به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند.
از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم میپرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم میپردازیم.
واژه تکاثر که بهمعنای چشم و همچشمی در مالاندوزی و بزرگی است، در آیه اول آمده و بههمین دلیل این سوره را تکاثر نامیدهاند. این سوره کسانی را که در مال و فرزند و یاور به یکدیگر فخر میفروشند، توبیخ میکند و میگوید اینان در آیندهای نزدیک در مورد نعمتهایی که در اختیار آنان گذاشته شده، بازخواست میشوند. در روایات آمده است مراد از نعمت، اهل بیت (ع) هستند. در فضیلت تلاوت این سوره نقل شده است قرائت آن همچون قرائت هزار آیه از قرآن است.
۱) به دست آوردن مالی عظیم
گفته شده هر کس سوره تکاثر را روز دوشنبه یا چهارشنبه ۴۰ بار بخواند مال عظیم یابد و به خیری رسد که در ذهن و تصورات او نگنجد.
۲) برآورده شدن حاجات
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: ۲۲ بار سوره تکاثر را بخوانید در خلوت، و بعد از آن ۱۰۰۰ بار صلوات بفرستید و حاجت خود را بخواهید که خداوند نیز برآورده خواهد نمود.
بیشتر بخوانید
۳) رفع سردرد
هر کس این سوره را بر صاحب سردرد بخواند دردش باذن الله زایل گردد.
۴) هدیه و خیر کثیر به اموات
در روایت امده که دو رکعت نماز با این کیفیت خیر کثیره دارد:
در رکعت اول «فاتحه» و «آیه الکرسی» و دو بار «توحید» و در رکعت دوم یک بار «فاتحه» و ۱۰ بار سوره «تکاثر» را بخوان و، چون نماز تمام شد آن را به مرده مورد نظر هدیه نما به این صورت: «اللهم صلی علی محمد و آل محمد و ابعث الی قبر فلان [به جای فلان نام مرده را بگو]»
فایل صوتی تلاوت سوره تکاثر با صدای ابوبکر شاطری
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿۱﴾
تفاخر به بیشترداشتن شما را غافل داشت (۱)
حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿۲﴾
تا کارتان [و پایتان]به گورستان رسید (۲)
کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۳﴾
نه چنین است زودا که بدانید (۳)
ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۴﴾
باز هم نه چنین است زودا که بدانید (۴)
کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿۵﴾
هرگز چنین نیست اگر علمالیقین داشتید (۵)
لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿۶﴾
به یقین دوزخ را مى بینید (۶)
ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿۷﴾
سپس آن را قطعا به عینالیقین درمى یابید (۷)
ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿۸﴾
سپس در همان روز است که از نعمت [روى زمین]پرسیده خواهید شد (۸)
«تکاثر» از «کثرت» به معنای فزون طلبی و فخرفروشی به دیگران به واسطه کثرت اموال و اولاد است.
تکاثر در شرک و چند خدایی. «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ» (حضرت یوسف به هم زندانیهای خود که مشرک بودند، گفت:آیا ارباب متفرق بهتر است یا خداوند یکتای قهار؟)
تکاثر در غذا. بنی اسرائیل میگفتند:ما بر یک نوع غذا صبر نداریم «لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ» ما خوردنیهای دیگر همچون پیاز و سیر و عدس و خیار میخواهیم. «قِثّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها»
تکاثر در عمر. چنان که بعضی دوست دارند هزار سال عمر کنند. «یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَهٍ»
تکاثر در مال. قرآن میفرماید:برخی افراد به دنبال جمع مال و شمارش آن هستند. «الَّذِی جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ
تکاثر در مسکن. قرآن در مقام سرزنش بعضی میفرماید:در دامنه هر کوهی ساختمانهای بلند بنا میکنید. «أَ تَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَهً تَعْبَثُونَ
تکاثر در شهوت. اسلام برای مسئله جنسی، راه ازدواج را تجویز کرده و بهره گیری از همسر را بدون ملامت شمرده: «إِلاّ عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ» و ارضای شهوت از غیر راه ازدواج را تجاوز دانسته است. «فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ»
«أَلْهاکُمُ» از «لهو» به معنای سرگرم شدن به امور جزئی و ناچیز است که انسان را از اهداف بلند باز دارد.
«زُرْتُمُ» از زیارت و «مقابر» جمع مقبره است.
میان دو قبیله بر سر تعداد نفرات گفتگو شد، تصمیم گرفتند سرشماری کنند بعد از زندهها به قبرستان رفتند تا آمار مردگان را نیز به حساب آورند.
