به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، طی روزهای اخیر و پس از عقبنشینی آمریکا و اروپا از صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام، شایعاتی از سوی رسانههای غربی مبنی بر ارسال پیامهای مثبت از سوی ایران به غرب منتشر شد که اینگونه القا میکرد گویا ایران برای عقبنشینی از مواضع مقتدرانه خود، چراغ سبز نشان داده است.
درباره اهداف انتشار چنین شایعاتی که البته در داخل کشورمان نیز با تکذیب قاطعی از سوی دستگاههای مسؤول مواجه نشده است با سیدمحمد مرندی، استاد دانشگاه گفتگو کرده و از او پرسیدهایم که ادامه این روند بدون موضعگیری قاطع از سوی ایران چه تبعاتی میتواند داشته باشد. وی اینگونه اخبار را هدفمند و در راستای دور کردن اذهان از عدم اجرایی شدن تعهدات برجامی از سوی آمریکا و اروپا عنوان کرد. مرندی در عین حال بر لزوم موضعگیری سریع مسؤولان ایرانی در این ارتباط تاکید کرد و گفت، باید در این قبیل مسائل، مقامات مرتبط به صورت فوری موضعگیری داشته باشند. این استاد دانشگاه همچنین تاکید کرد تا زمانی که طرف مقابل به توافق قبلی احترام نگذارد انجام مذاکره جدید در این ارتباط به معنای اجرایی نشدن توافق قبلی است و در نتیجه این پیام را به آمریکا میدهد که لزومی به احترام گذاشتن به توافق قبلی وجود ندارد. متن کامل این گفتگو را در ادامه بخوانید.
بیشتربخوانید
در روزهای گذشته شایعاتی از سوی رسانههای غربی مبنی بر ارسال پیامهای امیدوارکننده از سوی ایران منتشر شده است و همین پیامها را یکی از دلایل انصراف اروپا از صدور قطعنامه عنوان کردهاند. ادعاهایی هم درباره برگزاری جلسه پیشنهادی اتحادیه اروپا با حضور ایران و آمریکا در دو هفته آینده منتشر شده است. هدف از انتشار اینگونه اخبار چیست؟
مطرح کردن اینگونه اخبار هدفمند است به این معنی که ذهنها را از موضوع اصلی دور کند و این موضوع اصلی هم چیزی نیست جز اینکه این آمریکاست که این روزها باید پیامهای امیدوارکننده بدهد نه ایران، زیرا جمهوری اسلامی ایران سالها به تعهدات خود در قالب برجام عمل کرده و آنها را اجرایی کرده است و این موضوع را همه میدانند.
اما بهرغم پایبندی ایران به تعهداتش، آمریکا حتی در زمان ریاستجمهوری اوباما این توافق را نقض کرد و در ادامه در زمان ریاستجمهوری ترامپ از توافق هستهای خارج شد و در مقابل اروپاییان نیز به تبعیت از آمریکا عهدشکنی کرده و به تعهدات برجامی خود عمل نکردند. در حقیقت تحریمها و خساراتی که اروپاییها بهخاطر آمریکا به مردم ایران، تحمیل کردند به اندازه اقدامات ترامپ مجرمانه است.
آمریکا چه در زمان اوباما و چه در زمان ترامپ به تعهدات پایبند نبوده است، بنابراین اگر دولت بایدن میخواهد برجامی در کار باشد، باید به آن تعهدات بهصورت کامل پایبند باشد؛ بنابراین در این راستا درخواست مذاکره از سوی آمریکا نشان میدهد که آنها میخواهند برجام را اجرا نکنند، درحالیکه اگر درصدد اجرایی کردن تعهدات خود باشند به آن عمل میکنند.
در هر حال جمهوری اسلامی منتظر اجرای تعهدات آمریکاست و آمریکا باید مسیر خود را اصلاح کند. البته بایدن تاکنون همان سیاستهای ترامپ را در قبال جمهوری اسلامی دنبال کرده است و باید بداند با این سیاستها به جایی نمیرسد. در مقطع مذاکرات هستهای مذاکراتی دقیق و طولانی درخصوص برجام انجام و تکالیف دوطرف در این زمینه روشن شد، به این ترتیب اقدامی که دولت بایدن باید انجام دهد این است که کارهایی را که از سوی ترامپ انجام شده، لغو کرده و به تعهدات خود عمل کند، لذا این کار بسیار شفاف است. مذاکرهای که سالها درباره برجام صورت گرفت برای این بود که مسیر راه روشن شود، ازاینرو مذاکره برای زمانی است که مسیر و تکالیف مشخص نباشد.
