زوج کردستانی پس از مدت‌ها انتظار برای آغاز زندگی مشترکشان، با توجه به شیوع ویروس «کرونا»، در اقدامی خیرخواهانه، هزینه مراسم ازدواج خود را صرف امور خیریه کردند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  ماه‌هاست که از شیوع ویروس «کرونا» در جهان می‌گذرد و مدتی است مردم ما هم با این ویروس دست و پنجه نرم می‌کند.

ماه‌های اول شیوع کرونا، پویش‌های مختلفی برای مقابله با این ویروس در کشور به ویژه در استان فرهنگی کردستان شکل گرفت، پویشی که از تولید ماسک و سایر اقلام بهداشتی گرفته تا تهیه و توزیع بسته‌های حمایتی برای کمک‌کردن به اقشار نیازمند و آسیب‌دیده از کرونا و حتی ضدعفونی کردن محیط‌های مختلف در گستره وسیعی خود را نشان داد.


بیشتربخوانید


تقدیر از ایثارگری و از خودگذشتگی پرسنل درمان و جهادگران فعال در آرامستان‌ها و ... با تقدیم شاخه گل و نوشتن پیام و متن‌هایی در فضای مجازی از دیگر جلوه‌های زیبایی بود که در این روز‌های تلخ کرونایی لبخندی بر لب جهادگران عرصه مقابله با این دشمن ناشناخته نشست.

روز‌ها و حتی ماه‌ها می‌گذرد تلاش برای یافتن دارویی برای مقابله با این ویروس هنوز ادامه دارد، برخی کشور‌ها اعلام کرده اند داروی مقابله با این ویروس را کشف کرده اند، اما واقعیت این است که فعلا زندگی جهان بشریت با این ویروس تاجدار گره خورده است و در شرایط کنونی که آمار ابتلا به کرونا در حال افزایش است، پرهیز از حضور در اجتماعات و استفاده از ماسک یکی از بهترین راهکار‌های مقابله با کروناست چرا که بنابر گفته مسئولان آمار ابتلا به کرونا در اجتماعاتی مانند عروسی و عزاداری‌ها بالاست.

زوج کردستانی

متاسفانه علی‌رغم هشدار‌های مسوولان، برخی‌ها مراسمات عروسی را به کارواش‌ها و پارکینگ‌ها و حتی پشت بام‌ها کشانده‌اند.

ابتلای ۱۲۰ نفر به کرونا در یک مراسم عروسی، ۵۷ هرمزگانی در عروسی کرونا گرفتند، ۷۰ نفر در مراسم عروسی در شهرستان قشم و ۷۳ نفر نیز در مهمانی در بندرعباس به کرونا مبتلا شدند، ابتلای ۴۰ نفر به ویروس کرونا در یک عروسی در چهارمحال و بختیاری، در مراسم تشییع جنازه‌ای در کهکیلویه و بویراحمد بیش از ۲۰ خانم به کرونا مبتلا شدند، یک مبتلا به کرونا در همدان ۴۸ نفر را آلوده کرد، ابتلای ۳۰ نفر به کرونا در مراسم ترحیمی در یکی از روستا‌های خراسان جنوبی، این‌ها چند نمونه از اخبار ابتلای افراد به کرونا پس از شرکت در مراسم عروسی و عزاست.

در پی برگزاری یک مراسم عروسی در آذربایجان‌غربی پدر و مادر عروس و داماد، بر اثر ابتلا به کرونا فوت کردند شاید این یکی از تلخ‌ترین خبر‌هایی بود که آغازی شد بر تصمیم بزرگ خیلی از زوج‌هایی که زندگی مشترکشان را برای قطع این زنجیره بدون برگزاری مراسم آغاز کردند.

این روز‌ها برخی از زوج‌های جوان در آستانه ازدواج و خانواده‌های آن‌ها برای برگزار کردن یا نکردن مراسم عروسی با چالش‌هایی مواجه هستند و واقعا نمی‌دانند در شرایط فعلی بهترین تصمیم چیست؟

پس از آنکه مسئولان از مردم خواستند در خانه‌هایشان بمانند و مراسمی برگزار نکنند، مراسم ازدواج خود را به تاخیر انداختند، آغاز زندگی مشترک «مهرداد قنبری و هانیه جعفری» آغاز متفاوتی در این شرایط کرونایی بود، زوج جوان ۲۶ و ۱۸ ساله که روز‌های نامزدی را به امید گذر از شرایط کرونایی به درازا کشیدند.

