به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، پخش سریال «پایتخت ۶» از اول فروردین از شبکه یک سیما آغاز شد و با وجود سابقه ۱۰ ساله، این سریال باز هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. این سریال تا هفته ابتدایی نوروز ۹۹ نیز جزو اولین سریالهای پرمخاطب تلویزیون بوده است.
در تمام جهان در ساخت یک اثر این اتفاق بارها پیش آمده و یکی از سرگرمیهای مردم در شبکههای اجتماعی همین کشف و به اشتراک گذاشتن اشتباهات سریال یا فیلمهای سینمایی است. سریال سیروس مقدم نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در هفتهای که گذشت شاهد شوخی با سوتیهای این سریال در فضای مجازی بودیم.
اگر کمی به عقب برگردیم و سریال را از اول ببینیم، متوجه سوتی گروه نویسندگان سریال «پایتخت» میشویم. در قسمت اول از فصل دوم این سریال زمانیکه «نقی» خروس سیاه رحمت را که به امانت دست «بهبود» است از انباری منزل «فهیمه» و «بهبود» پیدا میکند، به خواهرش میگوید که این در انباری شما بود، «فهیمه» هم جواب میدهد که آن را بنداز در کوچه، اگر الان جلوی «بهبود» را نگیرم باید من هم بعدها مثل زن «رحمت» در کوچهها دنبال شوهرم باشم!
اما در فصل پنجم باز هم «فهیمه» هنگام صحبت با «هما» حرفی میزند که ذهن را درگیر میکند. «فهیمه» که گمان میکند رحمت خواستگار اوست، به «هما» میگوید کسی خواستگار من است که جوان است و تاحالا زن نگرفته!
سوال اینجاست که وقتی جریان خاطرخواهی «رحمت» و خواستگاری او از «فهیمه» در فصل پنجم «پایتخت» پررنگ میشود، تکلیف همسر «رحمت» چه شده که همچنان او را مجرد معرفی میکنند.
در قسمت اول که «ارسطو» از زندان آزاد شد مهر آزادی روی دست او زدند اما زمانی که بیرون زندان دست های خود را بالا برد خبری از مهر روی دست او نبود!
در یکی از قسمتها که «نقی معمولی» از مکه آمده بود و مهمانی برای اهالی روستا تدارک دید، آب قطع شده بود به طوری که به اشتباه از آب زمزم برای تهیه غذا استفاده کردند اما در سکانسی «فهیمه» با باز کردن شیر آب صورت خود را شست.
همچنین در سکانسی از سریال که «ارسطو» به منزل «کاووس» میرود ما شاهد خالی بودن ماهی تابه هستیم اما در سکانس بعدی میبینیم که ماهی تابه پر است.
در قسمتی دیگر خانواده معمولی سر سفره مشغول خوردن غذا بودند که «نقی» با دست راست لیوان دوغ را گرفت اما در ادامه خوردن دوغ را با دست چپ نشان میدهند.
نکته جالب دیگر فصل جدید این سریال انتخاب بازیگر برای نقش جمیله است. جمیله در فصل اول زن داداش «هما سعادت» بود، اما در این قسمت زن داداش «نقی معمولی» شده است.
همچنین هنگام پخش بازی بهتاش در زمین فوتبال، تصویربردار سریال هم در کادر قرار داشت.
انتهای پیام/
پایتخت ۱: خشایار الوند و امیرحسین قاسمی
پایتخت ۲: حسن وارسته و کوروش نریمانی
پایتخت ۳: خشایار الوند و حسن وارسته
پایتخت ۴: خشایار الوند و حسن وارسته
پایتخت ۵: خشایار الوند و امیرحسین قاسمی
پایتخت ۶: آرش عباسی و محمد تنابنده.
دقیقا کدوم روستا رو میگی ؟!
یا نمیدونین روستا کجاست ، یا با حالت تمسخر میگین روستا ! با تاسف
پایتخت ۷ فراموشت نشه
چون عید نوروز بخاطر کرونا نمیتونیم بریم بیرون
املای خودرادرست بنویسند خوب نیست نگاه نکنند
یک مورد که به نظر من وجود داره البته مطمئن نیستم ، اما خیلی فکرم را درگیر کرده
خونه نقی و فهیمه در یک مکان هست و فقط صحنه های فیلم برداری را جوری میگیرند که مشخص نشود ، یا اگر در صحنه ای درب خانه نقی دیده شود آنرا با مواردی پوشش میدهند.