در این میان اروپا نیز درصدد القای اخباری است تا وانمود کند گویی ایران درصدد عقبنشینی یا ارائه امتیازات جدید به غرب است، اما قطعا این آرزوی آنها محققشدنی نیست.
در اینجا باید به این نکته هم اشاره کنم که علت صرفنظر اروپا از صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام، نگرانی آنها از احتمال لغو توافق اخیر صورت گرفته میان ایران و آژانس همچنین موضع محکم برخی کشورها از جمله روسیه و چین بود.
در مجموع موضع جمهوری اسلامی روشن است، زمانی میتوان صحبت از مذاکرات جدید کرد که توافقات مذاکرات قبلی اجرا شود.
این در حالی است که وقتی در حال حاضر طرف مقابل احترامی برای توافق قبلی قائل نیست انجام مذاکره جدید به نوعی ضد مذاکره نیز محسوب میشود. چراکه انجام مذاکره جدید به این معنی است که در عمل میپذیریم توافقات قبلی لازمالاجرا نیست در این صورت بابی را خواهیم گشود که توافقات مذاکرات احتمالی آینده نیز برای آمریکا لازمالاجرا نباشد.
شرطی شدن جامعه در گذشته نسبت به چنین اخباری چقدر میتواند در انتشار این اخبار از سوی رسانههای غربی نقش داشته باشد؟
اتفاقا انتشار چنین اخباری برای شرطی کردن جامعه است تا به این ترتیب همیشه در داخل جامعه اوضاع اقتصادی نامتعادل باشد. متاسفانه به نظر میرسد برخی اظهارنظرها از سوی مقامات دولتی و غیر دولتی در زمینه انجام مذاکره به اهداف غرب کمک میکند که البته بعضی از این اظهارنظرها به دلیل بیاحتیاطی است و بعضی نیز متاسفانه با انگیزههای انتخاباتی صورت میگیرد.
آنچه ما در حال حاضر باید بر آن تاکید کنیم این است که با اصل مذاکره مخالف نیستیم و برجام را با همه نقاط ضعف و قوتش پذیرفتیم بنابراین در حال حاضر نیز در جهت احترام به مذاکرات باید نتایج مذاکرات قبلی اجرایی شود تا بتوان در صورت رضایت طرفین روی آن نتایج، بنای جدید گذاشت.
اما تا زمانی که غربیها نسبت به توافقات مذاکرات گذشته، اهمیتی قائل نشوند طرح مذاکره جدید عملا بیاحترامی به اصل مذاکرات است.
در داخل کشورمان از سوی مقامات دولتی، موضع شفافی درباره شایعات اخیر رسانههای غربی گرفته نشده و فقط وزیر خارجه گفته طرح اقدام سازنده ایران به زودی ارائه خواهد شد. در اینگونه مواقع که رسانههای غربی، یک خط خبری را دنبال میکنند شفافسازی مقامات داخلی چقدر میتواند در به هم زدن برنامه طرف مقابل موثر باشد؟
در این زمینه باید مسوولان مربوطه همان لحظات اولیه پاسخ اینگونه اخبار را بدهند تا شفافسازی لازم صورت گیرد. مقامات مربوطه باید همواره آمادگی پاسخگویی فوری را داشته باشند.
در همین ارتباط باید بر این موضوع نیز تاکید شود که بهتر است هر کسی در کشور به کار و تخصص خود مشغول باشد، به این معنی که از اظهار نظرهای غیرکارشناسی ونامرتبط خودداری شود، چراکه دخالت افراد غیرمتخصص در موضوعات سیاست خارجی باعث ایجاد محاسبات غلط در طرف مقابل و منجر به شکلگیری مشکلات احتمالی و خارج کردن مسائل از مسیر صحیح منجر میشود؛ بنابراین در این ارتباط بهترین کار تاکید بر مواضع اخیر رهبری راجع به لزوم برداشته شدن تحریمها و راستیآزمایی آن همچنین بیانات ایشان در پنج سال پیش و در جریان برجام است که تاکید داشتند، اگر برجام به صورت کامل اجرا شد و طرف مقابل حسن نیت خود را نشان دهد، میتوان راجع به مسائل دیگر نیز فکر کرد؛ لذا تا زمانی که توافقات قبلی اجرایی نشود، مذاکره جدید نه تنها مفهومی ندارد بلکه اقدام برای مذاکره جدید منجر به از بین بردن انگیزه اجرای مصوبات قبلی از سوی آمریکا و اروپاست.