حضرت علی (ع) در خطبه ۲۲۱ نهج البلاغه، بعد از تلاوت این سوره مطالبی دارند که ابن ابی الحدید در شرح آن میگوید:در طول پنجاه سال، بیش از هزار بار این خطبه را خوانده ام و عظمت این خطبه به قدری است که سزاوار است بهترین گویندگان عرب جمع شوند و این خطبه برایشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه که هنگام تلاوت بعضی از آیات قرآن، همه به سجده میافتند ما دو جمله از آن خطبه را در اینجا بازگو میکنیم: «آبائهم یفخرون» آیا به مقبره پدرانشان افتخار میکنند؟
«ام بعدید الهلکی یتکاثرون» یا به تعداد معدومین فزون طلبی میکنند؟
«اجساد خرت و حرکات سکنت» آنان جسدهایی بودند که متلاشی شدند و متحرکهایی بودند که ساکن شدند.
«و لئن یکونوا عبرا احق من ان یکونا مفتخرا» آن جسدها سزاوارترند که سبب عبرت شوند تا مایه افتخار.
از حضرت علی علیه السلام حدیثی نقل شده که فرمودند:اولین «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» مربوط به عذاب قبر است و دومی مربوط به عذاب آخرت.
یقین، باور قلبی است که عمیقتر از دانستن است. مثلا همه مردم میدانند که مرده کاری به کسی ندارد، ولی حاضر نیستند در کنار مرده بخوابند، ولی مرده شور در کنار مرده به راحتی میخوابد، زیرا مردم فقط میدانند، ولی مرده شور باور کرده و به یقین رسیده است. راه بدست آوردن یقین عمل به دستورات الهی است، همانگونه که مرده شور در اثر تکرار عمل به این باور رسیده است.
بر اساس روایات، نشانه یقین، توکل بر خداوند و تسلیم او شدن و راضی بودن به مقدرات او و واگذاری امور به اوست.
یقین درجاتی دارد که دو مرحله اش در این سوره آمده و مرحله دیگرش در آیه ۹۵ سوره واقعه آمده است. مراحل یقین عبارتند از:علم الیقین، حق الیقین و عین الیقین. انسان، گاهی از دیدن دود پی به آتش میبرد که این علم الیقین است، گاهی خودِ آتش را میبیند که عین الیقین است و گاهی دستی بر آتش مینهد و سوزندگی آن را احساس میکند که حق الیقین است.
مراد از دیدن آتش در «لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ»، یا دیدن آن در قیامت است و یا دیدن آن با چشم برزخی و مکاشفه در همین دنیا که این معنا با یقین سازگارتر است.
بر اساس احادیث، مراد از نعمتی که در قیامت مورد سوال قرار میگیرد، آب و نان نیست، که بر خداوند قبیح است از این امور سؤال کند. بلکه مراد نعمت ولایت و رهبری معصوم است امام رضا (ع) فرموند:سؤال از آب و نان و... از مردم قبیح است تا چه رسد به خداوند، بنابراین مراد از سؤال از نعمت، همان نعمت رهبری معصوم است.
تکاثر تنها در آمار و نفرات جمعیّت نیست، بلکه گاهی در ثروت و فرزند است. «وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ» و لذا در قرآن سفارش شده که مال و فرزند شما را سرگرم نکند.«لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ»
پیامبر اکرم (ص) به دنبال تلاوت این سوره فرمودند: «تکاثر الاموال جمعها من غیر حقها و منعها من حقها و سدها فی الاوعیه» گردآوری اموال از راه نامشروع و نپرداختن حقوق واجب آنها و نگهداری آنها در صندوقها تکاثر است.
۱- فزون طلبی و فخرفروشی انسان را به کارهای بیهوده و عبث میکشاند. «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ»
۲- فزون طلبی، عامل غفلت از حساب قیامت است. «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ - لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ»
۳- دامنه فزون طلبی تا شمارش مردگان پیش میرود. «حَتّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»
۴- بی خبری از احوال قیامت، انسان را به انحراف میکشاند. أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ ... کَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ
۵-در برابر افکار و رفتار انحرافی باید هشدار را تکرار کرد. «کَلاّ - ثُمَّ کَلاّ - کَلاّ»
۶- از طریق ایمان و یقین انسان میتواند آینده را ببیند. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ»
۷- در فرهنگ جاهلی، کمیّت و جمعیّت، تا آنجا ارزش دارد که حتی مردگان را در شمارش به حساب میآورند. «حَتّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»
۸-تکاثر و تفاخر، کیفر سختی دارد. «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ ... لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ»
۹- عاقبت اندیشی مانع فخر فروشی است. «کَلاّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ»
۱۰- باید برای رسیدن به یقین و شناخت حقایق تلاش کرد تا از خطرات قیامت درامان بود. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ»
۱۱- کسانی که به دنیا سرگرم هستند، هرگز به درجه یقین نمیرسند. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ» (کلمه لو در موارد نشدنی بکار میرود.)
۱۲- ایمان و یقین، درجاتی دارد. «عِلْمَ الْیَقِینِ ... عَیْنَ الْیَقِینِ»
۱۳- حساب قیامت بر اساس امکاناتی است که خداوند به هرکس داده است و لذا هر کس متفاوت از دیگری است. «لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ»
انتهای پیام/