به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، همزمان با ماه محرم، باشگاه خبرنگاران جوان برنامهای گفتگو محور با نام «تنهای تنها» تدارک دیده است که در حدود ۳۰ دقیقه به زندگی افرادی میپردازد که به گونهای متفاوت با محرم گره خورده است.
بهروز رضوی گوینده، مجری رادیو و تلویزیون مهمان برنامه «تنهای تنها» بود که در گفتوگویی به موضوعاتی پرداخت.
برنامه «تنهای تنها» که در ایام محرم از سایت باشگاه خبرنگاران جوان تقدیم شما میشود، در اولین برنامه خود میزبان بهروز رضوی گوینده و دوبلور رادیو و تلویزیون است که در ادامه صحبتهای او را میبینید.
چه کسی برای اولین بار شما را به مجلس امام حسین (ع) برد؟
۳ الی ۴ ساله بودم که مادر مرحوم من در روز عاشورا من را به غرفهای که در میدان میرچخماق یزد بود، برد. اکنون خبر ندارم، اما در آن زمان تعزیه در یزد بسیار جالب توجه و نمایشی تمام عیار و حرفهای بود که به صورت سیار و گروه به گروه برگزار میشد و اصلا عاشورا برای ما تماشاگاهی بود؛ بهتر است بگویم در ظهر عاشورا که خیمهها را آتش میزدند، همه مردم یزد در میدان میرچخماق جمع بودند.
خاطره ای از ایام محرم دارید؟
۲ ساله بودم که سرخک سختی گرفتم، همه از من قطع امید کرده بودند، اما مادرم با امیدواری نذر کرد و خوب شدم.
در آثار شما ارادت خاصی به اهل بیت (ع) به خصوص امام حسین (ع) وجود دارد این ارادت از این موضوع سرچشمه میگیرد؟
بله دقیقا. ارادت من به اهل بیت و امام حسین (ع) از همان زمان شروع میشود. امام حسین (ع) برای من فقط امام سوم نیست بلکه اسوهای است که گویی دیده ام چه کارها کرده است. در همان عالم کودکی باماجرای تعزیه سیار با تاریخ عاشورا آشنا شدم و بر دل من نشست و همیشه همراه من بوده است. هر زمان که نام اباعبدالله الحسین (ع) را میشنوم منقلب میشوم، در جوانی زمانی که نام اباعبدالله الحسین (ع) را میشنیدم از خود بی اختیار میشدم، من تمام کارهای مربوط به این حوزه را از جان انجام میدهم.
در تعزیه و گویندگی دوست دارید جای شخصیت یا پرسوناژ خاصی باشید؟
در زمان کودکی من و برادرم در تعزیههای یزد نقش طفلان مسلم را بازی میکردیم به همین خاطر حضرت مسلم (ع) برای من نقش پدرانهای را بیدار میکرد و احساس میکردم که ایشان پدر من هستند.
درخصوص مستند «هفتاد و سومین نفر» و از همکاری خود با شهاب حسینی و حامد بهداد برای ما بگویید. این مستند بسیار مطرح شد و خیلیها برای این مستند تصویرسازی کردند.
دوستان از من برای همکاری دعوت کردند، اما متاسفانه زمان کافی نداشتم و نمیتوانستیم به صورت مشترک کار را پیش ببریم به همین سبب من به تنهایی متن خود را خواندم و من در این مستند نقش راوی را داشتم.
به نظر شما موثرینترین کاری که برای قیام عاشورا انجام داده اید چه بوده است؟
من همه مقاتل مهم عاشورا را در رادیو خوانده ام، مقاتل متنهای سختی دارند، معمولا متنها را پشت هم میخوانم و از خود متن تاثیر میگیرم و سعی در تظاهر ندارم. از جمله متنهایی که در این زمینه خواندم و راضی بودم و بارها برای سید مهدی شجاعی دعا کردم، ترجمه دعاهای حضرت سجاد (ع) بود که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و اجرای آن هم بسیار خوب شد.
شما نقش حضرت مسلم (ع) را ایفا کردید؟ از حضرت مسلم (ع) ویژگی اخلاقی خاص یا رفتارش با امام زمان خود چیزی در ذهن دارید؟
نقش حضرت مسلم (ع) و اکثر ائمه اطهار را در نوشتههای رادیویی خوانده ام، ولی اینکه در شمایل حضرت مسلم (ع) نقشی را اجرا کنم، خیر اینگونه نبوده است.
حضرت مسلم (ع) سراسر ارادت، ایثار و ایمان و باور بود و اولین شبی که به کوفه میآید در تاریکی شهر غریب، اسیر تنهایی میشود تا اینکه زنی به او پناه میدهد، آن صحنه بسیار دردناک و عجیب است و به نظر من خیلی صحنه موثری است. شروع عاشورا با حرکت مسلم است و زمانی که این اتفاق میافتد معلوم میشود که چقدر ماجرا تراژدی است. در تمام روایتهای عاشورایی از هفتاد و دو تن صحبت شده بنابراین کسی که به قصد جنگ برود، با هفتاد ودو تن، اهل بیت، زن و بچه به جنگ نمیرود. کوفیان امام را دعوت کردند و ایشان در بازگشت از مکه به کوفه رفتند.
به کربلا مشرف شده اید؟
خیر، متاسفانه تا به حال این فرصت فراهم نشده است. خیلی دوست دارم که به کربلا بروم.
چقدر هنر و کلام در ترویج عاشورا و قیام امام حسین (ع) موثر بوده است؟
هنر بسیار کمک کننده بوده و تاکنون هم بسیار کمک کرده است. اگر این موضوعات با هنر عجین نشده بودند شاید تا این اندازه ماندگار نبودند. آمیختگی این ماجرا که خود ذات هنری دارد در صحنه تاریخ، روایت و بازگویی آن به هر شکلی هنری است و نمونههای بسیار آن را در زمینههای مختلف داریم.
انتهای پیام/
هر روز یا حداقل هفته ای ۲.۳ بار دیگه رو شاخش بود مادرم نذر کرد خوب شم به جای اینکه خون از بدن من خارج شه قربانی میکنه عاشورای هر سال
خون قربانی ریخته شه که نذر مادرم قبول شد من دیگه خون دماغ نشدم
اما یه بار بابام به مادرم گفت چرا این نذرو کردی من امسال پول ندارم گوسفند بگیرم چون ما خیلی فقیر بودیم دوباره نا خوداگاه خون دماغ من شروع شد بابام دیگه رفت قرض گرفت یه بره کوچولو خرید الانم خداروشکر به لطف خدا و اهل بیت وضعیت مالیمون بخورو نمیری خوبه بازم خداروشکر خود امام حسین پول قربانی رو هم خودش درست میکنه