به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در جعبه ابزار سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، «تحریمهای اقتصادی» از مهمترین ابزارهای فشار برای همراهی سایر کشورها و گروههای به اصطلاح بدرفتار است. سلاحهای اقتصادی یا مالی آثار تخریبی به اندازه یک جنگ دارند، اما در بهکارگیری آنها نه نیروی انسانی از کشور مهاجم کشته میشود، نه جنگافزار نابود میشود و نه منابع مالی چندانی نیاز است.
یکی از مهمترین شروط لازم برای پاسخ دادن به این سوال که مسئولان و سیاستگذاران ایران باید چگونه با این تحریمها برخورد کنند تا جلوی تحقق هدف اصلی آمریکا یعنی فروپاشی اقتصادی و نهایتا تجزیه کشورمان را بگیرند، آشنایی بهتر با موضوع تحریم است. در همین راستا، قصد داریم در قالب پرونده «تحریم بدون روتوش» به مهمترین سوالات درباره تحریم از دیدگاه آمریکاییها پاسخ دهیم. در قسمتهای قبلی این پرونده به برخی سوالات درباره این موضوع پاسخ دادیم و قسمت هفتم و آخر این پرونده با موضوع «آمریکا در مذاکره به دنبال چیست و بازی تحریم و مذاکره تا چه زمانی ادامه مییابد؟» در ادامه آمده است:
*هدف آمریکا از مذاکره همان هدف این کشور از تحریم است
به صورت خلاصه، آمریکا در مذاکره به دنبال همان چیزی است که از طریق تحریم به دنبال آن بود یعنی تضعیف کشور تحریم شونده (ایران) و نهایتا تغییر رفتار این کشور، زیرا ایران در موضع انفعالی قرار دارد و در زمین آمریکا، بازی میکند. اتفاقی که این بازی آمریکا را تکمیل میکند، ترساندن مردم از شکست مذاکرات و ایجاد دوگانه «جنگ یا مذاکره» است.
در بخشی از کتاب «هنر تحریمها: نگاهی از درون میدان (The Art of Sanctions: A View from the Field)» نوشته ریچارد نفیو معمار تحریمهای ضد ایرانی در دولت دوم اوباما (منتشر شده در سال ۲۰۱۸) با اشاره به پایان مذاکرات درباره برجام در سال ۲۰۱۵ آمده است: «{این} کشور آماده بود محدودیتهایی را در کنار بازرسیها در برنامه هستهایاش بپذیرد که عملاً این محدودیتها در سال ۲۰۰۶ به هیچوجه ازسوی ایران پذیرفته نمیشد».
آوریل هینس مدیر اطلاعات ملی آمریکا در دولت بایدن که جزو کارشناسان ارشد اندیشکده بروکینگز بوده است، درباره نقش برجام در سیاست خارجی آمریکا در یکی از جلسات کنگره آمریکا در دی ماه ۹۸ گفت: «یک ستون اصلی سیاست آمریکا در برابر ایران، برجام بود که دقیقا در مرکز اقدامات ما قرار داشت چرا که ما متوجه شدیم رسیدگی به چالشهای گستردهتر در حالی که ایران دارای تسلیحات هستهای باشد، دشوارتر است. اگر چه برجام کامل نبود، اما این توافق راههای دستیابی ایران به تسلیحات هستهای را مسدود و به طور قابل توجهی برنامه هستهای ایران را محدود نمود. برجام هیچوقت قرار نبود تنها اقدام باشد؛ بلکه برجام به عنوان بخشی از راهبرد منطقهای دیده میشد که به دنبال خنثیسازی نفوذ ایران در منطقه و تقویت صداهایی بود که علیه سیاستهای حاکمیت برخاسته بود و تعامل دیپلماتیک با ایران جهت جلوگیری از تنش همزمان با اعمال فشار بر روی حاکمیت؛ تا {ایران} رفتار غیرقابل خود را در داخل و خارج تغییر بدهد».
خوان زاراته معاون مدیریت مبارزه با تروریسم و جرایم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا در دولت اوباما در نشست کمیته بانکداری سنا در خرداد ۹۵ درباره وضعیت تحریمهای ایران بعد از برجام و برنامههای آتی آمریکا در این زمینه گفت: «بسیار اهمیت دارد که مسئولان خزانهداری و دولت آمریکا با شدت تحریمهای غیر هستهای را پیگیری و اعمال کنند. آمریکا باید با استمرار استفاده از سلاح تحریم ایران را مجبور سازد تا همانگونه که پای میز مذاکره آمد در دیگر مسائل و رفتارهای بین المللی و نقش ایرانیها در جهان هم تصمیمات سخت بگیرد».
مهدی رزم آهنگ کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال که «آمریکا در مذاکره به دنبال چیست» گفت: «عدهای اعتقاد دارند که مذاکره و فشار حداکثری، دو راهبرد مختلف است که از دو تفکر درمی آید. مثلا دولت روحانی میگوید که ترامپ یک شخصیت خاص بود با راهبرد فشار حداکثری، ولی بایدن یک شخصیت کاملا متفاوت است که راهبردش مذاکره است و ما نباید اینها را یکسان ببینیم».
