بسیاری از اوقات نگاه ما به معضل بی حجابی و بدحجابی در جامعه، نگاه به معلول هاست؛ یعنی وقتی وضعیت فعلی را میبینیم، از روی دغدغه و نگرانیای که برای آینده و یا برای فرزندان و اعضای خانواده خود داریم، غصه میخوریم و از بی توجهی عدهای به یک موضوع مهم، نگران میشویم.
اگر این نگاه و نگرانی از سوی مردم عادی جامعه باشد، جای بحث نیست؛ اما در صورتی که مسئولین فقط به معلولها توجه کرده – و چه بسا برخی بعد از مدتی همین توجه به معلولها را هم نداشته باشند - و از علل و ریشهها غافل بمانند، این مایه نگرانی است.
بیشتربخوانید:
چرا غربیها برای دوقطبیسازی جامعه ایران مسئله «حجاب» را انتخاب کردهاند؟
برخوردهای قانونی با ناهنجاریهای اخلاقی از جمله بی حجابی و بد حجابی در جای خود توجیه دارد و تعطیل کردن آنها نه مشروع و نه معقولانه است؛ اما باید توجه کرد که وضعیت نگران کننده این روزها در زمینه عفاف و حجاب، علل و ریشههای متعددی دارد که اگر به درمان هر یک از آنها نپردایم، نباید انتظار معجزه داشته باشیم!
همه اقدامات در زمینه عفاف و حجاب باید به صورت یک بسته کامل اجرا شود تا نتیجه حاصل گردد. البته منظور این نیست که اگر همه دستگاهها و نهادها پای کار نیامدند، یک نهاد یا دستگاه که وظیفه قانونی خود را انجام میدهد هم عقب نشینی کند؛ بلکه منظور این است که همه باید به اندازه خود در این زمینه احساس مسئولیت کنند.
با در نظر داشتن این مقدمه، امروزه مشاهده میکنیم که بازار پوشاک به گونهای در آمده است که به اجبار در حال بی حجاب و بد حجاب کردن زنان ما است!
چند سال است که بسیاری از زنان و دختران جامعه ما لباس و پوشش مورد نظر خود را یا پیدا نمیکنند و یا به سختی و با مشقت پیدا میکنند. این در حالی است که مانتوهای مسأله دار مثل مانتوهای جلو باز، کوتاه یا بدن نما به راحتی در دسترس قرار داشته است.
در اینجا چند نکته وجود دارد:
یک: عدهای از دختران و زنان در این شرایط برای پیدا کردن مانتو یا لباس مورد نظر خود که معیارهای اسلامی هم در آن رعایت شده باشد، عملاً سردرگم میشوند و بسیاری از آنها که حساسیت کمتری دارند ممکن است قید برخی ملاحظات اخلاقی و شرعی را بزنند. توجیه آنها هم این است که داریم اذیت میشویم و از گشتن خسته شده ایم.
دو: باید بدانیم که درصد کمی از زنان و دختران بد حجاب، خودشان لباس میدوزند و یا برای تهیه مانتو، پارچه خریده و به خیاط میدهند. غالب افراد جامعه به دنبال لباس آماده هستند؛ بنابراین برای خرید آن به مراکز خرید و فروشگاهها میروند.
سه: بسیاری از زنان و دختران جزو قشر خاکستری هستند؛ یعنی خیلی معیارهای ثابت شرعی و عقلی و یا دغدغههای مشخصی برای لباس پوشیدن نداشته و بیشتر به اطرافیان، مد و شرایط روز نگاه میکنند و براساس آن لباس میپوشند. اگر در فروشگاه ها، خیابانها و پارک ها، به تدریج شاهد رواج مدلهای خاصی از البسه باشند، همان را میپوشند.
بنابراین، از یک طرف باید از طریق نظارت مستمر و جدی – نه سهل انگارانه - بر تولیدی ها، فروشگاهها و واحدهای صنفی جلوی عرضه البسه و پوشاک غیر مجاز و در تعارض با معیارهای اسلامی و هنجارهای اخلاقی را گرفت. در این زمینه دستگاههای گوناگون وظیفه دارند و فقط پلیس مسئول نیست.
نکتهای که نباید فراموش شود این است که در فضای مجازی هم چه به صورت رسمی و چه غیر رسمی این پوشاک، عرضه شده و تبلیغات وسیعی هم در سایتها و شبکههای اجتماعی برای آن انجام میشود.
از طرف دیگر هم باید لباس مناسب با معیارهای اسلامی و هنجارهای اخلاقی جامعه به آسانی و به وفور در بازار یافت شود و برای این موضوع باید چارهای اندیشیده شود.
در پایان، شاید بیان یک مثال، بی ربط به موضوع نباشد؛ وقتی در رستورانها و اغذیه فروشیها غذای فاسد تولید نشود، مشتریها هم چه بخواهند و چه نخواهند غذای سالم میخورند. اما وقتی نظارت و اهتمام جدی وجود نداشته باشد، همان رستورانها و اغذیه فروشیها میتوانند غذای فاسد به مشتری بدهند و بعد هم ما باید به دنبال درمان و عوارض مسمویت مشتریانی برویم که در طول روز این غذاها را مصرف کرده اند. در مورد مراکز تولید و عرضه پوشاک هم دقیقاً همین موضوع صادق است.
منبع: جهان نیوز