهای نمک. اتفاقات بی پاسخ و توجیه نشده بسیاری در این منطقه روی داده است و نمکزارهای این منطقه مکان قتل و دفن موجوات زنده بسیاری بوده است.
این کویر با مساحتی در حدود ۳۸۰۰ کیلومترمربع، در جنوب غربی و غرب دشت کویر، جنوب سمنان، قرار گرفته است. در این منطقه هیچ گونه چشمه یا چاه آبی دیده نمیشود. نبود منابع آب، باتلاقهای نمک و تپههای ماسهای مرتفع در مساحت زیاد، عواملی است که این منطقه را در طول قرنها از دسترسی انسان دور نگه داشته است.
این کویر خالی از هرگونه پوشش گیاهی و جانوری است و تاکنون گزارشی از وجود حیات در آن منتشر نشده است. شن زارهای گستردهی این منطقه و باتلاقهای آن، هر انسانی را به وحشت میاندازد. مسافرت بدون تجهیزات به این منطقه، سرنوشتی همچون افراد ناپدید شده در این مکان را در پی خواهد داشت.
در قدیم مردم اعتقاد داشتند که این منطقه نفرین شده و جایگاه ارواح پلید و شیطان است و اگر پای کسی به این منطقه برسد ناپدید و از سوی ارواح و موجودات ماورایی به قلب «ریگ جن» فرستاده میشود!
حتی شترها نیز به گفته یکی از کاوشگرن حین رسیدن به این مکان، میایستند و حرکت نمیکنند. هر چند طلسم مثلث برمودای ایران ده سال پیش توسط علی پارسا شکست. این ماجراجوی ایرانی پس از چند بار تلاش ناکام بالاخره توانست از این کویر وحشتناک بگذرد.
منبع: آکا ایران
انتهای پیام/
آدم به خونه خودشم اعتماد نداره
واقعا عالی بود