به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، نخستین فصل از سریال «بچه مهندس» رمضان سال ۱۳۹۷ روی آنتن رفت. سریالی که روایتگر زندگی پسر بچهای بود که سر از پرورشگاه در میآورد و در همان کودکی دل در گرو همبازیاش (مژگان) میدهد. داستان سریال به صورت موازی عشق جواد به مژگان و سرنوشت والدین این دو را روایت میکند و این دو خط داستانی تا فصل سه ادامه دارد.
فصل سوم مربوط به بزرگسالی جواد است و علاوه بر روایتهای قبلی روایتهایی پیرامون علم و تکنولوژی و مباحث امنیتی محافظت از دانشمندان و پروژههای عملی - ملی نیز مطرح شد و به زعم برخی از مخاطبان موفقترین فصل این سریال به شمار آمد. فصل سوم با پاسخ به تمامی سوالات و مشخص شدن سرنوشت شخصیتها به اتمام رسید و به نظر میرسید این سریال در فصل سوم به عنوان یک سه گانه به پایان برسد، اما گروه نویسندگان و تهیهکننده پروژه بلافاصله نوید ساخت فصل چهارم این سریال را در آیندهای نزدیک دادند.
فصل چهارم، اما با چالشهایی مواجه شد؛ علی غفاری کارگردان سه فصل اول به دلیل ساخت فیلم سینماییش (تک تیرانداز) امکان حضور در این پروژه را نیافت و از آن طرف روزبه حصاری بازیگر اصلی نقش جواد جوادی به دلایلی با تهیهکننده برای حضور در فصل چهارم به توافق نرسید. بالاخره فصل چهارم با وجود تمام فراز و نشیبها جلوی دوربین رفت و برای پخش در ماه رمضان ۱۴۰۰ مهیا شد.
مهمترین مسئله واکنش مخاطبان به بازیگر جایگزین جواد بود. محمدرضا رهبری بازیگر تازهکاری نبود؛ علاقهمندان سریال «میوه ممنوعه» او را در نقش سینا پسر حاج یونس فتوحی دیده بودند؛ رهبری پس از آن سریال نیز در نقشهای مکمل در سریالها و فیلمهای سینمایی دیده شده بود، اما «بچه مهندس» تقریبا اولین نقش مهم و به اصطلاح شاه نقش کارنامه او به حساب میآید. او تا حد زیادی سعی کرده که آنچه مخاطب پیش از این در سه فصل گذشته از شخصیت جواد دیده است را در بازی خود اعمال کند، اما به صورت کلی بازی او با روزبه حصاری متفاوت است؛ اگر حصاری جواد را یک جوان مقتدر و استوار به تصویر میکشد و او را یک عاشق درونی و ثابت قدم نشان میدهد؛
بازی رهبری احساسی و بیرونی است و از حس بیشتری برخوردار است. البته بخشی از این اختلاف حس در دو فصل به سیر تحول فیلمنامه و تغییر موقعیت جواد هم مربوط میشود، اما به صورت کلی نمیتوان از تفاوت دو بازی چشمپوشی کرد؛ گروهی از مخاطبان هم این تفاوت را پذیرفتهاند و رهبری را به عنوان جواد تازه دنبال میکنند، اما عدهای نیز وجود دارند که همچنان معتقدند حصاری انتخاب درستتری برای نقش جواد بود و برای این تغییر افسوس میخورند.
فضای این فصل اگر چه شبیه به فصل قبلی است، اما کمی در آن تغییر لحن کارگردان حس میشود. علاوه بر شخصیت اصلی؛ برخی شخصیتها را نیز همچون دو دوست جواد را در این فصل نمیبینم و نویسندگان برای پر کردن این خلا روایتی؛ شخصیتهای جدیدی را به سریال اضافه کردند که تاکنون که دو سوم آن پخش شده مخاطب با آنها همراهی کرده و شرایط جدید را پذیرفته است.
