به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ بِکُلِّ آیَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ ۚ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ ۚ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ إِنَّکَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِینَ
و تو (ای پیغمبر) اگر هر قسم معجزه برای اهل کتاب بیاوری پیرو قبله تو نشوند و تو نیز تبعیت از قبله آنان نخواهی کرد و بعضی ملل تابع قبله برخی دیگر نشوند، و اگر تو تابع دلخواه و هوسهای جاهلانه آنها شوی بعد از آنکه از جانب خدا علم یافتی، در این صورت البته از گروه ستمکاران خواهی بود.
فایل صوتی تلاوت آیه ۱۴۵ سوره بقره
امام صادق (ع) در روایتی میفرمایند: ما [اهلبیت]آیات و بیّنات هستیم. این آیه از عناد و لجاجت اهل کتاب پرده برداشته و سوگند یاد میکند که هرچه هم آیه و دلیل برای آنان بیاید، آنها از اسلام و قبله آن پیروی نخواهند کرد، چون حقیقت را فهمیده اند، ولی آگاهانه از پذیرش آن سر باز میزنند. تهدید و هشدارهای قرآن نسبت به پیامبر، به منظور جلوگیری از بروز و رشد غلّوگرایی و نسبت ناروای خدایی به اولیاست. آنگونه که در ادیان دیگر، مردم به غلّو، عیسی (ع) را فرزند خدا و فرشتگان را دختران خدا میدانستند.
۱-لجاجت و تعصّب، مانع تفکّر، استدلال و حقّ بینی است. آنان نه تنها نسبت به اسلام تعصّب میورزند، در میان خودشان نیز عناد و لجاجت دارند. «ماتبعواقِبْلَتَکَ... وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَهَ بَعْضٍ»
بیشتر بخوانید
۲-در برابر هیاهو و غوغای مخالفان نباید تسلیم شد و برای مأیوس کردن دشمنان، قاطعیّت لازم است. «وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ»
۳-یهود و نصاری هر یک دارای قبله ویژهای بودند. «وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَهَ بَعْضٍ»
۴-انحراف دانشمندان، بسیار خطرناک است. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»
۵-علم، به تنهایی برای هدایت یافتن کافی نیست، روحیّه حقّ پذیری لازم است. یهود صاحب کتاب بودند، ولی با وجود تعصّب نابجا، این علم چاره ساز نشد. «أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»
۶-پیامبر، حقّ تغییر قانون الهی را بر اساس تمایلات مردم ندارد. «أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»
۷-آئین اسلام از سرچشمه علم واقعی است. «جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»
۸-قوانینی شایسته پذیرش و پیروی هستند که از هواهای نفسانی پیراسته و بر پایه علم بنا شده باشند. «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»
۹-قانون، برای همه یکسان است. اگر بر فرض پیامبر نیز تابع هوا و هوس شود، گرفتار کیفر خواهد شد. «إِنَّکَ إِذاً»
۱۰-با وجود قانون الهی، پیروی از خواستههای مردم ظلم است. «إِذاً مِنَ الظّالِمِینَ»
انتهای پیام/