در این میان نباید این موضوع را از نظر دور داشت که رسانههای غربی ارتباط تنگاتنگی با حکومتهای غربی دارند و به کمک هم درصدد ایجاد جنگ روانی هستند. البته باز هم تاکید میکنم بهتر است مقامات غیرمرتبط در داخل کشور در مورد موضوعات مربوط به مذاکره اظهارنظر نابجایی نداشته باشند.
برخی معقتدند عدم موضعگیری شفاف مسوولان دولتی ممکن است به معنی صحت بخشهایی از این ادعاها باشد. اعتقاد شما چیست؟
ممکن است در صورت عدم موضعگیری شفاف این تصور ایجاد شود. همانطور که در بخش قبلی گفتم اولا نباید مسوولان غیرمرتبط با مباحث سیاست خارجی اظهار نظر نامربوطی داشته باشند و در عین حال ضرورت دارد مسوولان مربوط در پاسخگویی، سریع عمل کرده و واکنش فوری داشته باشند.
ممکن است برخی در داخل موافق چنین رویکردهایی باشند و با وجود تجربههای گذشته، از برگزاری جلسه با حضور آمریکا به هر شکلی استقبال کنند. آیا در شرایط فعلی ارسال چنین پیامهایی از سوی ایران به لحاظ منطق دیپلماتیک، قابل توجیه است؟
به هیچ وجه قابل توجیه نیست و کمکی به حل مشکلات نمیکند. اتفاقا در شرایط فعلی ارسال چنین پیامهایی کمک میکند آمریکا انگیزهای برای اجرای تعهدات برجامی خود نداشته باشد. افرادی که چنین دیدگاهی دارند در عمل انگیزه اجرای برجام از سوی آمریکا را تضعیف میکنند.
علت این رویکرد چیست و چه منافعی از این طریق عاید این افراد میشود؟
در این میان عدهای فهم درستی از آمریکا ندارند و عدهای دیگر کاسبان سیاسی هستند که با عوامفریبی بهدنبال این هستند مردمی که از مشکلات موجود خسته شدهاند راه نجات را در برخی مسیرهای بیراهه و سراب دنبال کنند. در حالی که بسیار روشن است انجام مذاکرات جدید در وقتی که هنوز توافقات قبلی عملی نشده، فایدهای ندارد، بلکه بسیار مضر است.
در شرایطی که ایران بهواسطه گامهای اخیر در چارچوب قانون مجلس در موضع قدرت قرار دارد، تن دادن ایران به درخواست غیرمنطقی غرب برای برگزاری جلسه با آمریکا یا پذیرش خواستههای زیادهخواهانهای از جمله عقبنشینی از اقدامات انجام شده، نظام را با چه چالشهایی مواجه میکند؟
اگر ما در شرایطی که آمریکا به توافقات قبلی احترام نگذارد دوباره حاضر به صحبت شویم یا از مواضع فعلی خود بدون هیچ اقدام مثبتی از سوی غرب، عقبنشینی کنیم عملا انگیزه اروپا را برای اجرای مصوبات قبلی کم میکنیم و فکر نمیکنم هیچ فرد و جریان دلسوزی در داخل کشور به دنبال چنین مسالهای باشد.
در حال حاضر وظیفه عقلای نظام و مسوولان درباره چنین مسالهای چیست. ممکن است در داخل، عدهای به دنبال زمینهسازی برای برگزاری جلسه با حضور آمریکا باشند یا بخواهند نظام را وادار به عقبنشینی از موضع مقتدرانه خود کنند. چطور میشود این جریان را مهار کرد.
همانطور که پیشتر گفتم تنها راه این است به این عده توضیح دهیم تا زمانی که طرف مقابل به توافق قبلی احترام نگذارد انجام مذاکره جدید به معنای اجرایی نشدن توافق قبلی است و در نتیجه این پیام را به آمریکا میدهد که لزومی به احترام گذاشتن برای توافق قبلی وجود ندارد، چرا که ما زیر فشار، هر چیزی را میپذیریم. اگر بر فرض در این شرایط مذاکرات جدیدی را بپذیریم مطمئا سرنوشت نتایج این مذاکرات از وضعیت کنونی اجرای برجام بهتر نخواهد بود.
در تعاملی که در حال حاضر میان ایران و غرب وجود دارد، چطور باید عمل کرد که فرآیند معیوب برجام دوباره تکرار نشود؟
موضعگیری تمام جناحها و گروهها در داخل کشور و در برابر غرب باید کاملا روشن و شفاف باشد به این معنی که همه باید در حمایت از مواضع رسمی نظام یکصدا باشند، زیرا اگر غربیها احساس کنند قادر به ایجاد شکاف در داخل کشور هستند قطعا در جهت دستیابی به اهدافشان بر مواضع غلط خود بیشتر پافشاری خواهند کرد.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/