رابطه رضایتبخش یکشبه ساخته نمیشود زمان میخواهد باید مدتی از ازدواج بگذرد تا بتوانید بگویید مجموعاً از زندگی مشترک راضی هستید یا نه. ابتدای ازدواج ماهعسل رابطه زوجی است و هیجانهای مثبت آنقدر در صحنه است که زمان مناسبی برای فهم رضایت از رابطه نیست؛ اما اگر چند ماه و چند سال از ازدواج گذشته باشد، میتوانید یک سؤال کلیدی را هر چند وقت یک بار از خودتان بپرسید و سرنخهای مهمی پیدا کنید: در این مدت که از ازدوجتان میگذرد، رابطه شما چه مسیری را طی کرده است؟ بهتر شده یا بدتر شده؟
بیشتربخوانید
رضایت در رابطه زوجی را چگونه میشود اندازهگیری کرد؟ چه میشود بعضی همسران در کل از رابطهشان راضی هستند و بعضی، نه؟ رضایتمندی یک شاخص درونی و کلی است. برآیند حس افراد از کنش و واکنشها در موقعیتهای مختلف، اندازه رضایت را تعیین میکند. موقعیتهای خاصی که در زندگی پیش میآید، بهجهت اهمیتشان، قابلیت خاطرهشدن دارند. هر اتفاق پیامی برای فرد دارد و انسان فقط خاطراتی را نگه میدارد که برای آیندهاش مهم و مفید است. خاطرات قوی و روشن همواره پشتوانه احساسی قوی دارند. برای همین یکی از راههای اندازهگیری رضایت در زندگی مشترک بررسی جزءبهجزء این سؤال است: در بزنگاههای مختلف زندگی مشترک، رابطه از شما چه میخواهد و شما چه تصمیمی میگیرید و چگونه رفتار میکنید؟
چند موقعیت، یک سؤال
مثلاً اگر همسرتان دچار مشکل مالی شود، شما چگونه رفتار خواهید کرد؟ به سبک خرج و مخارج قبلی خود ادامه میدهید یا قناعت میکنید یا حتی اگر برایتان مقدور باشد، از کمک مالی دریغ نمیکنید؟ در این موقع، رابطه از شما چه میخواهد و شما چه میکنید؟
اگر همسرتان بیمار شود، شما چه میکنید؟ از او بیشتر مراقبت میکنید؟ میدانید چه جور مراقبتی برای او حالخوبکن است و همان را انجام میدهید یا به سبک خودتان تیمارش میکنید؟
وقتی همسرتان دلخور است، راهحل شما چیست؟ قهر میکنید؟ دعوا میکنید؟ با مسخرهبازی سعی میکنید ماجرا را حلوفصل کنید یا دربارهاش حرف میزنید و اگر هم مقصر باشید، عذرخواهی میکنید؟
آرامگرفتن رابطه با پرداختن به اولویتها
در این موقعیتها و موقعیتهای خاص دیگر چقدر هنر این را دارید که نیاز رابطه را در آن موقعیت بشناسید و پاسخ دهید؟ کلید فهم اینکه راه را درست میروید یا نه، یک سؤال است: آیا با تصمیم و برخورد شما رابطه آرام میگیرد یا نه؟ آیا رفتار شما برای همسرتان خاطره قوی و مثبتی میسازد یا خیر. این همان شاخت نیاز رابطه است. نیاز رابطه وقتی تأمین میشود که اولویت در اینجا و اکنون تشخیص داده شده و بر اساس آن رفتار شود. مثال خارج از رابطه زوجیاش این است: فرض کنید وقت ناهار باشد و خانهای آتش بگیرد. اولویت در این لحظه برای اهالی خانه چیست؟ جز تماسگرفتن با ۱۲۵ و اعلام آتشسوزی و بیرونرفتن از موقعیت خطر؟ در آن لحظه اگر مادر خانه نگران گرسنگی فرزندان باشد و بخواهد ناهار آنها را آماده کند، چه میشود؟ آیا در آن لحظات و با وجود آتش، کسی احساس گرسنگی میکند؟ اولویت در این مثال خیلی واضح است. چون عینی است و محدود. اما در رابطه زوجی و در ارتباطات دیگر، تشخیص و تصمیم درست گاهی سخت میشود. مثلاً گاهی رابطه سکوت میخواهد تا آرام بگیرد؛ ولی یکی از همسران پافشاری میکند تا حرفش را به کرسی بنشاند. رابطه در این لحظه چه میخواهد؟ مهربانی؟ محبت، فرصت دادن، کمک، احترام، صداقت، همکاری و...؟
برقراری تعادل زوجی با دغدغهمندی همهجانبه
رضایتمندی و پرداختن به اولویتها در ذات خود چندوجهی است نه منحصر به حوزهای خاص. یعنی رابطه فیزیکی، عاطفی، شناختی، معنوی، اخلاقی، فرهنگی و... در آن هست. نمیشود کسی از زندگی مشترک خود رضایت داشته باشد، ولی فقط برای یکی از جنبههای رابطه انرژی بگذارد. رابطهای که مثلاً فقط بر بعد معنوی تمرکز کند یا فقط بر بعد فیزیکی، رضایت نمیآورد. چون رضایت نتیجه پرداختن به اولویتهاست و اولویتهای زندگی مشترک بنا به موقعیتهای مختلفی که در ابعاد مختلف زندگی پیش میآید، تعیین میشود. بهعلاوه، پرداختن به اولویتها در رابطه نیازمند دغدغهمندی است. همسرانی که دغدغه دارند بفهمند الان نیاز رابطه چیست، در فهم اولویتها حرفهایترند و رابطهشان کسل و خموده و عادی نمیشود.
منبع: تبیان