هانیه جعفری تک فرزند خانواده است مادر و پدرش دنیایی آرزو برای برگزاری باشکوه‌ترین مراسم را برای دخترشان داشتند، مهرداد قنبری هم فرزند یکی از خوبان و یادگاران روز‌های جبهه و جنگ است که تقریبا چند سال است لباس سبز دفاع از انقلاب را پوشیده و در یکی از شهرستان‌های مرزی کردستان در سپاه مشغول به خدمت است و به قول مادرش برنامه‌ریزی‌های زیادی برای برگزاری مراسمی به یادماندنی را کرده بود..

زمستان رفت و بهار آمد، ولی این مهمان ناخوانده که تقریبا چندین ماه کشور را در نوردیده همچنان محکم نشسته و خیال رفتن ندارد و برگزاری مراسم عروسی برای این زوج جوان که حاضر نبودند به هیچ وجه روز‌های آغاز زندگی را بر اتفاق ناگوار و جبران‌ناپذیر شروع کنند تصمیم گرفتند بی‌سرو صدا راهی خانه بخت شوند...

این بار قصه فرق می‌کند، قصه حکایت از آزادی زندانی است، خانم کاویان مادر آقا مهرداد اگرچه زنی جوان است، اما سال‌هاست در حوزه کار‌های خیر دستی بر آتش دارد و هرجا احساس می‌کند می‌تواند تاثیری داشته باشد میدان را خالی نمی‌کند..

 

مادر داماد تصمیم می‌گیرد پسر و عروسش را سورپرایز کند و به همین خاطر رایزنی‌های لازم را انجام می‌دهد آغاز این زندگی باید با نشاندن لبخند بر لبان کودکانی چشم انتظار باشد که روزهایشان را به امید بازگشت پدر و آرام گرفتن در آغوش گرمش می‌گذرانند.

این بود که با این تصمیم دروازه‌های امید را به روی خانواده‌های چشم انتظار گشودند و کلید رهایی به دست گرفته و هزینه مراسم ازدواج خود را برای آزادسازی زندانیان جرایم غیرعمد هدیه کردند.

خانم کاویان مادر داماد می‌گوید، اصلا راضی به رسانه‌ای شدن این موضوع نبودیم، قرار بود این کار در خفا انجام گیرد بچه‌ها از این تصمیم به گرمی استقبال کردند البته به شرط اینکه فقط خودمان بدانیم، اما یکی از عزیزان در ستاد دیه از سر محبت این اقدام را در یکی از شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده بود.

مهرداد قنبری، داماد خیر می‌گوید: این تصمیمی بود که مادرم گرفت و اتفاقا ما هم خیلی راضی بودیم برگزاری مراسم عروسی آرزوی هر جوانی است و حتی هزینه‌های زیادی هم بابت برگزاری یک مراسم به یاد ماندنی صرف می‌کنند.

اینکه این مراسمات و هزینه‌ها خوشبختی می‌آورد یا نه، کاری ندارم، ولی برگزاری مراسم و تجمع‌ها در این شرایط کرونایی بسیار خطرناک است و برای خیلی از زوج‌های جوان به خاطرات تلخ تبدیل شده است.

می‌پرسم الان که بدون برگزاری مراسم با همسرتان زندگی مشترک را آغاز کرده‌اید، راضی هستید؟ می‌گوید: محل کارم دور از خانواده است تصمیم داشتیم مراسم عروسی را جوری بگیریم که پدر و مادرهایمان راضی باشند، همسرم تک فرزند خانواده است مادرش آرزو‌های زیادی برای عروسی‌اش داشت، آخرین انتخاب تاریخ برگزاری مراسم عروسی سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا بود، اما به این فکر کردیم که اگر مراسم عروسی بگیریم و بعدا خدای نکرده برای یکی از مهمانان مشکلی پیش بیاید و کرونایی شود دیگر چگونه می‌توانیم خودمان را ببخشیم.

ما آدم‌های خودخواهی نیستیم و سلامتی عزیزانمان برایمان خیلی مهمتر از برگزاری مراسم جشن عروسی است.

در این اوضاع و احوال سخت اقتصادی به نظر من چنین هزینه‌هایی واقعا غیرمنطقی است، نمی‌خواهم فاز نصیحت بگیرم، اما می‌توان با همین مبالغ گره از زندگی هم نوعی باز کرد، شاید هزینه‌های آنچنانی برای برگزاری عروسی‌های آنچنانی در گذشته برای ساختن لحظات شاد در شروع یک زندگی هم مسئله بود، اما واقعیت این است الان تنها بحث صرف هزینه نیست چرا که امروز حرف از حفظ سلامت عزیزانمان است.

امروز پرسنل بیمارستان‌ها و مراکز درمانی جان خود را برای نجات جان هموطنان به خطر می‌اندازند و این درست نیست که امثال ما بخواهیم با برگزاری مراسم عروسی ضمن به خطر انداختن جان عزیزانمان فشار و بار کاری را روی آن‌ها بیشتر و بیشتر کنیم.

