یک ماه گذشته دیگر از مامبلاگرها، واینرها، سوئیتبلاگرها، کوکبلاگرها و سایر میکروسلبریتیهایی که هر روز به بهانهای چندین ساعت در اینستاگرام حضور داشته و بخشی از زندگیشان را بزک کرده و در ویترین اینستاگرام در برابر چشم مخاطب قرار میدادند، دیگر خبری نبود! اغلب این صفحات پستها و استوریهایشان مردم را به ریختن در خیابان تحریک میکردند تا اثبات کنند میکروسلبریتیها فقط برای تغییر ذائقه و سبک زندگی مردم برنامه ندارند و حتی میتوانند در سناریوهای براندازی نقش لیدر را بازی کنند!
نه چهرهاند و نه قهرمان؛ میکروسلبریتیها تنها هنرشان این است که بخشی از زندگی روزمرهشان را بزک کرده و در برابر چشم مخاطب اینستاگرام به نمایش میگذارند. مطالعات گونهشناسی کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام نشانگر آن است که فضای اصلی کاربران این شبکه اجتماعی در اختیار میکروسلبریتیهاست. این نکته نشان میدهد که برای جریانسازی و موجآفرینی حتما لازم نیست که به چهرهها و سلبریتیها متوسل شد، میکروسلبریتیها در اینستاگرام قابلیت تاثیرگذاری و میدانداری قابل تاملی دارند. افرادی که اغلب با بهتصویرکشیدن بخشهایی از زندگی روزمره بزک کرده خود توانستهاند دنبالکنندگانی را دست و پا کنند و در فضای مجازی به شهرت برسند و حالا دنبالکنندگانی که از این میکروسلبریتیها تاثیر میپذیرند. نتایج مطالعات نشان میدهد، میکروسلبریتیها چیزی حدود ۷۰ درصد است آمار صفحات مجازی را به خودشان اختصاص دادند و با بیش از ۵۵ درصد اینستاگرام چیزی نزدیک به نیمی از مخاطبان این شبکه اجتماعی را به خود اختصاص میدهند و همین مساله راز تاثیرگذاری آنهاست؛ و این تاثیرگذاری در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی میتواند چالشبرانگیز شود؛ رویدادی که شاهد آن بودیم.
به چه چیز فکر کنید و چگونه؟
یک جمله معروف در دنیای رسانهها وجود دارد که میگوید: «رسانهها نمیتوانند به شما بگویند چگونه فکر کنید، اما میتوانند به شما بگویند به چیزی فکر کنید!» یک اصل مهم و اساسی در تکنیکهای رسانهای است. در واقع بسیاری از رسانهها اعم از رسانهها و شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی و غیررسمی بر مبنای تئوری «برجستهسازی» تلاش میکنند تا افکار مخاطبان خود را «قاببندی» کنند و برای این قاببندی از تئوری و اصل برجستهسازی استفاده میکنند.
در واقع مخاطب ما هر روز و هر لحظه در معرض تکرار و برجستهکردن مفاهیم و اطلاعات و دادههای خاص قرار میگیرد. آنچنان که دیگر فرصتی برای فکرکردن به موضوعات دیگر ندارد و به آن چیزی فکر میکند که رسانهها به او القا میکنند. در این میان رسانههای جدید موسوم به شبکههای اجتماعی به واسطه تعاملیبودن و برخورداری از عناصری همچون تصویر، صدا و نور و رنگ از میزان اثرگذاری بیشتری بر مخاطب برخوردارند و همین برخورداری از صدا و تصویر و تعاملیبودن کمک میکند تا مخاطب اعتماد و باورپذیری بیشتری نسبت به دادههای منتشرشده در شبکههای اجتماعی داشته باشد.
از سوی دیگر مخاطب در شبکههای اجتماعی و رسانههای تعاملی احساس میکند رسانه شخصی خودش را دارد و نسبت به دادههایی که از طریق این رسانههای جدید به دست میآورند، اعتماد و باورپذیری بیشتری دارند. از این منظر شبکههای اجتماعی و رسانههای تعاملی همچون اینستاگرام میتواند در جهتدهی به افکار مخاطب اثرگذاری بهسزایی داشته باشد. به عبارت دیگر شاید بتوان آن جمله معروف را این گونه اصلاح کرد که «رسانهها علاوه بر این که میتوانند به ما بگویند به چه چیزی فکر کنیم، حتی میتوانند در ادامه تعیین کنند که ما چگونه فکر کنیم و با این تکنیکها و تئوریها، ذهن ما را به گونهای که میخواهند قاببندی کنند.»
در این مسیر، میکروسلبریتیها هم میتوانند نقش مهمیایفا کنند؛ همچنان که تاکنون شاهد نقشآفرینی میکروسلبریتیها و بلاگرها در حوزه ذائقهسازی و سبک زندگی بودیم و حالا این نقشآفرینی به موضوعات سیاسی هم تسری پیدا کرده و در جریان اغتشاشات اخیر شاهد آن بودیم که بخشی از لیدری آشوبها بر عهده میکروسلبریتیها و بلاگرهای اینستاگرام بود.
کسب درآمد
تنها انگیزه پستهای میکروسلبریتیها حالا دیگر همه این را میدانند که بلاگری در اینستاگرام یک شغل است و اتفاقا شغلی نان و آبدار و پردرآمد! میکروسلبریتیها در هر حوزهای که فعالیت میکنند تمام دغدغه و تلاششان برای تبلیغات و درآمدزایی است؛ فرقی نمیکند این پست یا استوری تبلیغ یک محصول آرایشی یا برند لباس باشد یا یک پست سیاسی و تشویق به اغتشاش، آشوب یا براندازی! تازه احتمالا برای پستهایی با محتوای براندازانه و سیاسی پول بیشتری هم بدهند. پیش از این نیز پایگاه خبری اینسایدر فاش کرده بود که دولت عربستان سعودی با پرداخت پول به چهرههای معروف و پرطرفدار اینستاگرام از آنان برای پیشبرد پروژههای رسانهای خود کمک گرفته است. اینفلوئنسرهای مشهور جهان بابت هر پست یا استوری که میگذارند مبالغ هنگفتی دریافت میکنند. تفاوتی نمیکند که این استوریها در ظاهر انساندوستانه بهنظر برسد یا این که تبلیغ کالای کمپانیهای تجاری باشد؛ آنها در حقیقت به نوعی با همه چیز معامله میکنند.
از سوی دیگر واکنشگرفتن از مخاطبان، یک عامل کلیدی برای میکروسلبریتیهای اینستاگرامی محسوب میشود. از سوی دیگر حتی اگر سیاسی هم نباشند و علاقهای به دنبالکردن موضوعات سیاسی نداشته باشند، برای آن که مبادا با سکوت درباره مسائل و عدم همراهی با دنبالکنندگانشان نادیده گرفته شده و طرد شوند، حتی بدون نداشتن آگاهی سیاسی لازم، اقدام به انتشار مطالبی میکنند تا اتهام را از خود برطرف کنند و کسب و کارشان حفظ شود.
منبع: جام جم