یکی از بازیهای درست این سریال مربوط به ثریا قاسمی است؛ او را با شخصیت «بی بی گوهر» در فصل سوم سریال دیدیم و حالا با موقعیتی دیگر که در انتهای فصل سوم ایجاد شد در فصل چهارم با او مواجه هستیم، قاسمی از معدود بازیگران پیشکسوت سینما و تلویزیون است که نقشهای تأثیرگذاری را در آثار ایفا میکند و سعی دارد کمتر در نقشهای تیپیکال مادران و مادربزرگان ایرانی حضور پیدا کند؛ مخاطب از او نقشهایی کنش گر و خلاق را به یاد دارد که نمونه موفق دهه نود آن سریال «پشت بام تهران» در تلویزیون و فیلم «ویلاییها» در سینما است.
در برههای که پروژهها برای معرفی چهرههای جدید ریسک کمتری به خرج داده و مدام از بازیگرانی که سن و حوصلهشان برای نقشهای جوان و تازه نفس جواب نمیدهد استفاده میکنند؛ سعی تلویزیون بر این است که به جوانها و استعدادهای بینام فرصت دیده شدن دهد؛ مهشید جوادی علیرغم حضور کوتاهش در سریالهایی، چون «آنام» و...، این فرصت را در فصل سوم این سریال یافت تا نقش اصلی زن داستان را ایفا کند و در فصل چهارم پر رنگتر از فصل قبل و در فضایی تازه به این همکاری ادامه بدهد؛ بازی او باورپذیر و در خدمت قصه است؛ این را میشود از تفاوت بازی او در مقاطع مختلف روایت سریال از فصل سوم تاکنون حس کرد؛ بازیگری که بیحاشیه به مسیرش ادامه میدهد و میتواند آینده روشنی در ادامه راهش داشته باشد. فرهاد قائمیان نیز که همواره او را در نقشهای مقتدر و پر چالش میبینم در این سریال توانسته در هیبت یک استاد بالا رتبه و نخبه ظاهر شود و بازی روانی را از خود ارائه دهد.
«بچه مهندس» که به غیر از فصل دوم آن در سالهای اخیر در ماه مبارک رمضان پخش شده در طول این سالهایی که تلویزیون در جذب مخاطب ناکام مانده و زمین را به رسانههایی، چون شبکههای آنلاین واگذار کرده است؛ توانسته مخاطب قابل توجهی را با خود درگیر کند و روایتی قصهگو را با چاشنی هیجان برای او در نظر گیرد.
یادداشت از ایزد مهرآفرین
انتهای پیام/
من که طرفدارشم هم طرفدار خانم جوادی هم طرفدار فصل چهارم بچه مهندس
امید وارم فصل پنجمش رو هم یسازن
این سریال سریال خیلی خیلی خوبی بود
نقاط قوت زیادی داشت که نمیتوانم تک تک بگویم
یکی از نقاط ضعف این سریال حذف آقای حصاری در فصل چهارم این سریال بود
اون کسایی که میگن آقای حصاری اصلا احساسات ندارن آقای حصاری از آقای رهبری نقششون رو بهتر بازی کردن
آقای حصاری خودشون میگفتن من از کواتکوپتر چیزی بلد نبودم ولی سعی میکردم از اونهایی که با کواتکوپتر کار میکردن چیز هایی یاد بگیرم که نقشم بهتر بشه یعنی واقعا نشون بده که من دلم با کواتکوپتر کار کنم
من یکی از میلیون ها طرفدار آقای حصاری هستم
همه ی فصل های این سریال خوب بودن مخصوصا فصل سه موضوع فصل چهار عالی بود اکر آقای حصاری بازی میکردن این فیلم رو بهتر هم میشد
و بهترین بازیگران سریال بچه مهندس
خانم جوادی و آقای جاهدی و آقای حصاری بودن اگر در فصل چهارم آقای جاهدی بازی نمیکردن سریال افتضاح میشد
امیدوارم که فصل پنجم این سریال را بسازید
و اینکه اقای رهبری و خانم جوادی واقعا خیلی خوب بازی کردن
اقای حصاری خیلی جدی هستن و اصلا احساسات ندارن
و لی اقای رهبری خیلی احساساتشون بیشتر از اقای حصاری بود
لطفا فصل 5 رو هم بسازید ما طرف داری های بچه مهندس منتظر فصل 5 اون هم با بازی اقای رهبری و خانم جوادی هستیم..
بچه مهندس ۴ زیاد جالب نبود ولی ۱_۲_۳ خیلی قشنگ بودن