کمک به هم‌نوع با استفاده از هر ظرفیتی جلو‌های زیبایی بود که در جای جای ایران عزیزمان در این روز‌های کرونایی به همت انسان‌های سخاوتمند و نوع‌دوست رقم خورد ما هم گفتیم سهم کوچکی در خلق لبخندی بر لبان یک همنوع باشیم.

تصمیم مادرم برای من و همسرم بسیار ارزشمند بود و از اینکه توانستیم قبل از آغاز زندگی مشترکمان دل خانواده و عزیزانی را که سال‌هاست چشم انتظار باز شدن گره بزرگی از زندگی‌شان بودن خوشحال کنیم بهترین خاطرات را برایمان باقی گذاشت.

ازدواج در کرونا

راه زندگی

زندگی که آغاز آن بر دعا‌های خیر همنوع رقم بخورد آینده روشنی دارد و ما هم زندگی مشترکمان را با کاشتن گل امید و روشن کردن چراغ در دل یک همنوع شروع کردیم.

هانیه جعفری هم حرف‌هایش دنیایی درس دارد؛ می‌گوید: طبق حساب و کتابمان خیلی وقت پیش باید سر خانه و زندگی‌مان می‌رفتیم، اما بخاطر کرونا مراسم ازدواج مان را به تعویق انداختیم، به امید اینکه این روز‌های کرونایی تمام شود و بتوانیم با حضور عزیزانمان ازدواج خود را جشن بگیریم و سر خانه و زندگی‌مان برویم.

هرچه منتظر ماندیم، نشد و بالاخره تصمیم گرفتیم برای حفظ جان عزیزانمان بدون هیچ مراسمی زندگی خود را شروع کنیم و هزینه‌های عروسی را به پیشنهاد مادر شوهرم صرف آزادسازی زندانیان غیرعمد کنیم.

همیشه دوست داشتم آغاز زندگی‌ام با یک اتفاق بسیار خوب و خیرخواهانه تلاقی پیدا کند و خوشبختانه این اتفاق افتاد شاید نتوانستیم عروسی بگیریم، ولی همین که هزینه‌های عروسی ما چراغ خانه‌ای را روشن و دل خانواده‌ای را شاد کرد برایمان بسیار خوشحال کننده است.

چند وقت پیش در تلویزیون یک مصاحبه دیدم که در مورد آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد بود آرزو کردم کاش من هم این توفیق را پیدا می‌کردم وقتی مادر شوهرم پیشنهاد داد واقعا از ته دل خوشحال شدم و به آرزویم رسیدم.

برای عروس و داماد آرزوی خوشبختی می‌کنیم و بار دیگر با خانم کاویان هم کلام می‌شویم، می‌گوید: امیدواریم این کار ما شروعی باشد برای زوج‌های دیگر در دیارمان...

خانم کاویان دلیل این انتخاب و هزینه مخارج عروسی پسر و عروسش را برای آزادسازی زندانیان جرائم غیرعمد هم برایمان گفت، اینکه چند سال است با چند گروه خیریه همکاری می‌کند و در این روز‌های کرونایی توانسته‌اند گره از زندگی تعدادی از همشهری‌هایشان باز کنند.

بخشی از هزینه عروسی بچه‌ها را برای آزادسازی یک زندانی جرائم غیرعمد اختصاص داده و مابقی را طی یک فقره چک به ستاد دیه شهرستان تحویل می‌دهیم.

و...

یک اتفاق ناخواسته سرنوشتش را به میله‌های سرد زندان گره زده است، پدر دور از خانواده دلتنگ فرزند و همسرش است. در اتاق کوچک زندان به امید روز‌های آینده نشسته و تنها کاری که انجام می‌دهد دعا برای آزادی است.

می‌گوید: «هر روز بار‌ها و بار‌ها سرنوشتم را در این چهار دیواری مرور می‌کنم. نگران خودم نیستم؛ نگران همسرم هستم .. پسر کوچکم اینکه بدون پدر چه می‌کشد!

ذهنم پر است از‌ای کاش و‌ای کاش‌هایی که هیچ سودی ندارد، حالم بد می‌شود از این‌ای کاش‌ها...»

چشم‌انتظاری خانواده برای آمدن پدر، نه از سفر بلکه برای آزادی از پشت میله‌های زندان چه مصیبتی تلخ و رنج‌آور، نه برای یک خانواده بلکه برای یک جامعه دینی و اسلامی است و این انتظار بلاخره پایان می‌یابد و در این روز‌های تلخ کرونایی شادی به زندگی این خانواده لبخند می‌زند.

منبع: فارس

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.