*در سیاست خارجی آمریکا تحریم و مذاکره دو راهبرد مکمل هم هستند
رزم آهنگ افزود: «اما من اعتقاد دارم این دو راهبرد مکمل هستند یعنی مثل دو لبه قیچی که با هم میبرند. فرض کنید دو نفر در حال مبارزه هستند و دقیقا در همان لحظهای که حریف گارد خودش را باز کرده و غافل است، طرف مقابل شروع میکند به ضربه زدن، شما نام این کار را تحریم یا همان فشار حداکثری بگذارید. بعد از مدتی که حریف دارد ضربه میخورد و خودش را دارد جمع و جور میکند و تلاش میکند که مبارزه را برگرداند، در این وضعیت طرف مقابل فضا را آرام میکند و میگوید ما که دعوا نداریم با همدیگر، بیاید با هم گفتگو کنیم. من هم راهبرد ترامپ و هم راهبرد مذاکره را به صورت ماهوی یک راهبرد میبینم که هدفش تضعیف ایران است.
زمانی که اقتصاد ایران گاردش را باز کرده و شروع به تعامل با کشورهای اروپایی کرده است و ارتباطش را با کشورهای آسیایی و منطقه به حداقل رسانده است، با این امید که اینقدر اروپاییها را به ایران بیاورد که هزینه خروج از برجام به شدت بالا باشد. در همین حالت که طرف مقابل میبیند ایران اینقدر گاردش را باز کرده و آسیب پذیری اش در مقابل کشورهای اروپایی بالا رفته است، شروع به مشت و لگد زدن و نهایتا خروج از برجام میکند. بعد شخص دیگری مثل بایدن میآید که میوه فشار حداکثری ترامپ را میچیند و ثمره اش را بر میدارد. این موضوعی است که مشاوران بایدن صراحتا گفته اند. نتیجه این سیکل تحریم و مذاکره که در واقع یک راهبرد هستند، این میشود که سطح اقتصاد ایران به مرور پایینتر و پایینتر میآید. در نتیجه، هدف آمریکا از مذاکره همان هدفی است که این کشور از فشار حداکثری یا تحریم دارد که عبارتست از مهار و پایین آوردن سطح اقتصاد ایران در حد سقوط».
بیشتر بخوانید
مقامات آمریکایی هم بارها بر این موضوع تاکید کرده اند که تحریم و مذاکره یا همان سیاست چماق و هویج از همدیگر جدا نیستند و دولت این کشور باید از این ابزارها به صورت همزمان استفاده کند تا اهدافش محقق شود. به عنوان مثال، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت بایدن در تاریخ ۲۰ آگوست ۲۰۲۰ (۳۰ مردادماه ۹۹ یعنی چند ماه قبل از روی کار آمدن دولت بایدن) با تاکید بر اینکه بایدن برای مقابله با تهدیدات ایران از دیپلماسی سرسختانه، مقتدرانه، با آگاهی کامل و مستظهر به پشتوانه فشار بهره خواهد برد، گفت: «اکنون همه باید به این درک رسیده باشند که فرمولی که دولت اوباما در پیش گرفت – که همان دیپلماسی با پشتوانه فشار بود – فرمولی است که میتواند دوباره درباره ایران کارساز باشد؛ نه فقط در مسأله هستهای بلکه در تمام مسائل و چالشهای مرتبط با ایران».
*بازی تحریم و مذاکره تا زمانی که کارآمدی تحریم از بین برود، ادامه دارد
پاسخ این سوال هم که «بازی تحریم و مذاکره تا چه زمانی ادامه مییابد؟»، ساده و روشن است بازی آمریکا زمانی پایان مییابد که نقاط آسیب پذیر اقتصاد ایران برطرف شود و کارآمدی تحریم از بین برود. اتفاقی که درباره برخی تحریمها مثل تحریم واردات بنزین در اواخر دهه هشتاد رخ داد و همانطور که ریچارد نفیو معمار تحریمهای ضد ایرانی در دولت دوم اوباما در بخشی از کتاب «هنر تحریمها: نگاهی از درون میدان (The Art of Sanctions: A View from the Field)» صراحتا اعتراف کرده است، موجب شد این تحریم شکست بخورد و عملا از دستور کار آمریکا خارج شود.
شرط لازم برای تحقق این موضوع که ایران به صورت جدی به دنبال خنثی سازی تحریمها نرود و کارآمدی ابزار تحریمی آمریکا حفظ شود، اقتصاد شرطی است و این نوع اقتصاد هم بدون فعالیت جریان تحریف در ایران ایجاد نمیشود. این جریان نمیخواهد در کشور این اجماع ایجاد شود که عبور از تحریم راهحل غیر اقتصادی ندارد.
منبع:فارس
انتهای پیام/