در کل خداقوت ویژه میگم بهشون که در این ایام سخت خنده را بر لب ما جاری کردند.
بهتاش فوتبالیست!
ارسطو از راننده زد به مغازه و...
نقش اون بهبوده چیه اسمش هم خیلی لج دراره که کولاج میکنه همش چشمشو و حالا دستش نا کنترل شده! تو قسمت 3 هم یه بیماری دیگه داشت کلا نقش بیماره همش!
و مشکلات دیگش که خلاصه از مجبوری نگاه میکنیم این روزا...
مثلا حاجی نقی از حج واجب میاد معمولا حج رفته ه ا می دونن ترا شیدن مو واجبه و معمولا در فصل گرماست اینجا در فصل سرما و با موهای بلند و نوشتن و اضافه کردن کلمه حاجی روی سنگ قبر پنجعلی. ک قبری در کار نبود
یعنی انقد بیکارید که به جای دیدن فیلم میخاید فقد یه انقورطی توش بیارید؟
کاش یکم وجدان داشتید جلوی پخش فیلم های کره ایی رو میگرفتید منتقدی که میخواد بگه منم هستم ما هم فهمیدیم لال نیستی.
جایی که صحنه آهسته شیرجه رو نشون میده، بهتاش چپ شیرجه زده و توپ رو گرفته ولی صحنه آهسته، دروازبان سمت راست شیرجه زده...
ولباس دو دروازه بان فرقهایی دارند.
جدای اینکه به دروازه بان چهارم شماره 1 رو دادن...
همیشه این خانواده تو هر شرایطی پشت هم بودن بعد از هر دعوا و بحث زود آشتی میکردن ولی تو پایتخت ۶ همون اول متوجه شدیم ک نقی ک یه شخصیت پاکدل و بی شیله پیله بود بخاطر مصالح شخصی یکساله ک به ارسطو ک از برادر بهش نزدیکتر بود سر نزده ک واقعا عجیب بود دوم اینکه بهتاش بی احترامی به بزرگترو به حد اعلا رسونده و بحد زننده رسیده و سوم اینکه ارسطو درگیر مواد شده ک بعید بود
نکته دیگر در رمی جمرات به خانه شیطان سنگ نمی زنند. این جمله خانه شیطان چند بار تکرار شد.
ظاهرا این سریال مشاور مذهبی ندارد.
الان نقش پسرش رو داره بازی میکنه
زن شوهر دار ک نمیتونه ازدواج کنه
مگر حکم موت فرضی گرفته باشه
تو سریال ۳ روز بعد قرار بود فهیمه با رحمت عقد کنه
اگر حکم موت فرضی نداشته ک عقد نمیتونسته بکنه
یه سوتی دیگه در این سریال که بازم تو اصل ماجرا تغییر ایجاد نمیکنه هم پرواز بودن بهتاش با پدرش بود که در سکانسهای بعدی بهتاش میرسه و از فرودگاه در همون موقع میره استادیوم ولی پدرش ظاهراً دیرتر میرسه که با استقبال ارسطو مواجه میشه....
در مجموع خیلی قشنگه...
در بازی با پرسپولیس اخر بازی خوشحالی بازیکنان پرسپولیس و در اغوش گرفتن مربی را از مساوی با نساجی نشان می دهند
بهبود گفت رفتم 32تا نون گرفتم قیمت 12تا نون حساب کردن, فهیمه گفت آره گرون شده
تو نت سرچ کردم گفته اشکال ندارد با دست چپ شست.
چرا این همه اعتراض را برای 50 کیلو آلبالو بیان نکردند ؟؟؟؟
این خیلی عالیه و بعضی ها از روی حسادت میخوان حرفی زده باشند ...
اصل جذابیت فیلمه اینک ب زبان طنز همه مشکلات و میگن و تا شاید ب مسئولین بربخوره و البته ک هرگز نمیخوره
فقط اول میدان دید طوری هس که داخل ماهتابه دیده نمیشه
انتقاد و انتقاد پذیری خوبه بهتره بپذیریم اینو باید تو نقد فیلم رودرو با عوامل ش مطرح بشه تا رفع بشه والا من که ب شخصا تماشاگر خودم خیلی توجه ندارم